آخرین خبرها

کاربردی شدن علوم اسلامی مستلزم ایجاد واسطه­ ای میان دانش و کاربرد دانش است

به گزارش شبکه معالم، کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی که از سوی پژوهشکده اسلام تمدنی و مرکز تخصصی آخوند خراسانی و با ارائه دکتر محمد سهیلی پژوهشگر علوم انسانی و اسلامی و معاون طرح و برنامه سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی با محوریت  «شبکه نیاز در حوزه علوم اسلامی» برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین مجتبی الهی خراسانی، رییس میز تخصصی توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی و عضو هیئت علمی مرکز آخوند خراسانی و دکتر محمد مسعود سعیدی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به عنوان ناقدان این ایده در این نشست حضور داشتند.

دکتر سهیلی در ابتدا گفت: با وجود گسترش سریع دامنه نیازهای جامعه ایرانی در سال­های اخیر علوم اسلامی نتوانسته­اند نسبت به این نیازها واکنش پاسخ مناسبی داشته باشند. لذا لازم است تا درک و دریافت دقیقی از نیازهای پیش روی علوم اسلامی در دهه­های اخیر مشخص و چگونگی ارتباط علوم اسلامی با این نیازها بیان شده و فاصله این دو حوزه کاهش یابد.

وی افزود: پرسش بنیادی این پژوهش شناسایی و بررسی نقاط تماس علوم اسلامی با نیازهای فراروی علوم اسلامی بوده است. هدف غایی پژوهش نیز ترسیم و تدوین شبکه­ای از نیازهای فراروی علوم اسلامی است. بر اساس ارائه پژوهشگر این پژوهش از نوع اسنادی بوده و از روش تحلیل کیفی و تکنیک تحلیل مضمون و یا تماتیک استفاده شده است.

وی خاطرنشان کرد: در این پژوهش اسناد فرادستی موجود متنوع با رویکرد تلفیقی مورد بررسی قرار گرفته و با تحلیل تمام این متون تمام نیازها مورد جمه­بندی قرار گرفت. در این مجموعه اسناد ملی، پیمایش­های ملی، طرح و پروژه­های مطالعاتی و سیاست­های کلان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت و در مجموع ۹۶ سند بررسی شده است.

به گفته دکتر سهیلی در این پژوهش کارکردگرایی پارسنونز در نظر گرفته شده است که به تعادل حیاتی اعتقاد دارد. بر اساس مدل کارکردگرایی پارسونز هر نظامی در هر سطحی برای آن که بقا یابد باید چهار نیاز را برآورده کند.

وی در ادامه چهار نیاز اصلی را برای هر نظام معرفی کرد که عبارتند از: تطبیقُ، دست­یابی به هدف، یکپارچگی و سکون یا نگه­داشت الگو.

پژوهشگر چهار نیاز طرح شده را با نیازهای یافته شده در اسناد بالادستی تطبیق نموده است و پس از آن به ترسیم نمودارهای شبکه نیازها مبتنی بر کدگذاری­های صورت گرفته نموده است. همچنین بنا بر ارائه پژوهشگر برای تعیین نقاط تماس شبکه نیازها با حوزه­های علوم اسلامی از مستندات گستره علوم اسلامی که از دل مقالات تخصصی این علوم اسلامی استخراج شده است بهره برده شده است.

دکتر سهلی نتیجه گرفت: مستندات جامع و کاملی برای تبیین دامنه اثرگذاری علوم اسلامی در اختیار نیست. و رویکرد تحقیق را نمی­توان صرفا به حوزه علوم اسلامی محدود کرد و باید علوم انسانی هم مد نظر قرار گیرد. سومین نکته آن که علوم اسلامی و مسائل ان­ها معطوف به نیاز به نظر نمی­رسد و لازم است تا رشته­های حوزه علوم اسلامی مبتنی بر نیازهای واقعی و موجود بازتعریف گردند. پژوهش نشان می­دهد که مواجهه علوم اسلامی با نیازها نوعی کارکردگرایی را به وجود می­اورد که این کارکردگرایی می­تواند صورت جدیدی از علوم اسلامی را به وجود آورد. آخرین نکته نیز این که کاربردی شدن علوم اسلامی مستلزم ایجاد واسطه­ای میان دانش و کاربرد دانش است که به واسطه فناوری محقق می­گردد. این مهم در حوزه علوم اسلامی با شکل­گیری مفهوم فناوری­های فرهنگی امکان­پذیر خواهد بود.

در ادامه این کرسی علمی حجت­الاسلام و المسلمین الهی خراسانی نکاتی را در نقد این کار طرح و گفت: از جمله نقدهای طرح شده توسط ایشان این نکته بود که پژوهش جاری بیشتر مبتنی بر نیازهای نظام اسلامی بوده است و کمتر به نیازهای جامعه توجه کرده است. سهم زیاد اسناد ملی نشان می­دهد که پروژه معطوف به نیازهای ملی بوده است. بر این اساس در نتیجه پژوهش نیز بیشتر شاهد همان عبارات موجود در اسناد فرادستی هستیم. عدم تنوع در اسناد مورد مطالعه از ضعف­های این پژوهش محسوب می­گردد. از دیگر نقدهای طرح شده به مستندات گسترده علوم اسلامی و نحوه گزینش و استخراج آن­ها بوده است. نقد دیگر حجت­الاسلام و المسلمین الهی نسبت وزن نیازهای به دست امده با حوزه­های گزینش شده از هر یک از علوم اسلامی بود که مشخص نگردید بر اساس چه منطقی این وزن دهی انجام شده است؟

دکتر محمد مسعود سعیدی نیز در ادامه به طرح دیدگاه­های پرداخت و بیان داشت: در این طرح ابهام در برخی مفاهیم و عدم ارائه تعاریف عملیاتی وجود دارد. همچنین نسبت به مفهوم «نقطه تماس» که در پژوهش به کار رفته است نقدهایی وارد است.

نقد دیگر دکتر سعیدی مربوط به محدود کردن نیازها بود بر این اساس وی پیشنهاد اصلاح پرسش­های پژوهش را طرح نمود بدین معنی که به جای دسته­بندی نیازهای مردم و حاکمیت بهتر آن است که مشخص گردد برآورده شدن کدام نیازها اساسا به علوم اسلامی مرتبط است؟

همچنین دکتر سعیدی نقدهایی را به ادبیات نظری پژوهش از جمله روش تماتیک وارد دانسته و پیشنهاد کرد: در ادبیات به کار رفته از ادبیات نظری اصلی استفاده شده و از واژگان ترجمه شده استفاده کمتری شود تا از خطار جلوگیری شود.

در پایان دکتر سهیلی ضمن تشکر از ناقدان پاسخ­هایی به نقدهای وارد شده ارائه کرد و مسائلی چون محدودیت منابع و زمان را از جمله مشکلات پیش روی تحقیق دانست.

دیدگاهتان را بنویسید