به گزارش شبکه معالم، استاد ابولحسن معلمیزاده، استاد حوزه و دانشگاه در نشست «ارزیابی کاربرد دیدگاه های فلسفی در کفایه الاصول» از سلسله نشست های دوهفتگی گروه آموزشی فلسفه و کلام اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی که در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی دایر شد، به بررسی معلومات مرحوم آخوند خراسانی در دو علم فلسفه و اصول پرداخت و با بیان اینکه آنچه آخوند خراسانی در کفایة الاصول مطرح کرده، قواعد فلسفی و نه دیدگاه فلسفی است، گفت: مرحوم آخوند خراسانی در اصول فقه، مجتهد و صاحب مکتب است هرچند صاحب مکتب بودنش مورد پذیرش عدهای نیست.
وی با بیان اینکه مرحوم آخوند نزدیک چهار ماه نزد ملاهادی سبزواری و نزدیک ۱۸ ماه نزد ملاحسین خویی به تحصیل فلسفه پرداخت، گفت: انسان به هر میزان هم که نابغه باشد نمیتواند با صرف این مقدار زمان در فراگیری فلسفه، به یک صاحب نظر و فیلسوف تبدیل شود بنابراین مرحوم آخوند خراسانی هرچند در اصول مقام داوودی دارد اما در فلسفه تنها در سطح یک استاد و نه صاحب نظر و فیلسوف مطرح است از این رو نمیتواند دیدگاه فلسفی ارائه کند.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه دخالت علوم مختلف در یکدیگر موجب ضرر برخی علوم از جمله اصول فقه است، اظهار کرد: از آنجایی که بزرگان فلسفه را در علم اصول دخالت دادند ما چه موافق باشیم و چه مخالف مجبور به خواندن و فراگیری فلسفه هستیم؛ به طور مثال در کفایة الاصول نزدیک به ۷۶ قاعده فلسفی در ۱۷۰ جای کفایه مطرح شده که حجم گستردهای است و هرکس بخواهد کفایة الاصول را بفهمد باید حداقل در حد ابتدایی با فلسفه و اصطلاحات آن آشنایی داشته باشد.
دخالت علم فلسفه در سایر علوم
معلمیزاده با تأکید بر اینکه فسلفه در سایر علوم از جمله علم اصول، فقه، عرفان، کلام، حقوق و غیره وارد شده است، عنوان کرد: گاه به دلیل تفکیک نکردن این علوم برخی مسائل با هم مخلوط میشوند، به طور مثال عدم تفکیک فسلفه از الهیات که باعث میشود حتی یک فیلسوف در میان مباحث فلسفی، ناگهان وارد مسائل کلامی شود؛ و یا عدهای که میخواهند فلسفه را به معلومات دینیشان تحمیل کنند همچون ملاصدرا که سعی میکند بر اساس قواعد و معیارهای خودش معاد را اثبات کند.
وی با بیان اینکه فلسفیات اصول یعنی دخالت علم فلسفه در علم اصول، تصریح کرد: در این رابطه علما و بزرگان به چند گروه تقسیم میشوند، عدهای معتقدند فلسفه نباید در اصول مطرح شود، گروهی تأکید میکنند فلسفه باید در اصول وارد شود و این کار را نیز انجام دادهاند، مانند مرحوم آخوند خراسانی و محقق اصفهانی و دستهای دیگر تا میتوانستند از این دخالت فلسفه در اصول جلوگیری کردند اما در برخی موارد به این کار دست زده اند.
امام راحل(ره) مخالف ورود فلسفه به علم اصول
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه امام راحل(ره) و علامه طباطبایی به عنوان دو فیلسوف اصولی به جز مواردی اندک تا جایی که توانستند از ورود فلسفه به اصول جلوگیری کردند، گفت: نظر این بزرگان به ویژه امام راحل(ره) بر این است که مراجعه فلسفی در استنباط اندیشه یا قاعده اصولی از نفوس شرعی صحیح نیست زیرا کتاب و سنت برپایه معانی عرفی رایج بنا شده است. امام خمینی(ره) تأکید میکنند روایات فقهی ما بر اساس دقتهای عرفی بیان شدهاند لذا ورود فلسفی به این مباحث، ساختارها را به هم میریزد.
ورود فلسفه در علم اصول را پالایش کنیم
معلمی زاده خاطرنشان کرد: لذا ما دخالت فلسفه در اصول را نفی نمیکنیم اما طبق نظر بزرگان باید این نکته را مد نظر داشت که دخالت بیش از حد فلسفه در اصول به درد اصول نمیخورد؛ با این وجود این دخالت صورت گرفته و طبق نظر و تلاش بزرگان تنها کاری که باید انجام دهیم این است که تا میتوانیم آن را پالایش و پیرایش کنیم.
وی ادامه داد: مرحوم محقق اصفهانی نیز از آن دست علمایی است که فلسفه را به شدت در اصول وارد کرده است، البته ظاهرا ایشان مجبور به انجام این کار بوده زیرا استادش، مرحوم آخوند خراسانی مباحث را مطرح میکرده و ایشان مجبور به سر و سامان دادن به آنها بوده است.
معلمیزاده افزود: شهید صدر عنوان میکند ترویج مسائل فلسفی در حوزه شیعی بیشتر محصول فعالیتهای ملاصدرا است؛ ایشان مثالی ذکر کرده و عنوان میکنند اگر ملاصدرا نبود مباحثی چون اصالت وجود و ماهیت در مسئله اجتماع امر و نهی در شئ واحد و یا در مسئله تعلق اوامر و نواحی به تبعیت طبایع یا افراد نیز وجود نداشت و در نتیجه در اصول هم مطرح نمیشد؛ البته به این سخن شهید صدر نقدهایی وارد است از جمله اینکه این مباحث برای اولین بار توسط ملاصدرا مطرح نشدند.