به گزارش شبکه معالم، نشست مجازی «دولت سیزدهم و چالشهای حکمرانی در عصر مشروطه» با ارائه حجت الاسلام محمد وظیفه مند، کارشناس و پژوهشگر در حوزه «حکومت اسلامی» از سوی امور فرهنگی و تربیتی مرکز تخصصی آخوندخراسانی برگزار شد.
هدف از طرح و بررسی مشکلات و چالشهای تاریخی، کسب تجربه و برنامهریزی براساس آن تجارب است و بیان مسائل تاریخی بدون این هدف، عبث و بیهوده است.
جنبش مردمی در عصر مشروطه با هدف تحقق عدالت در جامعه دنبال میشد؛ اما هیچ نسخه و برنامه مشخصی برای رسیدن به آن هدف درنظر گرفته نشده بود. همین عامل سبب شد تا نسخه و نقشه بیگانه در جنبش عدالتخواهی مردم نفوذ کند و تبدیل به مطالبه عمومی شود.
اولین اشتباه راهبردیِ مردم که عامل انحراف و در نتیجه شکست جنبش عدالتخواهی ایشان شد، اتکا و اعتماد به بیگانه بود.
تحصن گروهی از مردم در سفات بریتانیا با هدف عدالتخواهی، عرصه را برای ورود و بهرهبرداری بیگانگان باز کرد و نسخه مشروطهخواهی برای این جنبش پیچیده شد.
نبودِ برنامهای مشخص از سویی و جذابیت دولت مشروطه برای مردمِ تحت استبداد از سویی دیگر، سبب شد تا مشروطهخواهی تبدیل به یک مطالبه عمومی و شعاری همگانی شود.
دومین عامل انحراف، که در ادامه عامل اول بروز کرد، پروژه نفوذ بود.
طبیعتا نسخه و نقشه غربی، نیاز به محتوا و راهنمایی غربی داشت؛ از این رو، جزییات و مشخصات این طرح طبق نمونه غربی آن در ایران طرحریزی شد. پس از آن روشنفکران و متفکران ضد اسلام، زمینه را برای ورود افکار و عقاید ضاله خود به اذهان مردم و مدیریت کشور آماده دیدند و فعالیتهای پنهان خویش را آشکار کرده و افزایش دادند.
نفوذ به مراکز و مسئولیتهای حساس منجر به بروز مشکل و اشتباه سوم در عصر مشروطه شد.
تصویب قوانین غیردینی و ترویج شعارهای ضد اسلامی سبب ایجاد چالشی مهم در حکمرانی کشور شد.
تصویب قانون آزادی مطبوعات و در پی آن توهین چند روزنامه به مقدسات اسلام، همچنین ترویج شعار برابری در جامعه، سبب ایجاد دودستگی میان مردم شد. عدهای از علما که از ابتدا جهت رسیدن به اهداف عدالتخواهی مردم با آنان همراهی میکردند، پس از مشاهده این آثار و ناامیدی از اصلاح این نسخه غربی، به دلیل حساسیت بر ساختار و خطوط قرمز دینی به مخالفت با آن نسخه برخاستند و از مجلس کنارهگیری کردند. این گروه به رهبری شیخ فضلالله نوری برای رسیدن به خواسته مشروع خود (اصلاح و یا تغییر ساختار) دست به تحصن زدند.
اشتباه چهارم مردم در عصر مشروطه که عامل انحراف و بروز چالش در حکمرانی شد، خوشباوری، تغافل و تسامح در اصول بود.
در مقابل شیخ فضلالله، برخی از علما، بروز برخی مشکلات نظیر توهین مطبوعات به مقدسات اسلامی و … را مهم ندانسته و حفظ ساختار کنونی را برای رسیدن به عدالت ارجح میدانستند. این علما این ابزار را برای رسیدن به هدف توجیه میکردند و دچار تسامح در اصول شدند.
این تسامح سبب شد تا زاویه آن ساختار با اصول اسلامی به حدی برسد تا مخالفت پنهان با علما و اصول دینی آشکار و ظاهر شود. شهادت شیخ فضلالله نوری و حتی ترور و تبعید علمای مخالف او در مجلس، از نتایج آن تسامح و خوشباوری بود.
عامل آخری که در بروز چالشهای حکمرانی در کشوردر عصر مشروطه در این جلسه مورد بحث قرار میگیرد، ورود افراد غیرمتخصص در بدنه مدیریتی کشور بود.
شیخ فضلالله نوری صراحتا از ورود برخی افراد در مجلس انتقاد میکند و قانونگذاری را در عهده افراد متخصص و متشرع میداند. این افراد عمدتا در برابر انحرافات و هجمههای روشفنکران منفعل بوده و یا عامل موجسواری آنان میشوند.
چالشهای فوق و عوامل آنها متاسفانه در طول انقلاب اسلامی و در برهههای مختلف اتفاق افتاده است.
اساسا هنر امام خمینی ره این بود که ابتدائا مقابل انحراف اولیه ایستادند و با نقشهای بومی و اسلامی وارد عرصه حکمرانی شدند. این روحیه استکبارستیزی امام ره بود که سبب شد، جنبش عدالتخواهی مردم به ثمر نشسته و منجر به فروپاشی حکومت پادشاهی ایران شود.
مقام معظم رهبری در آخرین دیدار خود با اعضای دولت دوازدهم، از بزرگترین عبرت آن دولت سخن گفته و بیاعتمادی به غرب را مهمترین تجربه این سالها برشمرند.
یکی دیگر از چالشهای مهم در این سالهای انقلاب، استفاده از افراد غیرمتخصص در مسئولیتها است که منجر به ناکارآمدی و در نتیجه نارضایتی عمومی بوده است. ورود این افراد به مسئولیتهای کلیدی در اداره کشور، نتیجه سهمخواهی گروهها و جناحهای مختلف از رئیس دولت بوده که آن هم مولود حمایتهای غیرمتعارف هنگام انتخاب رئیس دولت است.
اما مساله جذب حداکثری که توسط مقام معظم رهبری در این سالها مطرح شده است، ممکن است سبب این شبهه شود که آیا براساس این مبنا بایستی از تمامی گروهها و افراد و جناحها در اداره کشور استفاده کرد؟ آیا این مساله سبب ورود افراد غیرمتخصص به مدیریت کشور نمیشود؟
جواب این است که جذب حداکثری به معنای جذب همه افراد با هر نوع اعتقادی نیست؛ بلکه به معنای جذب افراد با اعتقاد صحیح اما با سلیقههای مختلف است. به عبارت دیگر جذب حداکثری به این معنا است که افراد، نباید به دلیل اختلاف در سلیقه و جزئیات، طرد شوند و بایستی از نظرات و طرحهای مختلف برای مدیریت کشور استفاده کنیم. اما باید به این نکته توجه داشت که اعتقاد به اصول اولیه و جهت مدیریت کشور و آرمانهای انقلاب، ملاک واحد در انتخاب و استفاده از افراد است و این اعتقاد واحد از لوازم اولیه به شمار میآید.