به گزارش شبکه معالم، دکتر محمدتقی ایمان چهره ماندگار در حوزه علوم انسانی در کارگاه یک روزه هدایت تحقیقات درسی به سوی نیازهای معاصر وتحلیل مضمون که با همت اداره پژوهش مرکز تخصصی آخوند خراسانی و اداره کل آموزش دفتر تبلیغات ویژه اعضای هیئت علمی، اساتید راهنما، مشاور و اساتیدروش تحقیق برگزار شد، به تحلیل محتوای تحقیقات کیفی و تفاوت آن با تحقیقات کمی پرداخت.
وی در مقدمه نخست به چیستی تحقیق و معرفت علمی و به آسیب شناسی اجمالی در مورد معرفت علمی و پارادایمهای علم، اعم از هستی شناسی، معرفتشناسی و روششناسی اشاره کرد. وی ادامه داد: روشهای کمّی در گذشته کاربرد بیشتری داشت اما الان تحقیقات کیفی مطرحشده است؛ که مبنای فلسفی دارد و باید این مبنا در تحقیقات کیفی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. وی برای استفاده کارگاهی از جلسه، مشارکت مشارکتکنندگان یا فراگیران برای درک شفاف از موضوع روش کیفی و اصل تعامل با هدف یادگیری و یادگیری از یکدیگر و تعامل ایدهها با یکدیگر جهت دریافت ایدههای برتر را از موارد مهم برای افزایش بازدهی کارگاهی برشمرد.
وی با بیان اینکه روش نوعی علم اثباتگرایی است، بیان کرد: هویت دانش علمی متکی بر هویت روششناسی علم است و علم فرایندی روششناسانه است و این مساله متکی بر هویت فلسفی و پارادایم علم است؛ هویت فلسفی و پارادایم علم بهمعنای هویت روششناسی علم و هویت نظری و عملیاتی میباشد. اثباتگرایی نیز یکی از انواع روششناسی کمی میباشد که در علم اثباتگرا کاربرد دارد و تفسیرگرایی و انتقادی در روششناسی کیفی کاربرد دارد؛ باید تفکیک سه علم را متوجه شویم و بدانیم از کجا شروع میکنیم و هدف نهایی چیست تا بتوانیم متوجه نقاط تمایز شویم .
دو عنصر اساسی در روششناسی، اول عنصر تفکر و دوم عنصر مشاهده
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز ادامه داد: دو عنصر اساسی در روششناسی وجود دارد اول عنصر تفکر و دوم عنصر مشاهده در فرایند ورود به واقعیتها، در روششناسی تحقیق علمی، تفکر عقلانی و خلاق و انتقادی به علاوه مشاهده منظم و فعال موثر میباشد. در معرفت علمی نوعی تفکر عقلایی و خلاق و انتقادی منطقی و عینی وجود دارد که در این مسیر با چهار نوع منبع معرفت سروکار داریم. مشاهدات اهل شهود، معرفت مرجع و عقل وظیفه سازماندهی معناسازی و مفهومسازی را برعهده دارد و شهود درواقع دریافتهای ما است و معرفت مرجع؛ ادبیات علمی دانش انسانی که اندیشمندان تولید میکنند را شامل میشود.
تحقیق علمی نوعی تعهد فعالیت است که هویت فعالیت مرتبط با روششناسی حاکم بر آن است
دکتر ایمان ادامه داد: در تحقیقات علمی چارچوب نظری تحقیق و معرفت مرجع که میتواند انسانی و غیرانسانی باشد، شامل میشود. منظور از معرفت مرجع غیرانسانی عالم وحی میباشد؛ تحقیق علمی نوعی تعهد فعالیت است که هویت فعالیت مرتبط با روششناسی حاکم بر آن است و روششناسی مربوط به حوزه علم است. شناخت علم از واقعیت در تحقیق علمی صورت میگیرد و سوال اساسی در اینجا این است که واقعیت چیست؟ در تحقیق کمی قیاس و استقرا چارچوب نظری میباشد که از طریق آن میتوان وارد واقعیت شد. استقرا از جزء به کل رفتن و قیاس همان قیاس منطقی میباشد .
در روششناسی انسان تفکر را با واقعیت منطق و مشاهده ترکیب میکند و فرآیند ورود به واقعیت اجتماعی تفکر به اضافهی مشاهده میباشد. در حوزه روششناسی علم، تفکر و منطق به عینیت کاربرد دارد و البته حوزه فعالیت مهم نیست؛ هویت فعالیت مهم است که در چه چارچوبی انجام میگیرد.
جامعهای که مهارت فکر کردن داشته باشد کمتر دچار آسیب میشود
وی ادامه داد: تعریف واقعیت ممکن است به ادبیات اسلامی ما نزدیکتر باشد؛ واقعیت اجتماعی هر امر اجتماعی است که در درک و فهم آگاهی بین ذهنی انسان بیاید و به آن معنا بخشیده و بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم قابلمشاهده باشد. جامعهای که مهارت فکر کردن داشته باشد کمتر دچار آسیب میشود و ما باید به فرزندان و در نظام آموزشی باید این مهارت تفکر آموزش داده شود و درواقع فهم، سبب درک معنا میشود در دانش کمی واقعیت توصیف، تبیین و پیشبینی میشود. واقعیت روشهای کیفی و کمی و روششناسی کمی و روششناسی کیفی تفاوتهایی دارند.
تفاوت روش شناسی کمی و کیفی
وی ادامه داد: روششناسی کمی شامل ویژگیهایی از جمله عینی بودن، دنیای خارج از انسان، باثبات، بیمعنا و سطحی، خالی از ارزش متکی بر قانون عام، متکی بر تحلیل دادهها بودن، مستقل از ذهن، رفتار مدار و دارای ساخت بندی طبیعی و تئوریک میباشد و روششناسی کیفی؛ ذهنی، دنیای داخل انسان، بیثبات، انعطافپذیر، بامعنا، عمیق، دارای ارزش متکی بر قانون خاص، متکی بر تفسیر دادهها، وابسته به ذهن، کنش مدار، ساخت بندی تاریخی و اجتماعی از دیگر ویژگیهای روششناسی کیفی محسوب میشود. علوم انسانی و علوم طبیعی در واقعیت تفاوت ندارند اما در تحقیقات کیفی اصالت بامعنا است چون با انسان سروکار دارد و واقعیت را انسان میسازد اینکه اصالت با محیط باشد یا با انسان نوع نگرش ما را در تحقیقات متفاوت میکند. در تحقیقات کمی همینکه بدانیم واقعیت چیست و سطح واقعیت را خوب مشاهده کنیم علمی از روی واقعیت به دست میآید که اگر چهارچوب ذهنی با چارچوب علمی منطبق نباشد پاسخ و نتیجه تحقیق درست درنمیآید.
کار تحقیقات کیفی جامعهسازی نیست انسانسازی است
دکتر ایمان گفت: علم ارزشمدار است؛ ورود به واقعیت باید از یک جای خاص انجام شود کار تحقیقات کیفی جامعهسازی نیست انسانسازی است که در روانشناسی، فرهنگ، اقتصاد و برخی دیگر از علوم نمود بیشتری دارد. در تحقیقات کمی اطلاعات محیط را بیشتر دریافت میکنند و درواقع در مباحث علوم انسانی و اعتقادی حوزوی با اعداد و ارقام نمیشود آن را بیان کرد.
وی ادامه داد: تحقیق باید چیستی و چرایی و چگونگی را پاسخ دهد.
در تحقیق کمی تبیین مسئله یعنی حل عقلایی مسئله است و فهم خلاقانهی معنا از مشخصههای تحقیق کیفی و با توجه به این نوع تحقیق تغییر شرایط از نتایج تحقیقات ترکیبی میباشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز ادامه داد: یک سوال یکسان را نمیتوان به دو صورت کیفی و کمی انجام داد زیرا title یعنی عنوان بسیار مهم است که چگونه قرار است تحقیق انجام گیرد و حتماً باید زمینه مورد مطالعه مشخص باشد.
تحقیقی که نخواهد مسئلهای را در جامعه حل کند درواقع تحقیق نیست
تحقیق توسط محقق انجام میشود که فرآیند انجام تحقیق را میداند آگاهی یک معنای عمیقی دارد که میتوانیم از طریق آن بین مفاهیم مختلف تمایز قائل شویم و حتماً در فرآیند تحقیق، آگاهی باید ایجاد شده باشد. باید در تحقیقات به این آگاهی برسیم که اولین سوال این باشد که بهدنبال چه هستیم؛ فرایند تحقیق باید ذهن را درگیر کند تا نیازمندیهایی که در جامعه وجود دارد و نیاز به محقق دارد را شناسایی کند و پژوهشگر باید مهارت کار تحقیقاتی پیدا کرده باشد و با سؤالات پژوهشی روبرو باشد البته سؤالات پژوهشی با سوالات آموزشی متفاوت است؛ سوالات آموزشی سوالاتی هستند که جواب مشخص است ما از آن اطلاع نداریم؛ اما سؤالات پژوهشی چالشهای هستند که باید بهدنبال پاسخ آن باشیم.
دکتر ایمان خاطرنشان کرد: تحقیق علمی مجموعه فعالیتهای منظم و سازمانیافته در جهت جواب به سوالاتی که در ذهن محقق به وجود میآید، میباشد و از این حیث سوالات آموزشی سؤالات پژوهشی متفاوت است. پژوهش را یک انسان دانا به پارادایم انجام میدهد و حقیقتاً باید از خودمان بپرسیم که چقدر مراکز علمی توانستهاند فرآیند پژوهشی و دانشپژوهان را در کارهای پژوهشی ارتقا دهند.
باید در زمینه کارهای تحقیقاتی و دانشگاههای ما تخصصی کار کنند؛ مثلاً اگر خواستیم در مسئله سبک زندگی تحقیق کنیم باید بدانیم که چه افرادی و یا چه مؤسسات آموزشی در این زمینه تخصصی کار کردهاند. در ارتباط با سؤالات پژوهش باید توجه داشت که پژوهشها انواع مختلفی دارند پژوهشهای کاربردی، پژوهشهای توسعهای و پژوهشهای بنیادی و در پژوهشهای بنیادی است که میتوان مرزهای دانش را تغییر داد و در اصطلاح develop صورت گیرد. دکتر ایمان ادامه داد در تحقیقات کیفی چون نظریه برد محدودی دارد، تحقیقات کیفی محدودتر میباشد.
وی ادامه داد در ارتباط با مسئله تحقیق ما اساساً با مفاهیم مختلفی روبهرو هستیم بهعنوان مثال در اقتصاد فعالیتهایی نظیر توزیع، اثربخشی و مالی مسئلههای تحقیق ما هستند و حل مسئله اجتماعی قابل تبدیل شدن به مسئله تحقیق میباشد. اما هر مسئله تحقیق لزوماً مسئله اجتماعی نیست یا در ارتباط با نظریههای حاکم بر جامعه نمیباشد و امکان دارد نیز بهخوبی انجام نشده باشد.
وی گفت: به رغم تمایزات بین رویکرد کیفی و کمی تحقیق و تسلط تحقیقات کمی بر حوزه علوم انسانی – که دلائل این امر نیازمند بحث مفصل پیرامون منشأ و جایگاه شکلگیری پارادایم اثباتی، گسترش مدرنیسم و مقابله با زمینههای فکری قرون وسطا و سنتگرایی، حمایت قدرتمندان و برگزیدگان سیاسی از پیشفرضهای اثباتی مانند اصالت ثبات، نظم، تعادل و سرانجام سازمان یافتگی روشهای علوم طبیعی باید در جایی دیگر به آن پرداخت، به نحوی مرتبط با یکدیگرند. محققان کمی به ندرت سودمندی تحقیقات کیفی را انکار و از این تحقیقات بیشتر به عنوان مسیری اکتشافی در انجام بررسیهای اجتماعی یاد میکنند. به همین لحاظ، برای آمادهسازی یک طرح مفید و موثر کمی از تحقیقات کیفی استفاده میشود. محققان کمی سعی میکنند تا در مواردی که اطلاعات آنان از زمینه و بسترهای مطالعاتی چندان زیاد نیست سراغ تحقیقات کیفی با هدف اکتشاف خصیصهها و ویژگیهای بستر تحقیقاتی بروند تا بتوانند به صورت دقیقتر به سوالات و فرضیات تحقیق دست یابند.از نظر آنان این مسیر میتواند انجام یک تحقیق کمی را با دقت و روایی بالاتری توأم سازد. در نگاه کمی گرایان، دادههای کیفی نمیتواند از استقلال و روایی متکی بر خود برخوردار باشد و باید در خدمت تحقیقات کمی قرار گرفته تا صحت و سقم آنان به لحاظ کمی و تجربی مورد تأیید قرار گیرد. از این لحاظ، تحقیقات کیفی، فعالیتی درجه دوم به حساب آورده میشود. این در حالی است که از نظر محققان کیفی این برداشت از تحقیق کیفی اشتباه است و توانایی تحقیق کیفی در دستیابی به معانی و تفاسیر کنشگران اجتماعی که نیازمند فعالیتی سخت، پیچیده و ماهرانه است، باعث شده این گونه تحقیق بتواند مستقل و متکی به خود در خدمت تولید و گسترش معرفت علمی قرار گیرد.