تعریف روش
روش در مقابل واژهی لاتینی «متد» به کار میرود و واژهی متد در فرهنگ فارسی «معین» و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور» به: روش، شیوه، راه، طریقه، طرز، اسلوب معنی شده است. به طور کلی «راه انجام دادن هر کاری» را روش گویند. روش تدریس نیز عبارت از راه منظم، با قاعده و منطقی برای ارائه درس میباشد.
تقسیم بندی روش تدریس
۱. روشهای تاریخی ۲. روشهای نوین
«اصطلاح تدریس، اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر میرسد، اکثر معلمان و مجریان برنامههای درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند. برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس میتواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوهی کار کردن با آنها تأثیر مثبت یا منفی بر جای گذارد. برداشت چندگانه از مفهوم تدریس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است.
گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش، آموزش، تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور میکنند و به جای هم به کار میبرند. این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و در هم تنیده داشته باشند، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند.
سیف، اینگونه پرورش یا تربیت را تعریف می کند: «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی ، شناختی ، اخلاقی و اجتماعی یا به طور کلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است.»
بر اساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است، نظامی که کارکرد اساسیاش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای مورد پذیرش جامعه را کسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند. حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکر شده برای پرورش قائلند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یکی از قدیمیترین دیدگاه پرورشی است، به جای چنین کارکردی، نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینه ی مردم سالاری در جامعه فراهم شود. گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد.
تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکر شده نشان میدهد که به هیچ وجه نمیتوان مفهوم «پرورش» را با مفاهیمی چون آموزش، تدریس و یا حرفه آموزی یکی دانست. پرورش مفومی کلی است که میتواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد.
مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار و از پیش طراحی شده، که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیتهایی است که امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد. بنابراین آموزش وسیلهای است برای پرورش، نه خود پرورش. آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است؛ پس هدفهای آن دقیقتر و مشخصتر و زودرستر از هدفهای پرورشی است. آموزش ممکن است با حضور استاد و یا بدون حضور استاد از طریق فیلم، رادیو، تلویزیون و سایر رسانهها صورت گیرد.
مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که با حضور استاد در کلاس درس اتفاق میافتد اطلاق می شود. تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یک سلسله فعالیتهای منظم، هدفدار و از پیش تعیین شده را در بر میگیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی استاد است.
به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که به وسیلهی رسانهها و بدون حضور و تعامل استاد با دانش آموزان صورت میگیرد به هیچ وجه تدریس گفته نمیشود. بنابراین آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد.
به عبارت دیگر میتوان گفت: هر تدریسی آموزش است، ولی هر آموزشی ممکن است تدریس نباشد.
چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس وجود دارد که عبارتاند از:
الف ) وجود تعامل بین استاد و دانش آموزان
ب) فعالیت بر اساس اهداف معین و از پیش تعیین شده
ج ) طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات
د) ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری»
تعریف تدریس
تدریس عبارت است از:
تعامل یا رفتار متقابل استاد و شاگرد، بر اساس طراحی منظم و هدفدار استاد، برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد. تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها، گرایشها، باورها، عادتها و شیوههای رفتار و به طور کلی انواع تغییراتی راکه میخواهیم در شاگردان ایجاد کنیم، در بر میگیرد.
روش کنفـــــرانس (گـرد هم آیی)
این روش با روش سخنرانی تفاوت دارد، زیرا در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش آموزان است. در حالیکه در این روش اطلاعات توسط دانش آموزان جمع آوری و ارائه میگردد.
این روش میتواند مشخص کند که دانش آموزان تا چه اندازه میدانند. این روش یک موقعیت فعال برای یادگیری به وجود میآورد.
نقش معلم در کنفرانس صرفاً هدایت و اداره کردن جلسه و جلوگیری از مباحثاتی است که منجر به انحراف از موضوع کنفرانس و روال منطقی آن شود. این روش برای کلیه دروس وسنین مختلف کاربرد دارد.
روش شاگـرد ـ استـادی
قدمت این روش به زمانی که انسان مسئولیت آموزش دهی انسانهای دیگر را، چه از طریق غیر رسمی و چه از طریق رسمی، به عهده گرفت، میرسد. یعنی در واقع قدمت آن به صدر اسلام بر میگردد. مسجد نخستین موسسهای بود که چنین سیستمی را برای تعلیم و تربیت مسلمانها به کار برد. از روشهای تعلیمی که در روش شاگرد ـ استادی حائز اهمیت است, روش حلقه یا مجلس است که پیامبر عظیمالشأن اسلام توسط این روش به مردم آن زمان آموزش میدادند.
همه افراد در کودکی دوست دارند نقشی غیر از نقش واقعی خود بازی کنند. روش شاگرد ـ استادی به این نقش خیالی، جامه عمل میپوشاند.
در این روش به دانشآموزان اجازه داده میشود که نقش معلم را ایفا کنند. هدف اساسی این روش آن است که شاگرد، معلم گردد و از این طریق تجارب تازه و ارزشمندی به دست آورد.
در این روش، در صورت فقدان معلمانِ متخصص، تعداد زیادی از دانشآموزان مهارت خاص را آموختهاند و میتوان از آنها استفاده کرد.
روش چند حســی (مختلط)
استفاده از این روش مستلزم به کار گرفتن همه حواس هاست و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت میگیرد.
از طریق کار بست این روش میتوان مطالب و مهارتها را درک کرد، ارتباط موثرتری برقرار کرد، مهارتها و مطالب را از یک موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم داد.
در یادگیری روش چند حسی به طور کلی از همه حواس استفاده می شود. به بیان دیگر: یادگیری بصری که ۷۵% از مجموع یادگیری ما از طریق دیدن است، یادگیری سمعی که ۱۳% از مجموع یادگیری ما از طریق شنیدن است، لمس کردن که ۶% از مجموع یادگیری ما از طریق لمس کردن است، چشیدن که ۳% از مجموع یادگیری ما از طریق چشیدن است و بوییدن که ۳% از مجموع یادگیری از طریق بوییدن است.
روش حل مسئلـه
این روش یکی از روشهای فعال تدریس است. اگر نظام آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانش آموزان یاد دهد (البته مسئله به معنی مشکل و معضل نیست. به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست که برای ما مشکل ایجاد کند، بلکه رسیدن به هدف در هر اقدامی، به نوعی حل مسئله است.)
در این روش، آموزش در بستر پژوهش انجام میشود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانش آموزان می شود.
در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص، سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانش آموزان پرداخته شود و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده، دانش آموزان فرضیهسازی و در نهایت فرضیهها را آزمون و نتیجه گیری کنند.
اگر روش حل مسئله درست انجام شود، می تواند منجر به بارش یا طوفان فکری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد، دانش آموزان میکوشند تا برای حل مسئله با استفاده از تمام افکار و اندیشههایی که دارند، در کلاس راه حلی بیابند و آن را ارائه دهند.
اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل کند، منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز میشود. به طور کلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینههای بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا کند، بهترین راهکار، کاربست روشهای تدریس حل مسئله و بارش فکری در کلاس درس توسط معلمان است.
روش پـروژهای
در این روش دانش آموزان میتوانند با توجه به علاقهی خود، موضوعی انتخاب و به طور فعالانه در به نتیجه رساندن آن موضوع شرکت نمایند.
روش تدریس پروژهای به دانش آموزان امکان میدهد تا قدرت مدیریت، برنامهریزی و خود کنترلی را در خودشان ارتقاء بخشند.
براین اساس در این روش دانش آموزان یاد میگیرند که چگونه به طور منظم و مرحلهای کاری را درست انجام دهند و این روش باعث تقویت اعتماد به نفس در دانش آموزان میشود، زیرا بین آنها و معلم رابطه صحیح آموزشی برقرار است و در نهایت این روش باعث تقویت همکاری، احساس مسئولیت، انضباط کاری، صبر و تحمل در انجام امور و تحمل عقاید دیگران و مهارتهای اساسی پژوهش در دانش آموزان میشود.
شیــوه سخنــرانی
معلم به طور شفاهی اطلاعات و مفاهیم را در عرض مدتی که ممکن است از چند دقیقه تا یک ساعت یا بیشتر طول بکشد، در کلاس ارائه میدهد. در سخنرانی میتوان معلم را به عنوان پیام دهنده و دانش آموز را به عنوان پیام گیرنده تصور کرد. از این نظر سخنرانی شیوهای است یک سویه، برای انتقال اطلاعات، که معمولاً فراگیر در آن نقش غیر فعالی دارد. محتوای سخنرانی را معلم قبل از ورود به کلاس تعیین میکند.
شیوه بازگویـی
بازگویی شیوهای است که معلم بکار میبرد تا فرگیر را در بیاد سپردن اشعار، قواعد، فرمولها، تعاریف و اصطلاحات تشویق کند. در بازگویی معمولاً معلم از دانش آموز انتظار دارد که موضوع به یاد سپرده را کلمه به کلمه بیان کند.
شیوه بازگویی مطالب، با آنکه اغلب در کلاسها مورد استفاده قرار میگیرد، ولی متاسفانه ضرورتاً دلالت بر تحقق یادگیری نمیکند. کاربرد این شیوه تنها نشان میدهد که دانش آموز مطالب مورد نظر را به یاد سپرده است.
گاهی هدف معلم اساساً این است که دانش آموز موضوعی را بخاطر بسپارد تا برای درک مفهوم خاصی، آن را بکار ببرد. در این صورت بکار گرفتن این شیوه ممکن است مفید باشد.