مقدمات و کلیات مبانی معرفت شناسی اسلامی و معاصر

به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی طالقانی در کارگاه تابستانی گروه منطق و معرفت شناسی با عنوان «آشنایی با مبانی معرفت شناسی اسلامی و معاصر» که در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، به تبیین مباحثی کلی و مقدماتی در حوزه معرفت شناسی معاصر پرداخت و  ابتدا به پیشینه مکتوب معرفت شناسی و تاریخ آن که به یونان باستان برمی گردد، اشاره و معرفت شناسی را یک معرفت درجه دو  معرفي نمود «یعنی در معرفت شناسي معرفت، خود موضوع معرفت قرار می گیرد».
وی با اشاره به جغرافیای مباحث معرفت شناسی و تقسیم آن به معرفت شناسی کلی و epistemology اذعان داشت: سه رشته تفکیک شده فلسفی که عبارتند از epistemology، فلسفه علم و فلسفه ذهن، مهمترین یا اعظم مباحث معرفت شناسی کلی را تشکیل می دهند.

وی نیز در خصوص منابع معرفت گفت: امروزه این منابع بسیار وسیع شده و به طور متعارف ۵ منبع ادارک حسی، استعداد ورزی، حافظه، شهادت و گواهی و درون نگری به عنوان منبع معرفتی شناسایی شده است.
وی در بخش دیگری از مبحث epistemology بیان داشت: تمام این شاخه از معرفت شناسی معاصر  عمدتا بر معرفت شناسي گزاره ای (معرفت که …) متمرکز است؛ نه معرفت مواجهی و نه معرفت مهارتی.
حجت الاسلام طالقانی در بحث شکاکیت و امکان معرفت با طرح این پرسش که آیا اساساً معرفت ممکن است، پاسخ داد: این بحث، موضوعی است که درباره یافتن پاسخ به یک سوال موجهاتی و مدال مطرح می شود. آیا اصلا ً ممکن است یا خیر؟ کسی که می گوید: «ما نمی توانیم بدانیم»، شکاک است ولی کسی که می گوید «ما نمی دانیم»، شکاک نیست بلکه ادعای جهل می کند. البته روشن است که شکاکیت به جهل هم ختم می شود. پس معیار شکاکیت مشخص می شود. به همین جهات شکاکیت به شکاکیت منطقه ای و فراگیر تقسیم می شود.
وی در پایان به رابطه شکاکیت با تحلیل معرفت پرداخته و گفت: امروزه در معرفت شناسی معاصر، همان تعابیر سه جزئی افلاطونی رایج است. معرفت مساوی است با باور صادق و موجه. پس روشن می شود که همه معرفت در ذهن ما نیست. امری بینابینی است. بخشی در ذهن ما و بخشی دیگر از آن در عالم خارج است. اما ما چگونه می توانیم به واقع دسترسی داشته باشیم؟ پس  احتمال تولید گزاره های صادق و کاذب وجود دارد. ۵۰ درصد احتمال صدق و ۵۰ درصد احتمال کذب وجود دارد. اما با توجه به این احتمال صدق و کذب، به هر حال نمی توانیم قائل به شکاکیت شویم.

دیدگاهتان را بنویسید