به گزارش شبکه معالم، مراسم تقدیر از 23 نخبه پژوهشی مراکز تخصصی آخوند خراسانی و طوبی با حضور مدیر کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی و رئیس مرکز تخصصی آخوند خراسانی، به همراه مدیران گروههای آموزشی این مراکز برگزار شد.
مدیر کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی در این مراسم با اشاره به اهمیت پژوهش در پیشرفت علمی و دینی، از نخبگان خواست تا با ادامه فعالیتهای خود، نقش موثری در گسترش دانش و فرهنگ اسلامی ایفا کنند.
متن کامل سخنان حجت الاسلام و المسلمین علی رحمانی، مدیر کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و رییس مرکز تخصصی آخوند خراسانی در ذیل آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز عرائضم را با پیشنهادی به جناب آقای دکتر شاکری رئیس اداره پژوهش شروع می کنم که اگر امکان دارد، نشستهایی با محوریت انتقال تجربیات پژوهشی به طلاب و دانشپژوهان تدارک ببینند. این نشستها میتواند شامل موضوعات عمومی برای همه، چه مرکز تخصصی و چه دانشگاه، و همچنین موضوعات اختصاصی برای گروههای خاص باشد.
سه نکته را به اختصار با عنوان کلی آسیبشناسی پژوهشهای معاصر عرض می کنم و امیدوارم ما و مراکز ما در اداره کل آموزش از این آسیب ها دور باشد. آنچه در باب پژوهش مشاهده می شود این است که در مجموعه مراکز آموزشی، چه حوزوی و چه دانشگاهی، پژوهش به آسیبهای یکسانی مبتلا است.
امروزه ما شاهد شبه پایاننامه ها و شبه مقالاتی هستیم که در حوزه و دانشگاه نگاشته میشوند که افزون بر برخی از آسیب هایی که به آنها اشاره خواهم داشت، عنصر تکنیک و فرم بیشتر از تولید محتوای عمیق در آنها دیده می شود. این خود یک نکته اساسی و مهم است که به جهت برخی ملاحظات خاص در فرصتی دیگر راجع به این موضوع گفتگو خواهیم کرد.
می دانیم که پژوهش باید ابزاری برای تولید محتوا و فراهم آوردن زمینهای برای گفتگو و ارائه راهحلهایی برای برونرفت از مسائل و مشکلات باشد. هرگاه علوم انسانی و علوم اسلامی در این مسیر موفق عمل کردهاند، جامعه مسیری تازه پیدا کرده و به رشد دست یافته است و هرگاه عقب ماندگی رخ داده، بدیلهایی پیدا شده و در جامعه اثرات منفی بروز کرده است. در جامعه دینی و اسلامی، توقع این است که دستکم علوم اسلامی جلودار و پیشران حل مسائل باشند؛ و بجای اینکه انتزاعی بیندیشند، به واقعیتهای عینی و مسائل انضمامی و حقیقی بیشتر توجه نمایند.
- آسیب از ناحیه ساختارها
وقتی قرار است تلاش های علمی در یک جایی به خروجی برسد، پایاننامهها، رساله ها و مقالات علمی پژوهشی، اولین گزینه محسوب می شوند. با این وجود وقتی می بینیم که فرد الف با پایاننامه الف به همان مشکلاتی مبتلا است که فرد ب با پایاننامه ب یا فرد جیم با پایان نامه جیم، و این در مقاله ها هم تکرار می شود و حوزه و دانشگاه هم ندارد و مشکلات پژوهشی این خروجی ها شبیه هم است. نتیجه می گیریم که این آشفتگی ها و مشکل ها مختص فرد خاصی نیست، بلکه ما با یک معضل بزرگ تری روبرو هستیم و آن مشکل ساختاری است.
توقع این بود که بخش آموزشی، آموزش بدهد و بخش پژوهشی به آن ملحق شود تا مهارت ها و فعالیت های پژوهشی تقویت گردد. اما اتفاق دیگری رخ داد. آموزش به ما یاد داد که بخوانیم و بنویسیم، اما چگونه خواندن و چگونه نوشتن را یاد نداد. امروزه کمتر افرادی هستند که درست نوشتن و درست مطالعه کردن را بر اساس ضوابط و قواعد این حوزه ها بدانند. باید اضافه کرد که با وجود این نقیصه ها، چگونه پژوهش کردن را هم یاد نگرفتیم.
شهید صدر در یک سخنرانی که در باب مرجعیت مراحل تاریخی آن را به چهار قسمت تقسیم میکند. مرحله چهارم را تحت عنوان قیادت مرجعیت نام گذاری میکند. مرجعیت شیعه از دورههای آغازین غیبت شروع شده و چهار مرحله را طی کرده است تا به مرحله چهارم که دوره معاصر است برسد. ایشان از این دوره تعبیر میکند به دوره قیادت؛ یعنی دورهای که مرجعیت و حوزههای علمیه قرار است در جهان اسلام رهبری و راهبری داشته باشند.
به این نکته بیان دیگری از ایشان را اضافه بفرمایید که می فرمایند: فقه ما مربوط به هفتصد یا هشتصد سال قبل است. ابواب موجود فقهی توسط شیخ طوسی و محقق و علامه بر اساس مسائل مربوط به دوران زندگی آنان ساماندهی شده است. آنها با نظر به دغدغههای عینی جامعه آن زمان، ابواب فقهی را مرتب کرده و به ما انتقال دادهاند. امروزه هم هنوز همان ابواب و همان مسائل مطرح است. ما با همان مسائل قدیمی مواجه هستیم و در حالیکه جامعه ما نیاز دارد تا ابواب فقهی متناسب با نیازهای معاصر مطرح شود، اقدام مهمی مشاهده نمی شود.
این موضوع به عنوان یک دغدغه از ناحیه فقیهان تأثیرگذار کمتر مورد توجه قرار می گیرد. جسته گریخته در برخی کتابها و مقالات اصل ایده به صورت نحیف بیان می شود اما در مراکز علمی امتداد پیدا نمی کند. دلیل این امر، درک نشدن اهمیت این موضوع و فقدان پژوهشهای لازم و بایسته مبتنی بر نیاز روز است. به نظر میرسد اگر ما مسئله قیادت را به مسئولیت سه گانه دینی، اجتماعی و سیاسی تعبیر کنیم، گسست بین درک حوزههای علمیه از واقعیت جامعه، رخنه بزرگ این پدیده و عامل ضعف در انجام این مسئولیت است. این آسیب را باید جبران کرد.
- انجام مسائل و پروژه های دیگران
در اکثر پژوهشها (حالا منظورم بیشتر در مراکز آموزشی است) پایاننامهها و رسالهها، متأسفانه مسائل اساتید راهنما بجای مسائل طلاب و دانشجویان حل می شود. باید مسئله پایان نامه یا رساله، مسئله خود طلبه باشد. اگر این گونه نبود مقدمات اساسی ورود به پژوهش مخدوش است. این موضوع غیر اخلاقی است که برخی پروژه خود را بر اساس پاره ای مناسبات یا مناسب سازی ها به عنوان مسئله ای برای دیگران مطرح می کنند. این رفتارها افراد مستعد و توانمند را تربیت نمی کند و نگاه ابزاری به دیگران تداعی می نماید.
متأسفانه باید آسیب مشابهی را به این مورد افزود و آن انجام پژوهشهای تقلیدی است. یعنی قرار بوده، پژوهش توسعهآفرین باشد، اما با تقلید و تکرار و حل کردن مسائل دیگران، بالندگی و رشد در حوزه پژوهش، اتفاق نیفتاده است.
به عنوان مثال عرض می کنم، حدود ۲۰۰ سال قبل در مصر، تاریخنویسی فقه تقریباً آغاز شده است. در حالی که ما در حوزه فقه امامیه سابقه تاریخنویسی مرتبط با فقه را به صورت جدی نداشتیم، در مصر، حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال قبل این روند شروع شده است. حقیر در پژوهشی پیرامون روش مدرسههای نخستین فقهی به این نتیجه رسیدم که در کتاب های تاریخ علم فقه اهل سنت، روش مدارس نخستین به صورت ثنائی و دوگانه به روش اهل رأی و روش اهل حدیث تقسیم شده است. به این معنا که مدارس فقهی اولیه به لحاظ روشی عقل گرا یا نقل گرا بوده اند. و در این راستا مدینه را نقل گرا و کوفه را عقل گرا معرفی می کنند.
متأسفانه از ۲۰۰ سال گذشته تا کنون، تقریباً %95 درصد کتابها عین آنچه منابع اولیه تاریخ فقه نگاشته اند را تکرار کردهاند. حتی ما هم تحت تأثیر این کتاب ها و تاریخ نگاران مصری قرار گرفتهایم. برخی کتاب های تاریخ فقه و فقها یا طبقات فقها که توسط عالمان امامیه به نگارش رسیده است، این تقسیم را به نحو ارسال مسلم گرفته است. این در حالی است که ابن خلدون در این باره آورده که در سده اول، به خصوص تابعان کبار، سفرهای متعددی به مدینه یا کوفه داشته اند. چندین گزارش درباره این سفرها موجود است.
از طرف دیگر برخی از منابع که البته در منابع کلامی نمود بیشتری یافته، این مسئله مطرح شده است که خلیفه دوم و برخی از صحابه به رأی خود عمل می کرده اند. چگونه ممکن است خلیفه دوم را از مدنیین بدانیم اما او را تابع عمل به رأی بشماریم و بعد مدرسه مدینه را سراسر نقل گرا بیانگاریم؟ در منابع روایی اهل سنت به این افراد سعید بن مسیب و برخی از فقیهان تابعی مدینه را نیز افزوده اند که به رأی خود فتوا داده اند. بنابراین سوال مهم این است که اگر مدینه مهد حدیثگرایی است، بزرگترین فقیه مدینه که سعید بن مسیب است، و او را از فقهای سبعه یاد می کنند، چرا فتاوای مبتنی بر رأی داشته است؟
طبقات ابن سعد هم مؤید این گزارش ها و نقل ها است. در این کتاب در طبقهبندی فقهای کوفه، نقل شده است که آنان از اصحاب مدنی، شریعت را آموخته اند. در این رابطه اسامی افرادی مانند: عمر، عثمان، عائشه، عبدالله بن عمر و برخی دیگر از فقیهان مدینه ذکر شده است. بنابراین کوفیین از مدنیین فقه تعلیم دیده اند و ناقل فقه مدنیین هم بوده اند در مقابل مدنیین هم از اصحاب کوفی روایت نقل کرده و فتاوای آنان را بازگو نموده اند. نتیجه اینکه هم مدنیها با عراقیها مرتبط بودند و هم عراقیها با مدنیها. هم مدنیها فتوای مبتنی بر رأی داشتند و هم عراقیها فتوای مبتنی بر حدیث. پس چیزی به نام مدرسه رأی یا مدرسه حدیث به طور مطلق وجود ندارد و این تقسیم خلاف واقع است. این اشکال ناشی از پژوهش تقلید محور است.
- بی توجهی به هویت جمعی یک علم
اشکال سومی که ما در پژوهشها داریم این است که نوعاً پژوهشهای ما هویت جمعی و علمی خود را حفظ نمیکند. کاری نداریم که دیگران چه کرده اند و ما باید چه چیزی را تکمیل کنیم. اساسا ادبیات پژوهش مهمترین خلأ مطالعات پژوهشی است که اهمیت آن درک نمی شود. به همین دلیل است که اکثر نوشته های موجود پر از قیل و قال است. در رساله ها صرفا نقل دیدگاه آیت الله خویی یا کمپانی یا امام ودیگران مشاهده می شود. در مقالات علمی پژوهشی هم همین نکته قابل مشاهده است. خب اینها در کتابهای حضرات که وجود دارد. کنار هم قرار دادن اقوال بدون حتی مقایسه دقیق فنی که پژوهش نیست. بدون انجام موازنه و سنجش، بدون اختیار دیدگاه خاص و تقویت آن، که امتداد پژوهش دیگران به شمار نمی رود.
به هر حال تمرکز بر تکنیک ها، اشکالات ساختاری، رشد مسائل انتزاعی و بی توجهی به مسائل عینی و انضمامی، حل مسئله دیگران، نگرش تقلیدی و رعایت نکردن اهداف پژوهش که توسعه و امتداد علمی حل مسائل است، برخی از آسیب های اساسی و جدی حوزه پژوهش است که امیدوارم از این قبیل مشکلات دو باشیم. از توجه شما سپاسگزارم