آخرین خبرها

قلمرو فقه، مجموعه قلمرو شریعت است/ کشف و استنباط و تبیین همه ابعاد شریعت بر عهده فقیه است

به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی و رئیس میز تخصصی توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی دفتر تبلیغات اسلام در نخستین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی عرصه‌های نوین فقاهت، که از سوی مرکز تخصصی طوبی و همکاری معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان برگزار شد به تبیین عرصه‌های نوین فقاهت پرداخت و اهداف و کارکردهای فقه پژوهی را کارکردهایی دانست که توسعه این عرصه ها، تبعا باید به توسعه این کارکرد‌ها منجر شود.

وی گفت: فلسفه اجتهاد و تحقیق در فقه و اصول به طور خاص در فقه این است بتواند کشف و استنباط آموزه‌های اسلامی در همه عرصه‌های عملی را انجام دهد و در واقع یک نوع فعالیت اسلام‌شناسانه را تدارک ببیند به گونه‌ای که شریعتی که ما نیازمند شناخت او هستیم به گونه‌ای مضبوط و روش‌مند و عقلانی استنباط شود. در این صورت طبعا باید مستند به مصادر اصلی اسلام یعنی کتاب و سنت و در چهارچوب عقل حرکت کند. ثانیا باید بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه اسلامی باشد اعم از آحاد و افراد یا مجموعه اجتماع و حاکمیت و…. مجموعه این نیازهای فردی و اجتماعی که باید از منظر دین پاسخ داده شود. ثالثا باید بتواند یک فهم متکامل و رو به تکامل را عرضه کند که در این جهت خود این تکامل فهم دینی و توسعه و رشد فهم دین به خصوص در ابعاد آموزه‌های عملی خودش جلوه‌ای از عبودیت و تدین خواهد بود. تفقه، ماموریتی است که صرف نظر از کارایی اجتماعی، ارزش فردی دارد و جریان تدین را در جامعه توسعه خواهد داد. شاید از همین روی باشد که همه علما و بزرگان ما تاکید فوق العاده‌ای بر روی فقاهت و اجتهاد و تحقیقات فقهی دارند و سال‌هاست که در حوزه‌های علمیه همچنان که مقام معظم رهبری توصیه فرمودند اصل علم در حوزه‌های علمیه فقه بوده و این چراغ فقاهت است که باید در حوزه‌ها مشتعل شود و روشن بماند تا نور بدهد. به تعبیر مرحوم امام رضوان الله علیه، حوزه‌ها باید حوزه فقاهت باشد. این حوزه فقاهت بوده که اسلام را هزار و چند سال زنده نگه داشته است. عنایت حوزه‌ها به فقه و فقاهت باید از همه چیز بیشتر باشد. حضرت آقا در جایی دیگر می‌فرمایند “مجموعه اشکالات و آسیب‌هایی که ما داریم، عللی وجود دارد که در راس آن علل فقه و عرصه‌های جدید و مورد نیاز گسترش پیدا نکرده‌اند.”

استادیار گروه فقه و مبانی اجتهاد مرکز تخصصی آخوند خراسانی افزود: هدف از فعالیت‌های فقهی و فقاهتی استنباط و فهم شریعت اسلام، پاسخگویی به نیاز‌ها و توسعه جریان ایمانی و دینی است. اما کشف و تبیین و ارائه برنامه‌های عملی اسلام یا آموزه‌های عملی اسلام برای عرصه‌های مختلف زندگی اعم از عرصه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، امنیتی، فرهنگی، هنری، خانوادگی و…. است از این رو قلمرو علم فقه به تناسب قلمرو شریعت باید مقرر شود. ممکن است موجودیت علم فقه به اندازه موجودیت شریعت در طول تاریخ گسترش پیدا نکرده باشد. طبعا ما همواره جنبه اثبات و کشف‌مان از مکشوف و محکی، یعنی خود شریعت همیشه چند گام عقب تر است و «ما انزل الله علی رسوله» و آنچه بیان شده توسط اهل بیت آموزه‌های فاخری است که ما باید برای فهم بهتر آن تلاش کنیم. بنابراین آنچه که ما در فقه به عنوان رهاورد و دستاورد عرضه می‌کنیم، قلمرو بایسته اش قلمرو شریعت است. اما آنچه عملا حاصل می‌شود و توفیق حاصل می‌شود،  فقه موجود است. لذا تلقی ما این است که همیشه بین فقه موجود و و فقه مطلوب فاصله قابل توجهی است و قلمرو فقه صرفا آن ابوابی نیست که تا کنون بحث شده، قلمرو فقه، مجموعه قلمرو شریعت است. و ماموریت فقها کشف مجموعه شریعت است، نه فقط آن بخشی از شریعت که قبلا هم کشف شده است فقهای قبلی به آن توجه کرده اند. همه ابعاد شریعت، کشف و استنباط و تبیینش بر عهده فقیه است.

وی در ادامه با تبیین و تقسیم عرصه‌های فقاهت و فقه پژوهی قدیم و جدید به عرصه‌های مطالعاتی درجه اول و دوم فقهی، این تقسیم‌بندی را به اعتبار اصطلاح فلسفه علم دانست و افزود: مطالعات فقاهت و فقه پژوهانه گاهی در صلب خود فقه است یعنی موضوع آن تحقیق، موضوع علم فقه است و محمول آن تحقیق هم محمول علم فقه است و بنابراین این تحقیقات فقهی به حمل شایع، واقعا فقه است. یعنی آنچه در این تحقیق استخراج می‌شود یا یکی از احکام تکلیفی است یا یکی از احکام وضعی است و یا از گزاره‌هایی است که مستقیما تعالیم عملی اسلام محسوب می‌شود. اما مطالعات درجه دوم فقه، مطالعاتی است که موضوع آن تحقیق، موضوع علم فقه نیست، بلکه موضوع این تحقیقات خود علم فقه است نه موضوعات علم فقه. و این محمولات محمولاتی است که بر کلیات علم فقه حمل می‌شود. لذا مطالعات درجه دوم فقه مطالعاتی است که علم فقه را مورد مطالعه قرار می‌دهد. به این اعتبار انواع مطالعات فقهی درجه اول در عرصه‌های قدیم فقاهت، عبارت است از : دوره نگاری در ابواب رایج فقهی/ تک نگاری در ابواب رایج فقهی با تاکید بر عبادات/ فردی بودن نگاه فقهی. و مطالعات درجه دوم فقهی عبارت است از: حصر در اصول فقه.

این تقسیم‌بندی در عرصه‌های نوین فقاهت که مطالعات درجه دوم فقهی گسترش بسیاری پیدا کرد عبارت است از: تاریخ نگاری فقه، تاریخ نگاری فقه، مکتب شناسی و سبک شناسی فقهی، فلسفه فقه.

دیدگاهتان را بنویسید