به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام و المسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد حوزۀ علمیۀ مشهد، عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی و عضو کمیسیون سیاسی اجتماعی شورای عالی حوزه علمیه خراسان در یادداشتی به تبیین مسأله سرمایه اجتماعی روحانیت در انتخابات پرداخته است.
نقل است که پس از توفیق نهضت تنباکو در اثر فتوای تحریم توسط میرزای شیرازی، ایشان با تأثر به نزدیکان خود فرموده که اکنون دشمن قدرت روحانیت شیعه را فهمیده و کمر به نابودی آن خواهد بست! حتی اگر این نقل قول، ثابت نباشد، گویای آن است که سرمایۀ اجتماعی روحانیت و حوزههای علمیه و قدرت نرم سیاسی آن، سالهاست که از چشم دشمنان پنهان نبوده و نیست.
با نمایش عظیم قدرت حوزه در پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی قدس سره به عنوان یک مرجع دینی، علی رغم همۀ دستاوردهای عظیم آن، گستردگی و تأثیر سرمایۀ اجتماعی روحانیت را بیش از نقاط عطف پیشین تاریخ معاصر ـ از نهضت تنباکو تا جنبش مشروطه ،قیام گوهرشاد و نهضت ملی نفت ـ نشان داد و بر حجم توطئه و شدت اقدامات دشمنان افزود.
تخریب فزایندۀ وجهۀ روحانیت و متهم ساختن فعالان و نهادهای حوزی، و اعدام و حبس و ترور وسیع علما و فضلای روحانی (از شیخ فضل الله نوری تا شهیدان غفاری، سعید، مطهری، مفتح و بهشتی و صدر و موسوی و عارفحسینی و…)، و کشتار و قتل عام خاندانهای علمی تشیع از جمله خاندانهای حکیم، صدر، قزوینی، شهرستانی و… در این دویست سال، همگی گویای اقدامات وسیع کفر و الحاد جهانی و محافل استکباری و ماسونی به صورت مستقیم یا باواسطۀ وابستگان خود، در کاستن از این سرمایۀ عظیم اجتماعی است.
سوگمندانه باید گفت که ضعف اعتماد به نفس و انفعال در برابر رسانهها در بخشی از بدنۀ روحانیت نیز عاملی است که عمدۀ ناکامیها را متوجه روحانیت، هر نقد و قهری را شاهدی بر دوری روزافزون مردم از حوزه و حوزویان، و هر حادثه جزئی و نزاع شخصی را علامت رویگردانی و تقابل بخشی از جامعه با روحانیان تلقی میکند.
اما سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری با تمام تلاش دشمنان کشور برای عدم مشارکت و علی رغم هجوم تبلیغاتی سنگین رسانههای معاند علیه نظام اسلامی و جامعۀ روحانیت و به خصوص تنها گزینه روحانی، نشان داد حتی در شرایطی که مردم از سختی معیشت خود و ضعف تدبیر دولتی (که از قضا یک روحانی هم در رأس آن بوده!) سخت گلایهمندند، باز هم گزینه ملبس به لباس مقدس روحانیت را بررسی میکنند و هنوز هم اگر یک روحانی کاردان، شجاع، متواضع، دوستدار و خادم و حامی مردم را بیابند، نشان اعتماد خود را به وی میدهند.
معنای این رأی حتی اگر نشان از حفظ مرجعیت اجتماعی روحانیت نباشد، دست کم شاهد بر آن است که مردم هنوز هم حاضرند مهمترین سکان ادارۀ امور اجرایی کشور را به یک متخصصِ کاردانِ «حوزوی» بسپارند و میلیونها رأیدهنده برایشان چندان مهم نیست که تحصیلات دانشگاهی او با تردیدآفرینی و انکار برخی، مبهم باشد!
البته فراموش نکنیم که میزان توفیق این گزینۀ روحانی در اداره و پیشبرد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور با غلبه بر جبهۀ گستردۀ دشمنان بینالمللی و انفعال جهانی، میدان قضاوتی برای ارزیابی کارنامۀ روحانیت در راهبری انقلاب اسلامی است.
حوزه بایستی مراقب این دستاورد باشد و با دیدبانی و نقد و پیشنهاد برنامهها و راهکارها توسط هستههای تخصصی خود، این سرمایه را نگاهبانی کند و مراقب باشد که مبادا با توقع اعجاز و مطالبۀ تحولات خلق الساعه از رئیس قوه مجریه، و یا دفاع متعصبانه از ضعف محتمل در بدنۀ اجرایی کشور، این دستاورد مهم کاسته یا کم اثر نشود.
اینک که توفیق روحانیت شیعه در کسب اعتبار و محبوبیت اجتماعی، علمای دانشآموختۀ حوزه را به عنوان رهبران اسلام و تشیع و پشتیبان مردم و مستضعفان در ایران، عراق، لبنان، بحرین و….. محبوب قلوب دیگر ملل ساخته و دشمنان را ـ از استکبار غرب و شرق گرفته تا مزدورانشان در کشورهای اسلامی و وهابیت کوردل ـ از مرجعیت اجتماعی روحانیت به هراس انداخته، باید آن را قدر دانست و ارج نهاد، به دقت از کاستی و آسیب، پاس داشت و آن را مایۀ امید و نشاط حوزویان برای فعالیت بیشتر و بهتر دانست.