آخرین خبرها

روش‌شناسی صحیح نیازمند شناخت هستی‌شناسی، فلسفه‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی در علوم اسلامی است

به گزارش شبکه معالم، دکتر محمدتقی ایمان چهره ماندگار در حوزه علوم انسانی در کارگاه یک روزه هدایت تحقیقات درسی به سوی نیازهای معاصر وتحلیل مضمون که با همت اداره پژوهش مرکز تخصصی آخوند خراسانی و اداره کل آموزش دفتر تبلیغات ویژه اعضای هیئت علمی، اساتید راهنما، مشاور و اساتیدروش تحقیق برگزار شد، به تحلیل محتوای تحقیقات کیفی و تفاوت آن با تحقیقات کمی پرداخت.

وی گفت:‌توجه ذاتی و بنیادی به رابطه بین محقق و مورد مطالعه می‌تواند با ملاحظه دو حالت در دو موقعیت متعارض مورد توجه واقع شود. واقعیت اجتماعی و انسانی می‌تواند به عنوان یک وجود مستقل از ذهن ما در نظر گرفته شود. (به عنوان یک رابطه عینی – ذهنی) و یا به عنوان وابسته فعالیت‌های ذهنی ما (به عنوان یک رابطه ذهنی – ذهنی) چنانچه حالت اول مورد نظر باشد، اندیشمندان علوم طبیعی و اجتماعی یک رابطه مشابه با موضوعات مورد مطالعه خود خواهند داشت. این دو طیف اندیشمند با موضوعات عینی و ارتباط بین آنها مرتبط می‌شوند. به علاوه این موضوعات قبل از هر گونه علاقه‌مندی یا فعالیت محقق وجود دارند. این حالت از تحقیق خصیصه حاکم بر رویکرد کمی است. رویکرد کمی که ادعای به کارگیری روش‌های علوم طبیعی را در علوم اجتماعی دارد، بر رابطه عینی – ذهنی متکی است. این رابطه فاصله، جدایی و استقلال محقق را از مورد مطالعه پیگیری می‌کند.

رابطه دوم (ذهنی – ذهنی) که مخالف رابطه عینی – ذهنی است، متعلق به رویکرد کیفی تحقیق است. در این رابطه موضوع یا مورد مطالعه، به عنوان مورد ذهنی مورد ملاحظه قرار می‌گیرد. به همین لحاظ جدایی و استقلال محقق از مورد مطالعه پذیرش نمی‌شود. از این منظر، واقعیت از سوی ذهن ما ساخته می‌شود و به همین لحاظ برای شناخت واقعیت درگیری ذهنی لازم است. درگیری شخصی و حضوری محقق در میدان تحقیق با مورد مطالعه که در مورد مطالعه نیز اصالت با ذهنیت است رمز انعکاس دقیق و معتبر واقعیت خواهد بود. اساساً این رابطه به این برداشت می‌‌انجامد که انسان‌ها بر آنچه می‌دانند و فهمیده‌اند شروع به حرکت جهت ساخت و سازهای بیرونی می‌کنند. در حالی که در رابطه عینی – ذهنی که خصیصه رویکرد کمی تحقیق است به این پیش فرض برمی‌گردد که یک واقعیت مستقل وجود دارد و وظیفه محقق این است که بررسی کند که چگونه انسان‌ها جزئی از آن واقعیت هستند و چگونه می‌توانیم آن واقعیت را بشناسیم.

اگر چه بحث از انفکاک معرفت‌شناسی رویکرد کمی و کیفی تحقیق مطرح است و عده‌ای از اندیشمندان به تمایز و اختلاف بین فرایندها و مراحل تحقیق کمی و کیفی اعتقاد داشته و ترکیب آنها را منکرند، ولی این اظهارنظر مورد تأیید همه نویسندگان نیست. موضع جایگزین این است که تحقیق کمی و کیفی هر کدام برای مسائل متفاوتی متناسب هستند؛ بدین معنا که موضوع تحقیق است که تعیین می‌کند کدام روش باید مورد استفاده قرار گیرد.

برای مثال، سوالات خاصی وجود دارند که از طریق روش‌های کمی نمی‌توان به آنها پاسخ داد. در حالی که پرسش‌های دیگری نیز وجود دارد که نمی‌توان از طریق روش‌های کیفی به آنها پاسخ داد. به هر حال، نویسندگان بر حسب اعتقاد به این دو برداشت از این رویکرد‌های تحقیقاتی استفاده می‌کنند. برداشت فنی که به نحوی زمینه به کارگیری روش‌های تحقیق کمی و کیفی را متناسب با مساله تحقیق فراهم ساخته‌است، به مباحثی پیرامون تلفیق این روش‌ها در یک تحقیق واحد نیز دامن زده است. در تلفیق این روش‌ها معمولا با اصالت یکی از رویکردها، دیگری نیز استفاده می‌شود. مباحثی مانند روش ترکیبی، روش چندگانه و یا زاویه‌بندی متمرکز به تلفیق روش‌های کمی و کیفی است.

دیدگاهی که روشهای ترکیبی تحقیق بر آن استوار است، پراگماتیسم است. این دیدگاه تمرکز بر پیامدهای تحقیق دارد و از نظر آن سوالی که در تحقیق پرسیده می‌شود مهم‌تر از روش آن تحقیق است. بر اساس این دیدگاه، محققان تشویق می‌شوند که در جهت جواب به سوال تحقیق، از روش‌های چندگانه در جمع‌اوری اطلاعات استفاده کنند.

روش‌های تحقیق ترکیبی درصدد ادغام و ترکیب داده‌های کمی و کیفی در جهت فهم بهتر از مسئله تحقیق‌اند. چگونگی ترکیب داده‌های کمی و کیفی در تحقیقات ترکیبی بر اساس استراتژی‌های مرتبط با رهیافت این تحقیقات انجام می‌شوند.

دکتر ایمان ادامه داد: چگونگی فراهم آوردن اطلاعات معتبر و پایا مانند روش اثبات گرایی، تفسیرگرایی و انتقادی و در همین راستا، ماهیت واقعیت، ماهیت انسان، ماهیت علم، هدف تحقیقات علمی، جایگاه و ارزش علم به سه روش اثبات‌گرایی، تفسیرگرایی، وانتقادی تبیین شده است.

وی در ادامه به ویژگی‌های رویکرد کیفی تحقیق مانند اصالت دیدگاه مورد مطالعه، توصیف، زمینه‌گرایی، فرایند، انعطاف‌پذیری و تولید نظر اشاره می‌کند. و اصول محوری روش‌شناسی کیفی تحقیق را آزادی، فرایندی بودن، انعکاس‌پذیری، توضیح و انعطاف‌پذیری بر‌می‌شمارد و به مقایسه دو رویکرد کمی و کیفی تحقیق می‌پردازد. وی ادامه داد تحقیق علمی مسئله مدار است و مسئله سوال محور، سوال از شرایط یا رخدادی که متکی بر نظریه می‌باشد یا سؤال از بستر ساخته‌شده اجتماعی متکی بر خود است.

سوال از رخداد متکی بر نظریه یک مفهوم نظری می‌باشد مثلاً سرمایه اجتماعی، رضایتمندی شغلی یک مفهوم نظری است که سوال را براساس روان‌شناسی سازمان‌یافته تطبیق می‌دهیم.

وی ادامه داد؛ سؤال از بستر ساخته‌شده اجتماعی به‌عنوان یک معمای ذهنی می‌باشد مثلاً تجربه‌ی زیسته بیماران از دوران بیماری خاص که باید دانست آن ساخته ذهنی چیست و باید این معما را بازگشایی نظری کنیم. تمام مصائب در تحقیقات کیفی قابل‌تعریف هستند و به‌عنوان معمای ذهنی شناخته می‌شوند و چون ابعاد نظری آن را می‌دانیم می‌توانیم پرسش‌نامه درست کنیم که این در تحقیقات کمی کاربرد دارد مسئله در تحقیقات کمی یک مفهوم نظری تعریف‌شده در نظریه علمی است که در یک شرایط خاص غامض شده‌است.

وی افزود: یک مفهوم نظری یا تعریف‌شده در نظریه‌ی علمی از چیستی و چرایی غامض شدن یا مشکل‌زا شدن آن در بستر اجتماعی معین سخن می‌گوید.

در تحقیقات کیفی چیستی و چگونگی اهمیت دارد و در تحقیقات کمی چیستی و چرایی مورد بررسی قرار می‌گیرد

معرفت‌شناسی و روش‌شناسی این نوع از تحقیق، به ویژگی‌های آن اشاره و چگونگی انجام یک تحقیق و مزایا و محدودیت‌های تحقیق را بیان کرده است. در چیستی، توصیف وارد مشاهده شده و بستر متکی بر نظریه می‌باشند و در چرایی، علت‌یابی موارد مشاهده شده در بستر متکی بر نظریه می‌باشد. درواقع وقتی مسئله یابی صورت می‌گیرد و نتایج مشاهدات استخراج می‌شود نظریه شکل می‌گیرد پس هرچیزی مسئله نیست و باید دانست که در تحقیق از چه نظریه‌ای استفاده می‌کنیم. در تحقیقات کیفی چیستی و چگونگی اهمیت دارد و در تحقیقات کمی چیستی و چرایی مورد بررسی قرار می‌گیرد در بنیان‌های فلسفی یا پارادایمی سؤال می‌شود که باید چه کرد و چه کاری انجام دهیم.

در هویت دینی جنبه روان‌شناسانه انسان مورد توجه قرار می‌گیرد

دکتر ایمان ادامه داد؛ مسئله‌یابی در تحقیقات کیفی بسیار اهمیت دارد و کسانی باید مسائل را انتخاب کنند و به‌دنبال کار تحقیقی باشند که با مسئله تعامل زیادی داشته باشند و در این کنش و واکنش متوجه ابهامات در پازل شود و فردی که خارج از گود نشسته نمی‌تواند یک مسئله در تحقیقات کیفی را شناسایی کند. به‌عنوان مثال کسی که به‌دنبال تحقیق در مسائل و متون مذهبی می‌باشد باید با این متون آشنایی داشته باشد و بداند چه سوالات آموزشی یا و یا چه سؤالاتی پژوهشی است.

تحقیقات کیفی این‌قدر اهمیت دارد که تحقیقات کمی از آن به‌عنوان ابزار استفاده می‌کند

وی ادامه داد؛ در تحقیق علمی کمی، تمرکز بر مسئله تحقیق است و مسئله از زمانی‌که در یک شرایط خاص غامض می‌شود، ایجاد می­شود و در تحقیقات کیفی تمرکز بر ایده‌ی تحقیق می‌باشد. ایده تحقیق حاصل تعاملات محقق با مسئله مورد مطالعه از طریق تشخیص مسئله انتقادی، می‌باشد. در تحقیق علمی باید مسئله را حل کرد و معما را باید فهم، تجسم و تصور نمود. در تحقیقات کمی تمرکز بر حقیقت وجود دارد و حقیقت یک سازه‌ی نظری است که همان اطلاعات درست می‌باشند و در تحقیقات کیفی تمرکز بر حقیقت و حقیقت یک سازه اجتماعی است که اطلاعات بامعنا می‌باشد. دکتر ایمان ادامه داد که قبل‌از علم، فلاسفه و اندیشمندان مذهبی باید هستی‌شناسی و معرفت‌شناختی از جهان را به‌عنوان پایه و مبنای مطالعات علمی خود قرار دهند و اظهارات منطقی و شهودی از جهان و جهان اجتماعی دارند.

دکتر ایمان ادامه داد؛ دغدغه اندیشمندان چگونگی ورود اظهارات فلسفی و دینی به سطح واقعیت تجربی و جواب سوالات علمی می‌باشد. سوالات فلسفی متکی بر دلایل منطقی پاسخ داده می‌شود و سؤالات علمی متکی بر گفتارهای نظری به حقایق تجربی پاسخ داده می‌شود.

وی ادامه داد؛ هویت کارکردی علم، به‌معنای دانشی است که سطح ظهور و بروز دنیای اجتماعی را به‌لحاظ کمی و کیفی بازگشایی نظری و عملیاتی می‌نماید و بر علم تأثیر می‌گذارد، منتقل می‌کند و بهبود و اصلاح می‌بخشد دست‌کاری می‌کند و واقعیت خود جزئی از آن است رابطه‌ی بین دانش علمی و دانش واقعی یک بحث عملی است که روانی دانش علمی به نحوه حضور علمی آن در واقعیت دنیای اجتماعی مربوط می‌باشد که نظام‌یافته متمایز و در حال تحول می‌باشد. باید سلسله‌مراتب معرفتی و جایگاه دانش فلسفی و علمی را با توجه به رابطه بین فلسفه و واقعیت تبیین نمود.

وی ادامه داد که اگر بخواهیم پیش‌فرض‌های فلسفی برای دانش علم درست کرد که این به‌معنای پارادایم علمی است که اگر روش‌شناسی منطبق بر علوم داشته باشیم تولید علم صورت می‌گیرد در غیر این صورت خیر.

وی در ادامه به تعریف پارادایم و جایگاه آن در تحقیق علمی پرداخت. پارادایم جهت‌دهی و راهنمایی اساسی به تئوری و تحقیق را انجام می‌دهد که توسط توماس کوهن ۱۹۷۰ بیان‌شده است و علم متعارف یعنی کار کردن در چارچوب پارادایمی که سنت پژوهشی منسجم را تعریف می‌کند، می‌باشد و مجموعه‌ای از اعتقادات علمی را شامل می‌شود.

وی ادامه داد؛ پارادایم مجموعه گفتارها یا مدل منطقی از گفتارهایی است که در ارتباط با ذهن اجتماعی اندیشمندان مورد اتفاق نظر قرار می‌گیرد و زیربنای فلسفی یا پیش‌فرض‌های علم را تشکیل می‌دهد و یک گروه حرفه‌ای که مفروضات نشریات مجاری ارتباطی یا علاقه علایق مشترک دارند می‌توانند یک پارادایم مشترک داشته باشند و در واقع از طریق پارادایم محقق و دانشمند به یک شبکه نیرومندی از تعهدات مفهومی نظری ابزاری و روش‌شناختی متعهد می‌شود.

وی ادامه داد که مشاهدات تابع پارادایم است زبان مشاهده بی‌طرف وجود ندارد و جهان به شکل خاص دیده می‌شود و اطلاعات و داده‌ها براساس رویه پارادایمی جمع‌آوری می‌شود و درواقع پارادایم مسیر تحقیق علمی را ترسیم می‌نماید.

دکتر ایمان ادامه داد که هویت کارکردی پارادایم براساس مجموعه مباحث یا گزاره‌های منطقی، فلسفی و حتی هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی شکل می‌گیرد و این‌که چه تصوری از فعالیت جهان داشته باشیم همان نظری را شکل می‌دهد که ارتباط و کنش و واکنش تئوری و متد پارادایم را تشکیل می‌دهد و رابطه پارادایم تئوری و متد در معرفت علمی یک رابطه چندسویه می‌باشد.

 پارادایم به سؤالات بنیادین پاسخ می‌دهد که هدف پژوهش‌های علمی ماهیت واقعیت، ماهیت انسان، ماهیت علم و دانش عام و ماهیت تبیین یا تئوری از واقعیت اجتماعی و ماهیت داده‌ها و مدارک و جایگاه علم چیست و پارادایم مشخص می‌کند که چرا از تحقیقات کیفی استفاده می‌کنیم اگر فهم بهتر از پدیده و بدست آوردن و جمع‌آوری و کشف اطلاعات عمیق از طریق کمی امکان‌پذیر نباشد ارائه و توصیف پدیده‌های پیچیده، کشف موضوعات و عناوین حساس کشف تجربیات که بار فرهنگی دارند واقعیات منحصربه‌فرد و واقعه‌ی غیرمنتظره شفاف‌سازی تجربه و تفسیر آن توسط کنش‌گر و تحلیل روایت و تحلیل اقدام از دلایل استفاده از تحقیقات کیفی می‌باشد.

پیش‌فرض‌های رویکرد کیفی تحقیق

دکتر ایمان گفت: اطلاعات جامع و عمیق از روش کیفی بدست می‌آید. وی گفت پیش‌فرض‌های رویکرد کیفی تحقیق عبارت‌اند از این‌که در تحقیق کیفی اصالت با فرآیند است تا نتیجه و اصالت انسان به‌جای محیط وجود دارد در رویکرد کیفی تحقیق تمرکز بر معانی و اصالت دلیل به‌جای علت و همچنین محقق ابزار اصلی جمع‌آوری اطلاعات است و تحقیق کیفی درگیر با میدان تحقیق است و عملاً تحقیق کیفی اساساً توصیفی می‌باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز بیان کرد: فرایند تحقق کیفی استقرایی، استقراء تحلیلی است و واقعیت در تحقیق کیفی از ساختمان اجتماعی برخوردار است و اصالت مورد مطالعه یا پدیدار شده می‌باشد وی ادامه داد متغیرها پیچیده و درهم‌تنیده می‌باشند و مشکل است که بتوان آن‌ها را اندازه‌گیری کرد. اصالت دیدگاه داخل به‌جای خارج در تحقیقات کیفی وجود دارد و تحقیق کیفی غیر ساختارمند و درواقع تحقیقات کیفی معرفت سیال رشد می‌کند، ظهور می‌کند و متصل با بستر مورد مطالعه می‌شود.

وی افزود: دانش به‌منزله درک فهم است و قدرت کنترل و درک وابسته به موقعیت است. پژوهش کیفی اندیشه نگارانه و استقرایی است همچنین دانش پدیده‌ای اصل، بنیادی و عملی تا بخواهد به‌عنوان ابزار واقع شود و پژوهش‌های کیفی بر رهنمودهای کلی استوار است تا الزامات فنی و رعایت قواعد خاص. تحقیق کیفی به‌صورت گسترده به هر نوع تحقیق اطلاق می‌شود که یافته‌های حاصل از آن از آمار به دست نیاید و قابلیت کمی‌سازی نداشته باشد و داده‌های آن از طریق مشاهده مصاحبه و تعاملات شفایی و متمرکز بر معانی و تفاسیر استوار است تحقیقی که اطلاعات خود را با رجوع به عقاید و ارزش‌ها به دست آورد تا رجوع به داده‌های آماری و همانند نظریه‌ها مباحث کلی مطرح می‌کنند وقتی روی یک موضوع کار می‌کنیم مدل‌های مفهومی رابطه علی و معلولی داریم.

پیش‌فرض‌های رویکرد کمی تحقیق

تحقیقات کمی نوعی مدل تجربی می‌باشند که نمی‌توان با تحقیق کمی نظریه را رد کرد چون نظریه جایی است که از آن برای رسیدن به هدف استفاده کرده‌ایم. دو مدل مفهومی و تجربی وجود دارد که قبل‌از تحقیق ساخته می‌شود. وی ادامه داد که که در تحقیق کیفی، مدل بعد از تحقیق ساخته می‌شود و معانی از داده‌ها استخراج می‌شود اما مدل‌ها در تحقیقات کمی مفهومی و تجربی هستند که قبل‌از تحقیق در ساخته‌شده اند و از آن‌ها در تحقیق استفاده می‌شود.

دکتر ایمان درادامه بیان نمود: در علم اسلامی تمام روندهای تولید علم در تحقیقات اسلامی باید مورد کنکاش و مطالعه قرار گیرد و پایه‌های فلسفی یا پارادایم‌ها باید شناخته شود و درواقع در علم اسلامی هستی‌شناسی فلسفه شناسی معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی را باید شناخت تا روش‌شناسی درستی پیدا شود درواقع گرند تئوری نظریه یا نظریه‌های بنیادی مبنای فلسفی حاصل تجربیات بین انسانی است که یک ساخته‌ی اجتماعی می‌باشد و بدون پارادایم و مبانی فلسفی تولید علم صورت نمی‌گیرد البته نگاه پراگماتیسم با نگاه اثبات‌گرایی فرق دارد.

این استاد دانشگاه در پایان گفت: معیارهای نظریه مجموعه گفتارهای منطقی است که مبین برخی توزیع واقعیات ‌باشد و کسی که مسئله یابی می‌کند باید متخصص آن حوزه باشد چه در تحریر، چه در ورود داده‌ها باید حساسیت علمی وجود داشته باشد و در واقع ما در وضعیت موجود وقتی گرفتاری علمی برایمان اتفاق می‌افتد می‌خواهیم با علم موجود حل کنیم درصورتی‌که اشکال این است که ما از همین روش‌شناسی علم موجود می­خواهیم دغدغه را حل کنیم، که این اشکال جدی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید