به گزارش شبکه معالم، محمدجواد استادی، سردبیر نسخه انگلیسی شبکه اجتهاد در یادداشتی به برپایی آیین و مناسک عزاداری محرم و ریشهی عمیق و حذف نشدنی آن در هویت ایرانی با عنوان «عاشورا، مدیریت فرهنگی و کتاب» پرداخته است.
به برپایی آیین و مناسک عزاداری محرم ریشهای عمیق و حذف نشدنی در هویت ایرانی داشته و دارد؛ به گونهای که رویدادها و کارشکنیهای گوناگون دشمان اسلام در طول تاریخ نهتنها نتوانسته تأثیری در اهتمام جامعه به حفظ این شعائر لطمه بزند؛ بلکه برعکس زمینهساز توسعه و گسترش آن نیز شده است.
برپایی این آیینها جدای از همه برکات دینی، تأثیرات اجتماعی عمیقی نیز برجای خواهد گذاشت. ملتها برای حرکت در مدار آرمانهای خویش نیازمند منابع و پشتوانههایی هستند که انگیزه و قدرت لازم برای حرکت یکپارچه به سوی هدف را در آنها ایجاد نماید.
واقعه عاشورا با برخورداری از ظرفیت عظیم محتوایی و معارفی از یک سو و بهره بردن از قالبهای متنوع و متکثر مناسکی و متناسب با تحولات زمانی و حتی فناورانه به مهمترین منبع الهامبخش جامعه شیعی ایرانی شده است.
چنانکه اشاره شد مروری بر تاریخ ایران نشان می دهد که برپایی مناسک آیینی ماههای محرم و صفر حتی پیش از شکل گیری یک حکومت اسلامی به نام جمهوری اسلامی ایران، به شکلی مردمی و همواره وجود داشته است. اما آشکار است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب و تحول بزرگ سیاسی اجتماعی و البته با ماهیت بنیادین فرهنگی انتظار این است که تقویت و جهت بخشی این موج بزرگ و پربسامد به شکلی برنامه ریزی شده مورد توجه مسئولان قرار گیرد تا از این ظرفیت ویژه بیش از آنچه در شکل خودجوش و جاری آن وجود دارد بهره برده شود.
استفاده از منابع فرهنگی در کنار بعد مردمی، الهیاتی و دینی بودن مناسک عزاداری ماه محرم یک اصل جدی در عمق بخشی و توسعه اثربخشی این مناسک خواهد بود. بهعبارت بهتر لازم است که در کنار برپایی پرشور آیینهای عزای حسینی به پیوست های جدی فرهنگی آن نیز بیاندیشیم تا اثربخشی ظرفیت عظیم و شگرفت عزای امام حسین علیهالسلام در همین آئینها توقف نکند.
حوزه مهم کتاب یکی از حوزههایی است که به دلیل برخورداری از ذات سنتی و دیرینگی، اصالت فرهنگی بنیادین، آسانی در دسترس بودن، نداشتن پیچیدگی های فنی مصرف و پوشش کامل مخاطبان در صورت برنامه ریزی درست از مهمترین ابزارهای مدیریت فرهنگی به حساب میآید. در جوامعی چون ایران کتاب منبع مهم فرهنگی به حساب میآید آن هم به دلیل آن که از سوی همه گروههای مخاطبی چه از سنتگرایان و محافظه کاران چه نواندیشان مورد اعتماد است.
برنامه ریزی در حوزه کتاب در جهت تقویت مناسک عاشورایی در دو حوزه کلی تولید کتاب و مصرف کتاب باید مورد توجه قرار گیرد. آنچه تا به امروز در زمینه تولید کتاب به آن توجه شده است بیشتر معطوف به موضوعات پژوهشی محدود در حوزه عاشوراپژوهی و تنظیم برخی محتواهای ارائه شده در آئینهای آیینی عزا از جمله اشعار و… بوده است. اما حقیقت آن است که ظرفیت ویژه کتاب بسیار فراتر از آن چه اشاره شد است. جهت بهره بردن از این ظرفیت ویژه نیازمند این هستیم که مسیر حرکت مشخصی را برای خویش تنظیم کنیم.
در گام اول مخاطب شناسی باید مورد توجه قرار گیرد تا بتوان متناسب با نیاز گروههای متنوع مخاطب در جهت تولید برنامهریزی کرد. گام دوم توجه به قالبهای متنوعی است که امکان طرح موضوع مورد اشاره را در قالب کتاب دارند. قالبهای هنری، ادبی، تاریخی، پژوهشی و ترویجی قالبهای متنوعی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. به تصویر کشیدن ظرفیت عظیم عاشورا در قالبهای متنوعی مثل داستان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. گام سوم هدایت نحوه تولید است. در این فضا میتوان هم نسبت به فرآوری دادههای موجود در قالب های متنوع اهتمام داشت و هم میتوان از رویکرد تولید خلاقانه بهره برد. گام چهارم اتخاذ رویکرد فراگیر به تولید کتاب در این زمینه است.
انجام فعالیتهای محدود و غیرمستمر در این زمینه نمیتواند بهعنوان مکملی برای برپایی آیینهای مناسکی عاشورا باشد. به عبارت بهتر میتوان اینطور گفت که نیازمند یک نهضت تولید فرهنگی در قالب کتاب پیرامون فرهنگ و اندیشه حسینی هستیم. گام پنجم استفاده از ظرفیت حداکثری کیفی در تولید آثار مورد اشاره است. توجه به نکات فنی و کیفی چون بهره بردن از بهترین نویسندگان، طراحان، ویراستاران، تصویرسازان و… یک الزام فراموش نشدنی است. چرا باید شاهد باشیم اثری که محتوا و اندیشهای دینی را دارد در طراحی و نشر جذابیتت و کشش لازم برای مخاطب را ندارد. برعکس لازم است از همه مؤلفههای جذابیت در تولید کتاب با مضامین اندیشه حسینی استفاده شود. گام ششم توجه به فرایند توزیع است. در دسترس قرار گرفتن کتابهای دارای مضامین عاشورایی با داشتن قالبهای متنوع و متکثر به عنوان یک اصل مهم در نحوه توزیع باید مورد توجه باشد تا بتواند در کنار برپایی مناسک میدانی به اثربخشی حداکثری کمک کند.
بدیهی است آن چه اشاره شد جز در پرتو سیاستگذاری تولید کتاب ممکن نخواهد بود و اساسا اتخاذ رویکرد منفعل به تولید کتاب به گونهای که هر ناشری مبتنی بر سلیقه و نگاه و تشخیص خویش در حوزه تولید برنامه ریزی کند چندان مناسب نخواهد بود. هدایت یکی از وظایف مهم مدیریت فرهنگی است. بهدلیل اینکه مدیران کلان فرهنگی ضمن آشنایی با اهداف کلان فرهنگی کشور و دیدن مجموعه کلان مسائل وظیفه دارند تا واحدهای تولید کننده را با اتخاذ رویکردهای ویژه هدایت کنند.
اما حتی در صورت تحقق گامهای اشاره شده موفقیتی حاصل نخواهد شد تا زمانی که فرهنگ کتابخوانی در جامعه رواج جدی یابد. لازم است تا نهادهای متولی توسعه کتابخوانی مستقیم و غیرمستقیم به این امر کمک کنند. البته کتابهای عاشورایی به شرط تولید بر اساس آنچه گفته شد خود در انگیزه کتابخوانی مؤثر خواهند بود. چون موضوع و محور کانونی آنها مورد دغدغه و علاقه عشاق حسینی است. آخرین نکته نیز داشتن دورنمایی برای فضای بین الملل است که با بهرهگیری از ترجمه به تدریج به انتقال و ترویج فرهنگ عاشورایی در خارج از کشور با استفاده از کتاب بهره بریم.
تمام آنچه گفته شد جز در سایه درک عمیق و اعتقاد جدی مسئولین به اصل مسئله ممکن نخواهد شد.