به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن ربانی بیرجندی، عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی در مصاحبه با ویژه نامه بزرگداشت پنجاهمین سال رحلت آیت الله العظمی میلانی به بیان ویژگی های علمی و تبلیغی این عالم ربانی پرداخته است. متن این گفتگو در ذیل آمده است:
به عنوان ورودی بحث، لطفاً درباره پیشینه و سوابق علمی آیتاللهالعظمی میلانـی مطالبی را عنوان فرمایید تا بعد وارد مباحث اصلی شویم.
مرحوم آیتاللهالعظمی میلانـی، همانگونه که از نام شریف ایشان بر میآید، اهل میالن و از خطه آذربایجان ایران بودند. پس از طی مراحل ابتدایی زندگی، برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه نجف اشرف هجرت کردند. دروس مقدماتی و سطح را بهطور کامل به پایان رساندند و سپس از جمله شاگردان ملازم مرحوم آیتاللهالعظمی شیخ محمدحسین اصفهانی، معروف به “کمپانی”، شدند. از قدیم در حوزههای علمی ما این سخن رواج داشته و حقیقتی آزمودهشده بوده است که علم با “ملازمت” حاصل میشود، نه با چند واحد درسی محدود، نه با تحصیلهای کوتاهمدت و شتابزده و نه با برنامههای فشرده آخرهفتهای. علم ریشهدار نیازمند صبر، زمان و همراهی مستمر با استاد است. برای همین است که در تاریخ علم، نمونههای فراوانی از ملازمتهای طولانی میبینیم. عثمان بن جنی، چهل سال ملازم استاد خود ابوعلی فارسی بود. جلالالدین سیوطی نقل میکند که چهارده سال ملازم محیالدین کافیجی بوده است. مرحوم شهید ثانی میفرماید یازده سال ملازم شیخ علی بن عبدالعالی میسی در کرکنوح بودهام. این ملازمتها اتفاقی نیست؛ نتیجه آن، علمی عمیق، منسجم و ماندگار است.
مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی نیز دقیقاً با همین شیوه رشد کردند. علاقه ایشان به استادشان مرحوم آقای اصفهانی به حدی بود که ادب را در بالاترین مرتبه رعایت میکردند. نقل میکنند وقتی همراه استاد به منزل ایشان میرفتند، میایستادند تا استاد وارد خانه شود و سپس با گوشه عبا خود کفش استاد را تمیز میکردند. این کار از سر فقر و وسیله نبود، پارچهای میتوانستند از جیب بیرون بیاورند، اما مقصود، حفظ حرمت استاد و نشان دادن نهایت ادب بود.
خود مرحوم آقای اصفهانی مشهور به “کمپانی” هم نمونه یک عالم جامع بودند. در جلساتی که برای روضه حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام برپا میکردند، تصریح میکردند که اجازه نمیدهند کسی چای بدهد و خودشان چای میدهند. برخی از بزرگان جهان اسلام، در مقایسههای علمی، ایشان را با اینشتین قیاس کردهاند. شاید در صد سال اخیر، شمار کسانی که بتوان آنها را همتراز یا حتی بدیل ایشان دانست، بسیار اندک باشد. ذهن ایشان چنان فعال و پویا بود که آرا و نظریات علمیشان در حوزههای مختلف مطرح شد. مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی از ملازمان درس چنین استادی بودند. البته در دروس دیگر بزرگان نجف، از جمله مرحوم میرزاحسین نائینی، نیز شرکت داشتند و بهره میبردند، اما شالوده فکری و علمی ایشان بیش از همه، از مرحوم آقای اصفهانی تأثیر پذیرفته بود؛ استادی که هم در علوم عقلی و هم در علوم نقلی سرآمد به شمار میرفت.
پس از دوران تحصیل نزد چنین استادانی، آیتالله العظمی میلانی چه مسیری را برای تبدیل شدن به مرجعی تمام عیار طی کردند؟
مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی در حوزه نجف بهتدریج در زمره مدرسین شناختهشده قرار گرفتند. اما در مقطعی احساس کردند که حوزه کربلا با نوعی خلأ علمی مواجه است و نیاز به حضور اساتید برجسته دارد. ازاینرو به کربلا مهاجرت کردند و حدود پانزده سال در آن شهر اقامت گزیدند. در این مدت به تدریس پرداختند و مرجع عمومی مردم شدند. از نکات قابل توجه این دوره، حضور مرحوم شیخ عباس قمی، گرانسنگ کتاب صاحب “سفینهالبحار”، در خانه ایشان است. مرحوم شیخ عباس قمی چند سال میهمان مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی بود و به گفته آقازاده ایشان، همچون یکی از اعضای خانواده به حساب میآمد. او از کتابخانه مرحوم آقای میلانی بهره میبرد و این خود نشان میدهد که آیتاللهالعظمی میلانی دلبستگی عمیقی به کتاب و فضای علمی داشتند.
پس از حدود پانزده سال اقامت در کربلا، ایشان برای زیارت حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام به مشهد مشرف شدند. در این سفر، علمای مشهد با اصرار فراوان از ایشان خواستند که در این شهر اقامت کنند. استدلال آنها این بود که حوزه مشهد پس از یک دوره رکود، نیازمند شخصیتی است که بتواند آن را دوباره احیا کند. مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی این دعوت را به فال نیک گرفتند و در مشهد ماندگار شدند. در مشهد، ایشان سه مدرسه علمی تأسیس کردند: مدرسهای ابتدایی در اطراف حرم که بعدها در جریان توسعه حرم از میان رفت، مدرسهای در سطح بالاتر به نام مدرسه امام صادق علیهالسلام که هنوز باقی است و مدرسهای در سطح عالی به نام مدرسه عالی حسینی که آن هم در جریان توسعه حرم از بین رفت.
شاگردان آیتاللهالعظمی میلانی از روش تدریس ایشان، به ویژه در مباحث فقه و اصول، به عنوان یکی از نقاط قوت و توانمندی آن مرحوم یاد میکنند. این روش مبتنی بر چه اصولی بود؟
روش تدریس مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی مبتنی بر این باور بود که فقه باید بهصورت مستقیم و دقیق با اصول پیوند بخورد. ایشان صریحاً میفرمودند کسانی که توان علمی لازم را ندارند، بهتر است در این درس شرکت نکنند. به همین دلیل، درس خارج ایشان یک درس عمومی نبود و بیشتر فضلا، استادان و طلاب برجسته در آن شرکت میکردند. در حوزه نجف، تفاوت اساتید بیشتر در شیوه بیان بود تا در میزان علم. برخی، مانند مرحوم آقاضیاء عراقی، درس روانتری داشتند. برخی دیگر، مانند مرحوم نائینی، درس عمیقتر و سنگینتری ارائه میکردند. مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی حاضر نبودند سطح علمی درس را برای جلب مخاطب پایین بیاورند. طبیعی بود که همه طالب آمادگی همراهی با این سطح را نداشتند.
پیوند اصول با فقه در مباحث علمی و به ویژه تدریس، نزد اهل فن کار دشواری به نظر میرسد. آیتالله العظمی میلانی چگونه این دشواری را آسان میکرد؟
همانطور که اشاره کردید، تطبیق قواعد اصولی با فروع فقهی، کاری پیچیده و زمانبر است. ما تقریباً کتاب جامعی نداریم که این تطبیق را بهصورت کامل انجام داده باشد. من معجمی تطبیقی در علم اصول نوشتهام که تا زمان صاحب جواهر درس خارج آیتاللهالعظمی میلانی نمونهای کمنظیر از درهمتنیدگی فقه و اصول بود. ایشان هیچ مسئله فقهی را بدون تحلیل دقیق مبانی اصولی، لغوی و رجالی بررسی نمیکرد و حاضر نبود برای افزایش مخاطب، از عمق بحث بکاهد؛ رویکردی که شاگردان خاص خود را میطلبید.
شبکه معالم اداره کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی