معنویت در فقه: فراتر از احکام ظاهری

به گزارش شبکه معالم، در یک رویداد مهم و بی‌سابقه، نخستین نشست تخصصی با عنوان «تبیین مراقبت معنوی» در تاریخ 24 آبان ماه در مشهد مقدس برگزار شد. این رویداد که باحضور جمعی از شخصیت‌های علمی حوزه و دانشگاه و با حضور آیت‌الله محمد مروارید، عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان، برگزار شد، با استقبال گسترده طلاب سطح سه و بالاتر حوزه علمیه خراسان مواجه شد.

در این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد خارج حوزه علمیه مشهد، با ارائه یک سخنرانی جامع به تبیین ارتباط میان حوزه‌های علمیه و مراقبت معنوی پرداخت و با تأکید بر اهمیت توجه به ابعاد معنوی در زندگی انسان، به ویژه در شرایط بیماری و رنج، بر نقش روحانیون و طلاب در ارائه مراقبت‌های معنوی به بیماران و خانواده‌های آن‌ها تأکید کرد.

متن کامل سخنرانی استاد الهی خراسانی در ذیل آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین

اَللّهُمَّ اَخْرِجْنى مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَكْرِمْنى بِنُورِ الْفَهْمِ، اَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَيْنا اَبْوابَ رَحْمَتِكَ وَانْشُرْ عَلَيْنا خَزائِنَ عُلُومِكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.

ایام شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها را به همه شما عزیزان تسلیت عرض می‌کنم. ان شاء لله که گفت و شنود ما مرضیّ فرزندشان ولی‌عصر (عج) و مقبول حق‌تعالی باشد.

مفهوم معنویت

مفهوم معنویت، بر اساس آنچه در مطالعات معنوی (spiritual studies) مطرح می‌شود، قلمرویی گسترده و مطرح در حوزه‌های مختلفی است.

شاید گسترده‌ترین کاربرد معنویت در حوزه زیستی ـ به معنای زیست معنوی ـ باشد که عبارت است از معنادادن به زندگی با هویتی ثابت و متعالی.

رویکرد معنوی در زندگی، همواره نیاز طبیعی آدمی بوده و متولیان و مدعیان گوناگونی دارد. در عصر حاضر هم علاوه بر معنویت‌های وحیانی (مبتنی بر دین یا گوهر الهی)، معنویت‌های سکولار (منهای دین) و حتی معنویت‌های تجربی و تکنیکی، به چشم می‌‌خورد. تجربه زیستۀ معنوی در هر کدام از رویکردها تجربه‌ها، تفاوت‌هایی دارند. بنابراین، واژه معنویت و شنیدن آن از زبان‌ جریان‌های گوناگون، نباید این تصور را ایجاد کند که لزوماً یک رویکرد الهیاتی است. بلکه بسیاری از رویکردهای معنوی، رقبای الهیات و ادیان هستند.

هنگامی که به معنویت به عنوان یک رشته مطالعاتی نگاه می‌کنیم، در واقع به یک حوزه مطالعات بین‌رشته‌ای اشاره داریم. در این مطالعات، فلسفه، روانشناسی، الهیات، جامعه‌شناسی و حتی علوم شناختی می‌توانند مشارکت کنند. بنابراین، معنویت به عنوان یک رشته مطالعاتی، هویتی متمایز و مستقل از سایر رشته‌ها ندارد و می‌تواند با رشته‌های مختلف ترکیب شود و بخشی از یک علم باشد. برای مثال، جامعه‌شناسی می‌تواند پدیده معنویت‌گرایی را مطالعه کند و روانشناسی می‌تواند امور مختلفی را که حاصل کنش‌ها و الگوهای ذهنی پایدار هستند (از جمله در حوزه معنویت) بررسی کند.

طبیعتاً، الهی‌دانان و کسانی که علوم الهیاتی را دنبال می‌کنند نیز می‌توانند در مطالعات معنویت سهمی داشته باشند. با این مقدمه، می‌توانیم انتظارمان از نهاد علوم اسلامی در حوزه معنویت را تا حدودی روشن کنیم.

ابعاد معنویت اسلامی

هنگامی که از معنویت در اسلام و علوم اسلامی صحبت می‌شود، چند حوزه ارتباطی را دربرمی‌گیرد:

نخست: معنویت به عنوان یک سبک زندگی اسلامی

در تفکر اسلامی، معنویت بر پایه مفهوم بنیادین ایمان تعریف می‌شود. این ایمان به عنوان یک گوهر معنوی، در ابعاد مختلف زندگی (عبادت، روابط خانوادگی، مشاغل، حکمرانی و …) مورد نیاز انسان است. لذا معنویت در تفکر اسلامی، امری پیچیده و چندبعدی است.

ایمان به عنوان تامین‌کننده هویت معنوی: بسیاری از کسانی که به انحراف رفته‌اند، در جستجوی معنویت راه اشتباهی را انتخاب کرده‌اند، در حالی که مطلوب گمشده آن‌ها همان چیزی است که یک انسان مؤمن به دنبال آن است.

ثبات شخصیتی و زیست سالم: سبک زندگی اسلامی، ثبات شخصیتی به انسان مؤمن می‌دهد و زیست سالم‌تری را برای جامعه فراهم می‌کند.

دوم: مطالعات اسلامی با رویکرد معنوی

این موضوع، ارتباط مستقیمی با وظایف علمی حوزه علمیه دارد. به عبارت دیگر، می‌توان در هر یک از علوم اسلامی، از جمله فقه (که آموزه‌های اخلاقی و حقوقی اسلام را در بر می‌گیرد)، با نگاهی معنوی به مسائل پرداخت.

ارتباط فقه و امر معنوی به وضوح در بحث اغراض و علل احکام، نیت، کیفیت عمل و سایر مباحث فقهی قابل مشاهده است. بنابراین، نمی‌توان گفت که بحث معنوی تنها در حوزه‌های اخلاق، عرفان و فلسفه اسلامی مطرح است؛ بلکه حتی در فقه نیز حضور پررنگی دارد.

هنگامی که به نماز با ملاحظات معنوی می‌نگریم، در واقع به دنبال کیفیت خاصی در نماز هستیم که منجر به کسب کمالات معنوی شود. آداب معنوی نماز، مانند افتتاحیه‌ها، مقارنات و نیت، همگی به منظور ایجاد شرایطی مناسب برای حضور قلب در نماز و بهره‌مندی از آثار معنوی آن توصیه شده‌اند.

در منابع فقهی، هم به احکام ظاهری نماز پرداخته شده است (آنچه معمولاً در توضیح المسائل می‌آید) و هم به اسرار و آثار معنوی آن. بنابراین، می‌توان مطالعات فقهی را در دو سطح کلی دنبال کرد: سطح ظاهری و سطح معنوی.

در مطالعات اخلاق و عرفان، توجه به بعد معنوی بسیار واضح‌تر است. زیرا مبانی و مفاهیم اصلی این دو دانش، بر کمالات معنوی انسان و سیر او به سوی کمال مطلق متمرکز است. در حوزه فلسفه نیز، می‌توان به تفسیرهای عرفانی قرآن اشاره کرد که بر ابعاد معنوی آیات تأکید دارند.

در نتیجه، می‌توان گفت که معنویت، یک رویکرد و بعد مهم در مطالعات همه رشته‌های علوم اسلامی است. با توجه به این رویکرد، می‌توان به درک عمیق‌تری از آموزه‌های اسلامی دست یافت و به کمالات انسانی نزدیک‌تر شد.

سوم: بخشی از مسائل علوم اسلامی

حجم قابل توجهی از مسائل علوم اسلامی ما مستقیماً به مسائل معنوی مرتبط است و جزو ذات این علوم محسوب می‌شود. بخش مهمی از مسائل و کلام اسلامی، مفاهیم بنیادین ایمان و معنویت را تشکیل می‌دهد؛ مفاهیمی که بخشی از مفاهیم بنیادین قرآن کریم نیز هستند. اخلاص و تحصیل آن، یکی از مباحث علم اخلاق اسلامی است. مباحث فیض معنوی امام، نحوه اتصال و ارتباط و اتصال نفس انسان با ملکوت، بخشی از مسائل معنوی کلام و فلسفه اسلامی است و…

لذا برای مطالعات اسلامی معنویت، می‌توان یک میز تحقیقات چندرشته‌ای بین اخلاق، عرفان، فقه، فلسفه، مطالعات تفسیر و مطالعات حدیث تشکیل داد و به مطالعات معنویت پرداخت. آنچه نیازداریم، به مطالعات چندرشته‌ای و بین‌رشته‌ای در علوم اسلامی است، نه لزوماً تأسیس یک دانش جدید.

به نظر بنده چنین گزینه‌ای، هم بعید است تحقق یابد و هم ممکن است به ضد هدف تأسیس، تبدیل شود. چراکه اگر یک علم جدید ایجاد شود، ویژگی چندرشته‌ای و بین‌رشته‌ای خود را از دست می‌دهد و به یک دانش جدید تبدیل می‌شود که رقیب همه آن علوم اسلامی خواهد بود که به مسئله معنویت می‌پردازند. با کنارکشیدن این علوم و وانهادن معنویت به یک دانش جدید، این بیم وجود دارد که در خلأ مفاهیم و میراث کهن علوم اسلامی، سکولاریسم معنوی و معنویت‌زدایی از علوم اسلامی رخ دهد.

رسالت حوزه در عرصۀ معنویت

به این ترتیب روشن شد مطالعات معنوی به طور قطع در مأموریت و دستورکار حوزه‌های علمیه به عنوان متکفل علوم اسلامی است.

اکنون باید پرسید که این مطالعات تا چه اندازه در آموزش‌های رسمی و رشته‌ای حوزه، و در میزهای تحقیقات مراکز پژوهشی حوزه حضور دارند؟ فعالیت‌های حوزه در زمینه معنویت، تا چه حد می‌تواند نیازهای علمی و مطالعاتی را برطرف کند؟

اما رسالت حوزه در حوزه معنویت چیست؟

اول.

ابتدا باید با همین مطالعات بین‌رشته‌ای، ظرفیت‌های منابع اسلامی (کتاب و سنت) و آموزه‌های اسلامی را در حوزه سلامت و مراقبت معنوی بیابیم. زیرا مطالعات و تحقیقات جدید در دهه اخیر در حوزه مطالعات معنویت با رویکرد اسلامی، کاملاً نشان می‌دهد که حجم آنچه از این ظرفیت‌ها وجود دارد با میزان استحصال شده، تناسب چندانی ندارد.

بعضی از دوستان می‌گویند که با وجود علم فقه، اخلاق و به خصوص عرفان عملی و نظری، و تلاش‌ها و فراورده‌های علمی آنها، چه نیازی به فعالیت جدید پژوهشی است؟ پاسخ این است که  در فقه به علت غفلت و تسامح یا انکار تبار فقهی معنویت و دیگر مسائل مربوط به جهات جوانحی، به اندازه کافی مورد توجه و مرکز استنباط قرار نگرفته است. فقه‌پژوهانی هستند که تصور می‌کنند جز احکام اعمال جوارحی، ماموریت دیگری برای فقه وجود ندارد؛ در حالی که رفتارهای نفسی و افعال جوانحی نیز فعل مکلف و نیازمند حکم شرعی است. شیخ انصاری در رسائل، نشان می‌دهد حتی باور به عنوان یک فعل نفسی جوانحی، موضوع بحث فقهی است و برای خود یک معیار حجیت نیاز دارد.

دوم.

وقتی در گام اول این ظرفیت‌ها شناسایی و استحصال شد، و مجموعه‌هایی از آیات، روایات، اندیشه‌ها، کتاب‌شناسی‌ها و مآخذشناسی‌ها، شناسایی و گردآوری شد، آنگاه باید به سراغ یک کار اساسی رفت و آن شناسایی و تعریف مفاهیم، اهداف، نظریات و شاخص‌های اسلامی در حوزه سلامت معنوی است؛ این که معنویت در بنیاد و هدفش چیست؟ مفاهیم بنیادین معنویت بر پایه چه عناصر انسانی، زیستی و الهیاتی استوار است؟

سوم.

تبیین ما از الهیات و عقاید و احکام در فلسفه و کلام و فقه، تا چه اندازه اشاره و ارجاع به امور معنوی دارد؟ چرا وقتی آیات قرآن را تلاوت می‌کنیم یا احادیث معصومان را می‌شنویم، این دلالت‌ها وجود دارد، اما در تبیین‌های کلام و فقه و … به چشم نمی‌خورد؟ کدام باب از ابوابِ کلامی یا فقهی، می‌تواند موجب حرکت ایمانی خواننده و تأمین‌کنندۀ اغراض معنوی اسلام و نیازهای معنوی مسلمین را فراهم آورد؟ نکند تصور می‌کنیم ادبیات رساله عملیه، قادر است معنویت بیافریند و احکام نماز توضیح‌المسائل، نمازی با خواص معنوی را رقم بزند؟ چه چیزی مفقود است؟ جهت‌گیری‌ و تبیین معنوی! همان که در لابلای آیات قرآن و احادیث «علل الشرایع» و «کافی» هست، اما در رساله توضیح المسائل و آموزش عقاید نیست.

از این رو ضروری است که این‌ مفاهیم و نظریات و شاخص‌های معنویت در منابع اسلامی را هم در نهاد علم تبیین کنیم ـ یعنی هم در دامنه علوم اسلامی و هم در علوم انسانی مرتبط با مطالعات معنوی هستند ـ و هم در جامعه این ادبیات نظری را تبدیل به گفتمان کنیم.

اگر جهت‌گیری معنوی در تبیین عقاید و احکام و اخلاقیات باشد، این معارف جذاب‌تر می‌شود، فراگیر هم با رغبت بیشتری حرکت می‌کند و هم چون حرکتش تابع تحقق شاخص‌ها و اغراض معنوی می‌شود، قابل سنجش و ارزیابی خواهد بود.

چهارم.

علاوه بر شاخص، نظریه و تبیین، بایستی روش‌ها، مهارت‌ها و ابزارهای تحقق معنویت، شناسایی و تعلیم داده شود. روش کاربردی تأمین سلامت معنوی چیست؟ اگر بخواهیم معنوی‌تر زندگی کنیم، مراحل و فرایند اکتساب آن چیست؟ برای کمک به کسی که دچار آسیب معنوی شده، هویت خود را گم کرده و احساس پوچی می‌کند، چه کاری از ما بر‌می‌آید؟

این روش‌ها، مهارت‌ها و فنون کاربردی اگر نباشد، ما علاوه بر اینکه نمی‌توانیم ایمان را در کف جامعه محقق ببینیم، قابلیت رقابت با مکاتب رقیب را هم چون نداریم، باید میدان را واگذار کنیم و متأسفانه تا حدی واگذار کرده‌ایم!

بخش قابل توجهی از تکنیک‌های درمان و مداخله روانشناختی، رقیب در صحنه است. روانشناسی با نادیده‌گرفتن ابعاد الهی معنویت، مشغول توصیف و تجویز است و چنین نسخه‌هایی تا چه اندازه معنویات حقیقی را تأمین می‌کند؟ در این سپهر، همه چیز دارد تکنیکال و ابزاری می‌شود و آنچه در این میان گم شده، همان معنای حقیقی زندگی و معنویت اصیل است. فناوری بر همه چیز سایه افکنده، فناوری‌های زیستی، فناوری‌های ارتباطی، و حتس فناوری‌های اخلاقی… یعنی روش تحقق عینی اخلاقیات در مقیاس انبوه.

اگر اصول و روش‌ها و تکنیک‌های مبتنی بر گوهر ایمان و الهام‌گرفته از آموزه‌های اسلامی، کشف و طراحی پیاده‌سازی نشود، مسیر توسعه معنویت‌های سکولار متوقف نمی‌شود. شیاطین جن و انس وقتی از تعارض مستقیم با اهداف الهی انسان ناامید می‌شوند، هدف‌های موازی خلق می‌کنند. بعد شما می‌بینید موج دین‌گرایی و معنویت‌خواهی انسان غربی در دهه‌های پیشین، تبدیل می‌شود به یوگا و عرفان سرخ‌پوستی و… . یعنی معنویت‌گرایی راهی موازی پیدا می‌کند که از مسیر ایمان جداست و به مقصد غایی نمی‌رسد.

پنجم.

یکی دیگر از رسالت‌های حوزه، تربیت دانش‌آموختگانی است که آموزش و مراقبت معنوی، آماده باشند. یعنی افرادی که: اولاً، خود مراقبت معنوی را آموزش دهند. ثانیاً، آموزش دهند که چگونه می‌توان آسیب‌های معنوی دیگران را درمان و راهنمایی کرد؛ مخصوصاً در حوزه‌های خاص و ویژه.

چه این که در عرصه بهداشت و سلامت معنوی که نیازمند مراقبت است، ما دو میدان طبقه‌بندی شده عادی داریم: یکی بر اساس طبقات سنی، جنسیت، اصناف و دیگری بر اساس موقعیت‌ها (معنویت در کار، معنویت در زندگی و معنویت در سیاست و…)

اما علاوه بر این دو عرصه، گروه‌های اجتماعی خاص مانند کودکان یا گروه‌هایی با نیازهای ویژه، الزامات خاصی دارند.

و در چهارمین عرصه، آسیب‌های اجتماعی (مثل بیماری‌های لاعلاج)، حوادث طبیعی (مثل سیل و پاندمی‌ها) نیز وجود دارند که پس از وقوع، بحران‌های معنوی عمیق‌تری نسبت به خود حادثه ایجاد می‌کنند. احساس افسردگی، عدم میل به زندگی باکیفیت و… مواردی هستند که می‌توانند جامعه را تا مرز فروپاشی پیش ببرند. حوزه بایستی هم حوزویان و عالمان و دانش‌آموختگان علوم و معارف اسلامی را برای این مأموریت آماده کند و هم دیگران را از استادان و معلمان گرفته تا پزشکان و پرستاران را برای سطحی از راهنمایی خدمت معنوی، آماده سازد.

آنچه اینک در رویداد مراقبت معنوی ها معرفی می‌شود، بخشی از همین مأموریت چهارم در خصوص مراقبت معنوی بیماران به خصوص در بیماری‌های صعب‌العلاج است. اگر دوستان حوزوی این الگو را فرا بگیرند، می‌توان آن را در عرصه‌های گروه‌های خاص و بحران‌های طبیعی نیز به کار برد.

سخن پایانی

در پایان، چند ملاحظه مهم را یادآور می‌شوم:

الف) مطالعه تطبیقی: در مطالعات معنوی، ما تنها گروه فعال نیستیم. باید از افکار، اندیشه‌ها، نظریات و دستاوردهای دیگران نیز آگاه باشیم. برخی از این موارد قابل استفاده و برخی دیگر نیاز به جایگزینی دارند.

ب) همکاری با نهادهای مسئول: نهادهایی که در حوزه مراقبت معنوی مسئولیت اجتماعی دارند، باید هزینه‌های تربیت نیرو و اقدامات مراقبتی را تقبل کنند. مراقبت معنوی باید بخشی از پروتکل‌های بیمارستانی باشد و وزارت بهداشت موظف به هزینه کردن در این زمینه است. خیریه‌ها نیز باید بخشی از نیازهای معنوی افراد را برطرف کنند.

چ) اجتناب از شتاب‌زدگی: در این اقدامات باید از شتاب‌زدگی و سطحی‌نگری پرهیز کرد.

مجدداً به سهم خود از همه عزیزانی که در این امر مهم مشارکت دارند، تشکر و قدردانی می‌کنم. اینکه حوزه علمیه همراه با نهادهای پزشکی و خیریه، در یک میز مشترک گرد هم آمده تا مقوله مراقبت معنوی از بیماران را به جایگاه شایسته‌ای در کشور برساند، بسیار ارزشمند است.

به‌ویژه از جناب آقای دکتر احمدی فراز که با بلند کردن این پرچم، نشان از اهتمام ویژه ایشان به این موضوع مهم دارند.

امیدوارم خداوند متعال، جناب آقای دکتر احمدی فراز که با بلند کردن پرچم مراقبت معنوی، اهتمام ویژه‌ای به مراقبت معنوی بیماران داشته‌اند و همکاران‌ خوب‌شان، و همه نهادهای علمی حوزوی، دانشگاه، پزشکی و بیمارستانی، و نهادهای پشتیبانی و یعنی بنیاد آلا و خیریه مکسا، را موفق و مؤید بدارد و تمامی زحماتشان را در زمره صالحات ایشان قرار دهد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید