آخرین خبرها

هنر شهری و فرآوری مفهومی زیارت

به گزارش شبکه معالم، محمدجواد استادی، رییس اداره برنامه ریزی و فناوری آموزشی  و پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در یادداشتی به بهانه جشنواره بین‌المللی هنرهای شهری مشهد و بر فرآوری مفهوم زیارت در هنر شهری تأکید کرده است.

متن این یادداشت در زیر آمده است:

«ارتباط» را باید برجسته‌ترین و کلیدی‌ترین پنداره جوامع انسانی در نظر گرفت؛ به‌گونه‌ای که در بدوی‌ترین جوامع نیز زیست، بدون شکل‌گیری پیوندهای ارتباطی، با آسیب جدی روبه‌رو خواهد شد. آشکار است که جوامع هرچه گسترده‌تر و متنوع‌تر شوند، نیازهای آن‌ها نیز به‌دلیل حضور متغیرهای گسترده‌تر بیشتر و پیچیده‌تر می‌شود. درنتیجه برای تأمین این نیازها، مسئله چندبعدی‌شدن فرایندهای ارتباطی و تبدیل و دگرگونی این فرایندها به یکدیگر به‌شکلی جدی مطرح می‌شود.
بر این بنیاد آشکار است که دگرگونی‌های گوناگون جهان معاصر بر شکل و سویه تعامل و ارتباطات برآمده از جهان انسانی، تأثیری ژرف و انکارناپذیر گذاشته است. توسعه گسترده ابزار و به‌تبع آن تغییر پیوند انسان و ابزار ازجمله پهنه‌هایی است که در کنار سودمندی‌های طبیعی، آسیب‌های احتمالی جدی را به همراه خواهد داشت، به‌ویژه آنکه جهان مدرن خطر مادی‌گرایی را به‌شدت پررنگ ساخته است. درهرحال همه این دگرگونی‌ها موجب شده است تا اندریافت* «شهر» به مهم‌ترین کلیدواژه در پیوند با زندگی انسان بدل شود. چه آنکه شهرها امروز برجسته‌ترین بستر شکل‌گیری ارتباطات جامعه انسانی هستند.
شهرها امروز فراسپهری بنیادین برای انباشت، طبقه‌بندی و نظام‌سازی در جوامع انسانی به‌حساب می‌آیند و به‌عنوان یک ظرف گسترده برای شبکه‌سازی میان هزاران فرایند خرد و کلان ارتباطی میان اجزای سازنده نظام اجتماعی در نظر گرفته می‌شوند. آشکار است که بر این بنیاد شهر می‌تواند به این فرایندهای ارتباطی شکل مدنظرش را تحمیل کند. از این‌ روی گونه تصور و نگرگاه حوزه حکمروایی به شهر بر همه پدیده‌های ارتباطی پسینی و درنتیجه آن تعاملات انسان‌ها با یکدیگر و درنهایت کیفیت زندگی شهری اثر خواهد گذاشت. به‌طور خلاصه می‌توان گفت که همه پژوهشگران و محققان برجسته با همه تفاوت‌های نگاه‌ها از کسانی چون استفن مارشال تا مانوئل کاستلز به اهمیت «فرایندهای ارتباطی» در شهر تأکید دارند. می‌توان گفت که شهرها و گونه نگاه به آن‌ها هم بر ساخت ارتباطات مؤثر واقع می‌شوند و هم آنکه به‌تدریج خود از فرایندهای ارتباطی شکل و معنا خواهند گرفت.
در این میان نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد، این است که هر شهری بر پایه یک دال مرکزی و مؤلفه بنیادین شکل‌گرفته است. بررسی تاریخی یا امروزین بسیاری از شهرها این نکته را اثبات می‌کند که معمولا یک رویداد یا ویژگی اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی یا فرهنگی عامل شکل‌گیری هر شهر بوده است، اما نکته‌ای که از آن غفلت می‌شود، این است که این دال مرکزی و میزان اهمیت، قدرت و چندوجهی‌بودن آن بر همه وجوه گوناگون شهر کارساز واقع می‌شود. مشهد مقدس از این بابت در زمره ویژه‌ترین شهرهای جهان قرار می‌گیرد. مشهد که دال مرکزی و عنصر شکل‌دهنده و هویت‌بخش آن امر «زیارت» است، از ظرفیتی مانا و همیشگی برخوردار است که به‌دلیل استعلایی‌بودن و ریشه‌های معنوی آن از امکان عظیم‌تری به نام تمدن‌سازی برخوردار است.
یکی از مهم‌ترین عناصری که می‌تواند به معناسازی و پیوند محسوس امر زیارت با ابعاد کالبدی شهر کمک جدی کند، مقوله «هنر» است. درواقع هنر به‌دلیل ویژگی‌های بسیار خود می‌تواند سویه‌های انتزاعی و پیچیده «زیارت» را به جستارهای محسوس و ملموس برای گروه‌های گوناگون شهروندان بدل سازد. هنر می‌تواند با بهره‌بردن از همه ابزارهای ارتباطی ممکن در شهر «جریان زندگی» را در شهرهایی که امروز به‌شدت مادی شده‌اند و حتی تحت‌تأثیر مدرنیته به‌نوعی متروک شده‌اند، احیا کند.
هنر شهری به معنای بهره‌بردن از همه چارچوب‌های هنری در راستای فراوری مفهوم و بن‌مایه مضمونی دال مرکزی شهر، متناسب با مختصات و ویژگی‌های محلی «فضای شهری» با اهداف تقویت «کیفیت زندگی شهری» است. هنر زبان گویای هویت‌بخشی مکانی و سازنده شخصیت شهر است. آشکار است در مشهد به‌دلیل وجود بن‌مایه زیارت و حضور شبکه عظیم هنرمندان توانمند، زمینه تقویت «هنر شهری» بیش از هر نقطه دیگر فراهم است. تجربه گذشته این شهر در سال‌های دور نشان از اهمیت این نوع رویکرد دارد؛ هرچند متأسفانه هیچ‌گاه از ظرفیت بنیادین هنر شهری برای فراوری مفهومی زیارت به عرصه‌های ملموس زیست شهری استفاده نشد و پهنه‌های سطحی‌تری در هنر شهری موضوعیت یافت. اکنون با رویکرد صریح و شفاف مدیریت‌شهری و اعتقاد به دال مرکزی زیارت باید امیدوار بود هنر شهری در مشهد به سوی نمود و بروز معارف برآمده از زیارت حرکت کند. آشکار است این امر نیازمند رویکردهای علمی، سیاست‌گذارانه و مطالعاتی است. مدیریت‌شهری در راستای بهره ملی و جهانی از هنر شهری در راستای تحقق شعار مهم «مشهد؛ جهان‌شهر برکت و کرامت» نیازمند رویکرد مسئله‌محوری، سیاست‌گذاری هنری و واگذاری امور اجرایی به متخصصان هنری است. نباید فراموش کرد شهر بیش از آنکه مفهومی کالبدی باشد، پنداره‌ای مدنی است که محل ظهور همان دال مرکزی اشاره‌شده است. شهر زیارتی شهری است که همه اجزای کالبدی آن برآمده از مفهوم دال مرکزی زیارت باشد و به‌تبع همان معنا را نیز در فرایندهای ارتباطی به مخاطبان منتقل سازد. هنر شهری در مشهد بازتاب‌دهنده امر زیارت در ذهن و روح زائران و مجاوران مشهد‌الرضا(ع) است.

* نظریه اندریافت بر تصور ذهنی و اندیشه‌مداری استوار است. مطالب هنگامی اندریافت می‌شوند که در وجدان آگاه اثر وجود پیدا کنند و در اندیشه‌های آگاه دیگر جذب شوند. در این نظریه اندیشه‌های جدیدی که در ذهن یا وجدان تشکیل می‌شوند با اندیشه ما یا مطالب گذشته پیوند می‌یابند و نوعی همخوانی یا هماهنگی و انسجام پدید می‌آورند.

دیدگاهتان را بنویسید