به گزارش شبکه معالم، دکتر احمد مولوی دکترای تخصصی آموزش زبان انگلیسی و رئیس مرکز آموزش علمی کاربردی شهید صیاد اصفهان در کرسی ترویجی عرضه و نقد ایدۀ علمی که به سفارش میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی توسط گروه فرهنگ و ارتباطات اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی (ره) با مشارکت دفتر تبلیغات اسلامی شعبه اصفهان برگزار شد به بررسی عدم انگیزۀ طلابِ اصفهان در یادگیری زبان انگلیسی پرداخت. در این کرسی از آقایان دکتر ابراهیم داودی شریف آباد استادیار دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام) و دکتر مهدی حبیب اللهی استادیار دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام) به عنوان اساتید ناقد دعوت به عمل آمد. آقای سعید آخوندی یزدی، استاد زبان دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان نیز دبیری این کرسی را بر عهده داشت.
دکتر مولوی در ابتدا پس از ذکر مقدمه در حوزۀ مورد بحث به اهمیت آموزش زبان های خارجی به ویژه زبان انگلیسی پرداخت. مواردی همچون نیازهای شخصی، تجارت، ارتباط، نیازهای اجتماعی وعلمی، تفریح و مسافرت از جملۀ این دلایل در اهمیت یادگیری زبان دوم مطرح شد. دکتر مولوی به این سوال پاسخ گفت که چه مواردی ما را متقاعد می سازد که یادگیری زبان انگلیسی را در دستور کار خویش قرار دهیم. برخی از پاسخ های ذکر شده به قرار زیر است: انگلیسی رایج ترین زبان در میان صحبت کنندگان زبان های خارجی به حساب می آید؛ زبان انگلیسی از زبان های رسمی دنیا به حساب می آید که در سازمان ملل با آن سخن گفته می شود؛ زبان انگلیسی ارتباط با مردم جهان را سهل خواهد کرد؛ اگر به انگلیسی صحبت کنیم دیگر نیاز به ترجمه و زیر نویس نخواهیم داشت؛ کسانی که انگلیسی صحبت می کنند از درآمد بیشتری برخوردار هستند؛ انگلیسی در مقایسه با زبان های دیگر راحت تر است؛ انگلیسی زبان اینترنت است و بسیاری از سایت ها به زبان انگلیسی است.
وی سپس به ارائۀ مقالۀ خویش با عنوان (Demotivating Factors Affecting EFL Learning of Iranian Seminary Students) پرداخت. در این پژوهش عوامل موثر بر یادگیری زبان انگلیسی در طلاب حوزه های علمیه اصفهان بررسی شده است. زبان آموزان با انگیزه و بدون انگیزه در زبان انگلیسی به عنوان محور اصلی این پژوهش مشخص شده اند و ۵۰ نفر از طلاب با استفاده از ۲ پرسشنامۀ معتبر مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در پرسشنامۀ اول (AMTB) که توسط گاردنر توسعه یافته است میزان انگیزه دانش پژوهان سنجیده شده است. پرسشنامۀ دوم نسخۀ اصلاح شده از پرسشنامۀ وارینگتون است که برای تعیین عوامل بی انگیزگی طلاب مورد استفاده قرار گرفته است. دکتر مولوی به مقایسۀ این دو پرسشنامه پرداخت و تاکید کرد که تفاوت معنا داری بین این دو پرسش نامه وجود دارد و این پرسشنامه ها نشان می دهد هرچه طلاب با انگیزه تر باشند نمرۀ IOPT آنها بیشتر خواهد بود.
دکتر مولوی در مقدمۀ مقاله خود دربارۀ انگیزه و تعریف آن مباحثی را مطرح کرد و تصریح کرد که انگیزه نقش مهمی در یادگیری تحصیلی دارد و برای توضیح بیشتر تعریفی از دیکشنری لانگمن ارائه کرد که وقتی فردی اشتیاق برای انجام کاری را داراست و هیچ اجباری بر او وجود ندارد انگیزه شکل گرفته است. از نظر وی انگیزه هم در متون عمومی و هم در متون تخصصی استفاده می شود و تعریف انگیزه با توجه به ماهیت پیچیده و چند وجهی آن کار سختی به حساب می آید و ارتباط آن با بحث آموزش زبان معضل چالش برانگیزتری را ایجاد می کند چراکه یادگیری یک زبان در مقایسه با سایر دروس و نقش آن ماهیت منحصر به فردی را داراست.
وی همچنین به تعریف بی انگیزگی پرداخت و آن را این طور تعریف کرد: نیروهای بیرونی خاصی که پایۀ رفتاری یا یک اقدام مداوم را کاهش می دهد. این عوامل منفی بیرونی مانند: محیط کلاس، موقعیت تدریس، روش ها، رفتار معلم و… است. سپس وی به برخی از مطالعات صورت گرفته بر زبان آموزان در مناطق مختلف جهان پرداخت. مثلا مطالعه ای بر زبان آموزان ژاپنی انجام گرفت و عوامل بی انگیزگی آنها در یادگیری بیان شد. و یا در تحقیق دیگر آموزش زبان انگلیسی بر دانشجویان ویتنامی دانشگاه اقتصاد بررسی شد و در تحقیق دیگر زبان انگلیسی بر ۵۰ دانش آموز دبیرستانی بررسی و عوامل بی انگیزگی آنها برشمرده شد. در تحقیقات به عمل آمده عوامل بی انگیزگی این طور ذکر شده است: نحوۀ تدریس معلم، کتاب درسی، فعالیت منفی کلاس، تجهیزات معیوب، وظایف نامناسب، عدم اعتماد به نفس، اجباری بودن مطالعه، تداخل زبان های دیگر، نگرش منفی نسبت به جامعه، نگرش اعضای گروه.
دکتر مولوی در این مقاله بیان می کند که دو پرسشنامه به ۵۰ نفر از طلاب حوزۀ علیمۀ اصفهان که بین ۲۰ تا ۳۰ سال سن داشتند به روش تصادفی ارائه شد. همچنین این پرسشنامه ها به ۳ استاد و مدیر گروه زبان دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان نیز ارائه گشته است. سوالاتی که دکتر مولوی در این تحقیق از طلاب مورد پرسش قرار داده است دوجنبۀ مهم دارد: ابتدا از عوامل بی انگیزگی تاثیر گذار بر یادگیری زبان انگلیسی پرسش شده است و سپس تفاوت بین پیشرفت زبانی طلاب بی انگیزه و با انگیزه مورد سوال از طلاب قرار گرفته است. فرضیۀ این تحقیق آن است که بین پیشرفت زبان انگلیسی طلاب با انگیزه و بی انگیزه حوزۀ علمیه تفاوت معنا داری وجود ندارد.
وی تصریح کرد: این تحقیق نتایج مهمی را در برداشت. نتایج تحقیق (عوامل اصلی بی انگیزگی طلاب) به قرار ذیل است: تعداد کلاس های در یک هفته زیاد است (۵۴ درصد)؛ دروس مهم تری برای من وجود دارد که بخوانم (۵۲ درصد)؛ انگلیسی در زندگی روزمرۀ من استفاده نمی شود (۵۰ درصد)؛ اعتماد به نفس کافی ندارم ( ۴۸ درصد)؛ مشکل شنیداری در زبان دارم.
برخی دیگر از مواردی که توسط طلاب طرح شده نیز در ذیل بیان شده است:
- کتاب های آموزش زبان انگلیسی دارای ماهیت ضد دینی هستند.
- طلبه باید روزی ۵ ساعت به مدت ۱۰ سال درس بخواند تا حداقل مدرک (معادل لیسانس) را کسب کند و فرصتی برای آموزش زبان پیدا نمی کند.
- طلبه ها زود ازدواج می کنند و باید سخت کار کنند تا زندگی خود را اداره کنند و فرصتی برای آموزش زبان نمی یابند.
- طلاب پس از مدت کوتاهی دروس حوزوی را تدریس می کنند ولی در مورد زبان انگلیسی اینگونه نیست.
- تصاویر و آهنگ هایی وجود دارد که از دیدگاه اسلامی حرام است و مانع یادگیری زبان می شود.
در ادامه دکتر داودی به نقد مقاله پرداخت و این سوال را مطرح ساخت که پرسشنامۀ اصلاح شده از طرف دکتر مولوی از چه ویژگی هایی برخوردار است و مشخصا این اصلاحات چه است؟ دکتر مولوی در پاسخ بیان کرد که این اصلاحات فرهنگی بود و پرسشنامه ها به میزان اندکی تغییر یافت. دکتر داودی به طرح این سوال پرداخت که آیا گزاره های شما براساس مشاهدۀ داده ها گردآوری شد؟ ارائه کنندۀ محترم در پاسخ بیان کرد که آیتمی به پرسش نامه ها اضافه نشد و تنها واژگان در صورت نیاز تغییر کرد. در ادامه دکتر داودی در نقد مقاله به این نکته تصریح کرد که در هر پژوهشی پیدا کردن راه حل برای مسائل وظیفه ای مهم تلقی می شود و از دکتر مولوی این سوال را پرسید که پیشنهاد شما برای از بین بردن این بی انگیزگی در بین طلاب زبان آموز چه بود؟ دکتر مولوی در پاسخ عنوان کرد که ما جلسات فراوانی در این موضوع با مسئولین برگزار کردیم و من به آنها گفتم اگر شما میخواهید مشکل بی انگیزگی طلاب را حل کنید باید به این تحقیق عمل کنید. شما باید دانش پژوهان را تشویق کنید و آنها را متقاعد کنید که از جانب ما انگیزه بخشی کافی برای زبان آموزی شما ایجاد شده است. در ادامه دکتر داودی عنوان کرد که بهتر بود عنوان مقاله به طلاب اصفهان محدود می شد. نکتۀ دیگری که از طرف دکتر داودی نقد شد، مقایسۀ زبان عربی و زبان انگلیسی در بین طلاب به عنوان عامل بی انگیزگی طلاب به زبان انگلیسی بود. دکتر مولوی در پاسخ عنوان کرد که من با طلاب در این باره بسیار صحبت کردم. آنها می گفتند هنگامی که ما به دفتر تبلیغات برای آموزش زبان انگلیسی وارد شدیم تصور این بود که برای تبلیغ به کشور های دیگر اعزام می شویم. بعد از مدتی دریافتیم که همه، امکان تبلیغ خارج از کشور را نخواهند داشت. بنابراین چون زبان اصلی طلبگی ما عربی بود، امکان تبلیغ خارج از کشور با عربی بیشتر فراهم می گشت و همین امر ما را نسبت به آموزش زبان انگلیسی بی میل می ساخت. از نگاه دکتر داودی طلاب توانایی فهم متون عربی را دارا هستند ولی یارای صحبت با اشخاص عرب زبان را به میزان کافی ندارند. دکتر داودی به طرح این سوال پرداخت که اگر این امکان وجود داشته باشد که مطالعۀ دیگری اتفاق بیافتد پیشنهاد شما چیست؟ در پاسخ دکتر مولوی عنوان کرد که پیشنهاد من این است که نتایج حاصله با مراکز حوزوی دیگر که دارای انگیزۀ مشابه هستند مقایسه شود. این مقایسه نتایج خوبی را رقم خواهد زد. دکتر داودی در ادامه بیان کرد که شما در مقاله صرفا گزارش کرده اید و به حل مسائل نپرداخته اید؛ به عنوان مثال شما باید برای عدم اعتماد به نفس طلاب پیشنهاداتی را بیان می کردید. دکتر مولوی در پاسخ تصریح کرد که پیشنهادهایی در پایان نامه در حل مسائل مطرح شد و در این مقاله به خاطر محدودیت ذکر نشده است.
در ادامه دکتر مهدی حبیب اللهی به نقد مقالۀ دکتر مولوی پرداخت. وی در ابتدا به تمجید از نکات فاخر فراوان در این مقاله پرداخت و تصریح کرد: این تحقیق کامل و جامع است و از فاکتور های علمی بسیاری برای پیشبرد تحقیق استفاده شده است. از نگاه دکتر حبیب اللهی یکی از مشکلات مهم در حوزۀ آموزش به طور کلی و در زبان های خارجی به طور خاص کمبود دانش پژوه و فقدان انگیزه است و این تحقیق کمک شایانی در رفع این کمبودها خواهد کرد. بعد از آن دکتر حبیب اللهی به طرح سوالی پیرامون پرسشنامۀ استفاده شده در تحقیق دکتر مولوی پرداخت و عنوان کرد چرا شما پرسشنامه ها را شخصا طراحی نکردید؟ دکتر مولوی در پاسخ تصریح کرد: این یک کار معمول و متداول در جهان است. اگر از پرسشنامه های دیگر استفاده می کردم چه بسا تحقیقات من غیرقابل قبول و نامعتبر قلمداد می شد. بنابراین این مدل از لحاظ علمی پذیرفته شده است. دکتر حبیب اللهی در سوالی دیگر چرایی وجود دو پرسشنامه در تحقیق را مطرح کرد که دکتر مولوی در پاسخ بیان کرد: پرسشنامۀ اول ((AMTB بیانگر این است که آیا شما در زبان آموزی با انگیزه هستید یا خیر و در واقع شخص با انگیزه را از فرد بی انگیزه جدا می سازد. پرسشنامۀ دوم برای پیدا کردن نتایج تحقیق است که اگر شما بر فرض بی انگیزه هستید، چه عواملی باعث بی انگیزگی شما شده است. دکتر حبیب اللهی به طرح آخرین سوال پرداخت و مطرح کرد: چرا گروهی از غیر طلاب را در این تحقیق دخیل نساختید؟ دکتر مولوی در پاسخ عنوان کرد: این موضوعِ جدایی است که بایستی از طریق موسسات دیگر مورد مطالعه قرار گیرد. من با دورنیه (پژوهشگر خارجی مسائل انگیزشی) مکاتبات فراوانی انجام دادم و در این باره با راهنمایی ایشان مطالب زیادی به دست آوردم که در برخی مقالات ذکر شده است.