بهگزارش شبکه معالم حجتالاسلام و المسلمین فلاح، عضو هیئت امنای سازمان تبلیغات اسلامی در اولین جلسه وبینار روحانیت و اخلاق کنشگری اجتماعی که به همت اداره آموزش دفتر تبلیغات اسلامی و آموزش حوزه علمیه خراسان، ویژه مدیران و اساتید حوزه علمیه خراسان برگزار شد، به بیان دیدگاههای خود در ارتباط با اخلاق کنشگری انقلابی روحانیت پرداخت.
کنشگری انقلابی و اخلاق کنشگری دو شاخصه اصلی اخلاق اجتماعی
حجتالاسلام فلاح ساختار کلی بحث را در دو محور بحث” کنشگری انقلابی و انقلابیگری” و در مبحث دوم” اخلاق کنشگری” که البته معطوف به روحانیت است، پرداخت و در شروع بحث عنوان کرد: برای واضح شدن مقوله کنشگری انقلابی، ابتدا باید چهره شایستهای از انقلاب معرفی کنیم. واژه انقلاب نیاز به تصحیح و ارتقا بخشیدن به تلقی انقلاب دارد و اینطور نیست که نیاز به تامل و گفتگو در بحث انقلاب نداشته باشیم. ابتدا باید اینطور عنوان کرد که انقلابیگری به چه معناست؟
معمولاً رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای خود در چهارده خرداد هرسال، محور بحث خود را گفتار در مورد تبیین واژه انقلاب و انقلابیگری میپردازند؛ ایشان پنج شاخص را برای انقلابیگری مطرح نمودهاند.
وی بیان داشت: باید بدانیم روحانیت چه نقشی در انقلاب دارد تا بتوانیم تصویر موفقی از کنشگری روحانیت داشتهباشیم. با توجه به اینکه میدانیم هر قشری در انقلاب یک کنشگری خاصی دارد و روحانیت نیز باید در جامعه کنش داشته باشد؛ پس برای اینکه رفتار انقلابیون را بررسی کنیم باید به این نکته توجه داشتهباشیم که انقلاب و انقلابیگری گونهای از حیات متعهدانهی اسلامی که درواقع فصل اخیر شیعه را تشکیل میدهد، میباشد.
وی در ادامه اذعان کرد: در همین سالهای اخیر که شیعه فرصت تجربه کردن انقلاب را داشته و فرصت توسعه و تثبیت دینی پیدا کرده و حقیقتاً فاصله خود را با حیات و ممات ائمه علیه السلام کم کرده، بدانیم در تمام این سالها شیعه درحال رشد بوده و البته مهمترین لطمهای که به شیعیان اصابت نمودهاست غیبت امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف است و بدانیم این دوره شیعه در طول این سالها و رفتارهایی که در این اتمسفر تعریفشده با هدایت اهلبیت علیهمالسلام صورتگرفته است.
انقلاب اسلامی یک تحول نو و همه جانبه است
در محیط اجتماعی گاهی جباران و مستکبران نفوذ میکردند و گاهی رفتار نظام سلطه سبب مسائل و مصائب زیادی در طول تاریخ شدهاست که البته شیعیان راهورسم زندگی سعادتمندانه را با هدایت اهلبیت علیه السلام پیدا کردهاند و تمام این راه و رسم زندگی سعادتمندانه در حادثهی انقلاب سال۵۷ متجلی شدهاست؛ باید اذعان نمود که انقلاب سال ۵۷ یک انقلابی است که میتوان آن را عمدتاً شیعه و شیعه گی نسبت داد؛ زیرا اکثر کسانی که پای انقلاب بودند شیعیان بودند، شیعهگری یک قضیه مستنبط از انقلاب است و باید دقت کنیم که انقلاب اسلامی را فقط یک حادثه سیاسی قلمداد نکنیم درصورتیکه انقلاب با تاریخ و هویت انقلابی قوی از حیث محتوایی ملازمت جدی دارد.
خودتحقیری بازی در زمین دشمن است
سالها است در بین خودمان نوابغی داشتهایم که از همه ما متعهدتر بودند و در درک توصیف درست هستی و ارزشها که سبب مشعشع شدن زندگی میشود بسیار موفقتر عمل نمودهاند که همه اینها تحت تعلیم تعالیم اسلام ناب و مکتب اهلبیت علیهالسلام است و این افراد مشغول تعلیموتربیت افرادی بودند که فهم عمیق و درست خود را از اسلام و افراد بفهمانند و اینچنین بودهاست که هویت شیعه شکلگرفته است و اینچنین بوده که هویت شیعه تغذیه کرده و رشد پیدا کرده لذا با این باور نباید هیچگاه خودمان را تحقیر کنیم که نظام سلطه به همین خود تحقیری نیاز دارد و هدف مستکبران این است که اقشاری را بهعنوان مستضعف قلمداد کنند و اگر ما خودمان هم به این قضیه تن دهیم و دامن بزنیم درواقع دچار خطای بزرگ راهبردی و استراتژیک شدهایم و نباید داراییهای خودمان را صفر قلمداد کنیم و گاهی شماتتهای ناروایی را بهحق خودمان روا بداریم.
نظام معماری شدهای انقلاب که توسط انبیا و پیغمبر خاتم و نوابغی که تصویر سعادت را از حضرات معصومین گرفتند و به ما انتقال دادند، انقلاب را شکل دادهاست. افرادی مانند ویلدورانت باوجود اینکه ضدیت با اسلام و شیعه دارند وبا افکارشان جهت تاریخ را تغییر میدهند، اذعان دارند که قرن چهارم و پنجم اسلام و شیعه خوش درخشیدهاست.
آنا شمیل اسلامشناس آلمانی زمانیکه میخواستند به او جاوید جایزه نوبل بدهند، متولیان از این کار خودداری کردند و علت آن این بود که این اسلام شناس آلمانی زمانیکه سلمانرشدی کتاب خود را علیه اسلام نوشت، به او اعتراض کرد و البته شرط دادن جایزه نوبل به این اسلامشناس آلمانی را عذرخواهی اعلام کردهاند و البته ایشان نسبتبه سلمانرشدی عذرخواهی کرد ولی در بیست دقیقه سخنرانی خود برای دریافت جایزه نوبل اذعان نمود که ما غربیها سالهای سال از علمای اسلام استفاده کردهایم؛ اما محتاج دانایی شیعیان شدهایم و آنها درواقع معلمین ما بودهاند.
وی خاطرنشان کرد: در سخنرانیهای حضرت آقا نیز اذعان شدهاست که ما در دورهای، قرن چهارم و پنجم هجری، برای خودمان دوره درخشانی داشتیم و البته بعدها دچار انحطاط و خسارت و عقبماندگی شدیم و اگر ما نسخههای شفابخش خودمان را ادامه میدادیم به جاهای خوب میرسیدیم از آن دوره تا به الان انقلاب سال پنجاه و هفت، مترقیترین رفتار شیعیان میباشد و مسائلی که شیعه در طول چهلساله بعد از انقلاب درگیرش بوده در طول تاریخ شیعه نظیر نداشتهاست. در واقع تاریخشناسان میدانند که امام یک جنگ تمدنی را پایهریزی کردند و این منتهی به تمدن جدید شد.
هر تمدنی عقلانیت و فلسفه وجودی خود را دارد
درواقع هر تمدنی از یک عقلانیت نشأت میگیرد و در این تمدن ما با نظام آمریکا سیآیای و غیره کاری نداریم؛ آنها نیز میگویند ما با اسلام درگیری داریم. ما با خود غرب و عقلانیت غرب درگیر هستیم.
وی افزود: میشل فوکو معتقد است که در طول همه این سدهها غرب در امتداد مدرنیته حرکت کردهاست؛ غیر از انقلابی که در ایران شکلگرفته که در واقع در مقابل مدرنیته قرار گرفتهاست. حقیقتا ما وارد یک حیاط مترقی جدیدی شدهایم که باید درک درستی از این انقلاب داشتهباشیم تا بتوانیم کنشگری موفقی نیز داشته باشید. مثلاً وقتی از اخلاق پرستاری صحبت میشود این اخلاق پرستاری با تلقی برخی افراد متفاوت است و این مهم است ما انقلابیگری را در چه بدانیم.
انقلاب اسلامی یک انتخاب بزرگ بعد از انتخاب خود مذهب شیعه در ایران میباشد درواقع جامعه اسلامی و بعد از انتخاب مذهب شیعه، هویت اسلامی پیدا کرده و حرکت تشیع سبب شد که در ایران یک تحول بزرگ اتفاق بیفتد. وقتی از رفتار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برایمان سخن میگفتند، گاهی فقط یک حادثه اکشن تاریخی به اذهان خطور میکرد و افراد سوگواری سرمیدادند اما این سوگواری از بعد از انقلاب عمق پیدا کرد و افراد علت آن را مفهوم واقعی انسانیت دانستهاند.
همینکه برخی بزرگان ما و امامخمینی رهبر کبیر انقلاب میفرمایند که همین محرم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است این به این معناست که بشر به نقطهای رسیده که فهم درستی از اسلام و انسانیت ایجادشده و این فقط یک حادثه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی نیست؛بلکه عمیقتر و یک رستاخیز بزرگ است. از سال پنجاه و هفت روزبهروز مسائل درگیر شده در جامعه اسلامی ایران کلاسش بالاتر از کل تاریخ شیعه شده است و نکاتی دارد که حتما باید حلاجی شود وگرنه ما به عواطف خودمان خیانت کردیم. ما گاهی از این عمق خودمان را محروم میکنیم و البته در این دوران ما فقط با یک استبداد بیرحم داخلی مواجه نبودهایم، بلکه با امتداد نظام سلطه روبرو هستیم ؛ تمدنی که در حال حاضر اینقدر فربه شدهاست که از همه دانشهای گوناگون تغذیه کردهاست و این نظام سلطه برای خودش در همه علوم، فلسفه درست کردهاست و ما در کشور خودمان باید بتوانیم از فلسفه اسلام در مقابل فلسفه مادی نظام غرب دفاع کنیم و حضرت آقا، شهید مطهری ره و امامخمینی قدس شریف بارها این مسئله را متذکر شدهاند و این پدیده به تعبیر آیتالله حسنزاده آملی کیبوس یا ظرف معرفت است.
انقلاب اسلامی جلوه بندگی خداست
وی گفت: پدیده انقلاب اسلامی پر از پدیدههای معرفتی بیرونی است و انقلاب از منظر سلوکی بالاترین و گستردهترین جلوه بندگی خداوند است ؛ البته ما کار نداریم که جامعهشناسان غربی به فهم ما اعتقادی دارند یا نه، اما ما معتقدیم انقلاب اسلامی مصداق بندگی خداست و حضرت امام ره چیزی غیر از این سبب حرکتشان نشد و کسانی که با افق امام آشنا هستند میدانند که این حرکت توحیدی سبب شد که حضرت امام در این مسیر حرکت کنند. آقای بهاءالدینی در جلسهای عنوان نمودند که به حضرت امام ره فرمودند که خواهش میکنیم که در کنار مردم حضور داشته باشید و خود این انقلاب کرامت حضرت امام بوده چرا که حضرت امام در جمع مردم حضور داشتند و انقلاب کردند.
انقلاب اسلامی ادامه حکومت و نهضت نبوی است
حجت الاسلام و المسلمین فلاح گفت: رهبر کبیر انقلاب معتقدند که انقلاب اسلامی همان حکومت رسول اکرم صلواتاللهعلیه و آله و سلم است و حضرت آقا نیز میفرمایند که انقلاب ما ادامه نهضت نبوی میباشد و اذعان نمودند که ادامهدهنده مسیر انقلاب، شاگردان عرفانی امام رحمتاللهعلیه بودند که باید سراسیمه بهدنبال وظایف و تکلیف الهی باشند و البته این در انقلاب قابلمشاهده است که افراد پای میثاق فطرت خود هستند وقتی از خاطرات جبهه و جنگ سخن میگوییم یادمان نرود که ایشان انسانیت را کشف کرده بودند که در این هستی، خدا وجود دارد و بابت این مبتهج بودند و جنگ را نهفقط بهخاطر وطن، بلکه بهخاطر خدا حضور داشتهاند.
درواقع انقلابیگری یعنی معنویتگرایی، در ادامه حجتالاسلاموالمسلمین فلاح نکتهای اشاره نمودند که در حقیقت آنچه که حضرت آقا علاقه دارند که در این انقلاب قرائت شود، عصر جدیدی از تفکر و تمدن است. در واقع این نهضت بزرگ دینی یعنی انقلاب اسلامی کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید و آغازگر یک عصر جدیدی بود و در واقع یک سخن نو اعلام کرد که این سخن طبیعی و فوقالعاده شگفتآور بود. ایشان ادامه دادند که وقتی حضرت آقا در سخنرانی سازمان ملل پیرو انقلاب اسلامی سخن گفتند باعث مبهوت شدن بسیاری از سران کشورهای مختلف شدند؛ ایشان زمانیکه از ایران و انقلاب اسلامی سخن گفتند و فرمودند که من از ایران میآیم از زادگاه ناشناختهترین انقلابها که درواقع انقلاب اسلامی به دنبال راه مصلحان اجتماعی میباشد و اندیشه انقلاب اسلامی جهانبینی توحیدی است که در این جهانبینی توحیدی، تفسیر انسان، تاریخ و تحلیل حوادث و تغییر و همه حقایق عالم لشکر نشأتگرفته از جهانبینی توحیدی است و درواقع فهم و درک آدمی از هر آنچه که در عالم است از جهانبینی توحیدی نشأت میگیرد و انسان برترین آفریده و جانشین او است و در حقیقت سخن اسلام، سخنی نو است و حرف اسلام سخن توحید است و همیشه سخن گفتن از فطرت تازگی و طراوت دارد.
وی سپس بیان کرد: در همه اعصار ما گرفتار قشریگری میباشیم و دائماً بهدنبال خواهشهای دنیایی است و وقتی سخن از فطرت مطرح میشود برای او تازگی دارد و باید جوابهای جوانهای ما هم از این تفکر، تغذیه کنند و در واقع تعبیر به عصر جدید تعبیر سادهای نیست و باید تکلیف خودمان را با این واژه روشن کنیم. این در حالی است که هندسه عالم در حال تغییر است و ایران نیز در تغییر این اندیشه نقش دارد و نقش ما، نقش جدی است؛ انقلاب اسلامی سخن نو دارد و ما باید بتوانیم مصائب و گرفتاری انسانها را با الگوهای نوین حل کنیم و نباید هیچ کاستی را تحمل کنیم و باید بگوییم اسلام راه میانبر دارد و یک راه متعالی نه بحرانسازی و تشویش آفرینی ایجاد کنیم.
وی ادامه داد: یکی دیگر از نقطههایی است که باید در ابتدا گفته شود که البته برخی معتقدند که انقلاب اسلامی در جامعه ایران شکاف ایجاد کرد که این شکاف سبب بهمریختگی شدهاست و این خیلی بد است درصورتیکه اگر دقت کنیم این رفتارهای پیرزنی و پیرمردی است. باید توجه داشت که انقلاب اسلامی در میان بشر راکد فرصتهایی را ایجاد کرد و چاقو انداخت و بهقولی قالی را پاره کرد و چیز جدیدی را ایجاد کردهاست و این انقلاب همچنان که خود تحول بود نیاز به ادامه این تحول دارد و فرصتی را ایجاد کردهاست که انسان به انسانیت خودش ایمان بیاورد.
حضرت آقا میفرمایند بعد از سخنرانی سازمان ملل وقتی به یکی از کشورهای شرقی سفر نمودند یکی از مقامات عالیرتبه این کشورها به ایشان میگویند که ما رشک میبریم که شما جرات دارید علیه استکبار حرف بزنید؛ ما حتی جرات فکر کردن به دشمنی با استکبار را هم نداریم. شما بهخاطر حادثهی انقلاب فکر عصیانگری داشتهاید.
حجتالاسلام و المسلمین فلاح در ادامه افزود: فرض کنید آدمی روی زمین وقتی روی یک آجر میتواند راه برود اگر همین آجر دو متر بالاتر برود ناخودآگاه به زمین میخورد و چون گاهی نیفتادن دیگر اصلا در مخیله انسان نمیگنجد و تفکر انسان این است که دو گزینه دارد یا اینکه باید فرار کند و یا اینکه خورده شود.
اینکه این شجاعت وجود داشته باشد که جهان بدون آمریکا تصور بشود این کار، کار بسیار بزرگی است ؛ این نعمت بزرگی است که ما در نهاد خودمان و در خلوت خودمان این نکته را متذکر شویم که این امکان آزاداندیشی وجود دارد که ما نیاز به نظام سلطه شرق و غرب نداریم .اینکه انقلاب را در پاستور و هیئت دولت خلاصه کنیم، این اشتباه بزرگ است؛ انقلاب در بطن مردم است.
حجتالاسلام و المسلمین فلاح در ادامه به سرفصل دوم شاخصهای انقلابیگری پرداخت و گفت: سخنرانیهای چهارده خرداد امام رهبر معظم انقلاب تراز شان با سایر سخنرانیهای طول سال کمی متفاوت است و سخنرانیهای چهارده خرداد عاطفی نیست و اختصاص به تبیین مکتب امام دارد در سخنرانی سال ۹۴ رهبر معظم انقلاب به این نکته اذعان نمودند که اگر به اصول امام بیاعتنائی شود درواقع تحریف مکتب امام صورتگرفته است و مردم سیلی خواهند خورد و ایشان دو بار از شاگردان امام یاد کردند و فرمودند چون شاگردان زندهاند پس مکتب امام زنده است؛
پنج شاخص برای انقلابیگری
وی در ادامه پنج شاخص برای انقلابیگری مطرح کرد:شاخص اول استقامت و پایبندی به ارزشهای مبنایی اسلام و حضرت آقا به این نکته اذعان نمودند که تنها انقلابی که یک چله پرافتخار بیمانند را طی کرده و از شعارهای خودش صیانت کرده و وارد جامعهپردازی، نظامسازی و تمدنسازی شدهاست؛ انقلاب اسلامی ایران است، بارها و بارها به این نکته اذعان نمودند که علوم انسانی جدید ذاتاً مادی است و نگاه کاملاً مادی دارد و ما در جامعه اسلامی مرتب افکاری داریم که بر دو نوع نگاه و تفکر در مسئولیت و تصمیمگیریها قرار دارند که ریشههای فکریشان با هم متفاوت است فکری که صددرصد به اسلام معتقد است و فکری که نمایی فقط از اسلام دارد و اگر این اختلاف تفکر حل نشود هیچکار بزرگ و اراده حضور در ملت ایران شکل نخواهد گرفت که این پارادایم و عدم انسجام فکری را گاهی برخی منتسب به تعصبات اسلامی میدانند و معتقدند که باید به علوم غربی روی بیاوریم که امثال شهید بهشتی معتقد است که ما باید استقامت بورزیم و به ارزشهای اسلامی پایبند باشیم.
وی در ادامه جلسه بیان نمود: اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی اعتقاد به محور بودن مردم دارد و فلسفههای غربی و غیراسلامی حقیقتاً نه عمیق است و نه صادقانه است و نشأتگرفته از تفکر مادی و سکولار است و امامخمینی ره میفرمایند که کسانی که در مورد انقلاب اسلامی تفکر باطلی دارند بدانند که در واقع همه انبیا بهدنبال ساختن یک جمهوری اسلامی بودهاست.
وی دومین شاخص برای انقلابیگری را، همت بلند برای رسیدن به آرمانها دانست و در ادامه بیان کرد: بارها و بارها آقا اشاره نمودهاند که علوم انسانی ذاتاً مسموم را باید از انقلاب خارج کنیم و باید در مقابل اسلام و امریکایی پایداری کنیم و به محور بودن مردم بهعنوان دموکراسی و مردمسالاری دینی که هم عمیق است هم صادقانه، پایبند باشیم .
بدانید که کسانی که فکر میکنند امام بهخاطر غرب میگوید مردمسالاری، اصلا اینطور نیست اصلا پیامبران هدفشان همین دموکراسی بودهاست. در ادامه دومین شاخص را برای انقلابیگری همت بلند برای رسیدن به آرمانها میدانستند و حجتالاسلام فلاح اشاره کردهاند که انقلاب به وضع موجود رضایت نمیدهد و من و ما باید ملتزم به پیشرفت شویم.
سومین شاخصه از شاخصههای انقلابیگری را پایبندی به استقلال دانست.
وی چهارمین شاخصه از شاخصههای انقلابیگری را حساسیت در برابر دشمن با استفاده از تعالیم ناب اسلامی دانست و پنجمین شاخص از شاخصههای انقلابیگری را تقوای دینی و سیاسی و اجتماعی دانست.
حجتالاسلام و المسلمین فلاح در ادامه بیان نمود: حقیقت انقلاب یعنی بندگی به سخن نو و ترسیم یک سعادت جدید در تمام زمینهها است و این تفکر که در عالم همهچیز به اردوگاه خداوند تعلق دارد و انسان موحد باید با نگاه عمیق فطری پدیده انقلابیگری را در درون خود زنده کنند. یکی از چیزهایی که روحانیت باید به آن بپردازد ایدئولوگ بودن انقلاب است ما به یک جامعه فکور احتیاج داریم؛ کل جامعه باید فکر کند و کل جامعه باید راهبری کند و همه این نیاز به یک مردمسالاری دینی دارد و ما نیاز به یک جامعه فکور داریم.
برای پیشرفت نیاز به تولید فکر است
برای پیشرفت به نظریه نیاز است و پیشرفت هدف است و در عرصه پیشرفت، فکر و علم که درواقع فکر مهمتر از علم است مورد نیاز است. حضرت آقا هم بارها به این مسئله اذعان نمودند که العلم سلطان علم خودش سلطان است البته اندیشه و دانش با هم تفاوت دارند اما فکر زیربنای علم است.
در یک جامعه فکور در انقلاب اسلامی، روحانیت باید حق ایدئولوگ بودن را ایفا میکند و باید راهبری را قبول کند که حقیقتاً وجود نخبگان در هر جامعهای یک نعمت بزرگ است اما ما و شما گاهی حق را ادا نمیکنند و اگر به فکر رهبری و هدایت جامعه هستیم باید در مورد مسائل مختلف از جمله اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اقدامات کافی انجام شود و روحانیت باید خودش را رهبر در جامعه اسلامی بداند و رهبر بودن آقا به تنهایی کافی نیست اگر حوزه وظیفه خود را بهخوبی انجام دهد و نگرش سازی، آرمانسازی و امید آفرینی در جامعه ایجاد کند و بتواند در جامعه ایجاد تعهد و بسیج نیرو و تواصی به صبر داشته باشد، وظیفه خود را انجام داده است. اینها کاری است که یک رهبر انجام میدهد؛ پس در ایدئولوگ انقلاب روحانیت، باید بالاترین ادراک را داشته باشد و وقتی در مورد اخلاق کنشگری صحبت میکنیم نباید به مباحث ساده اخلاقی اکتفا شود. درواقع ما در معرفی جریان لیبرال کوتاهی کردیم و این جریانات سیاسی، فکری و تمدنی حقیقی اسلام باید در مقابل جریان فلسفه لیبرال غرب، گفتمان سازی کند.
وی ادامه داد: حضرت آقا بارها تاکید کردهاند که مکتب امام در حال تحریف است. حوزه انقلابی در معرض خطر است باورهای انقلابی حوزه در حال تغییر است و اساساً روحانیون باید حرف حضرت امام ره را به همه مردم برسانند. حضرت امام دکترین در مورد تحریم داشت در بسیاری از حوادث جامعه واقعاً ما کوتاهی کردهایم و ایستادهایم و مشکلات مردم را مشاهده میکنیم درحالیکه مکتب اسلام در همه این مسائل حرف برای گفتن دارد.
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین فلاح به این نکته اشاره کرد: باید روحانیون انقلابی تر و تازه و شورآفرین در جامعه وجود داشته باشد و روحانیون باید دلسوز مردم باشند و در ادامه این طور عنوان نمودند که روحانیت باید جنون آموختن داشته باشد؛ اهل مطالعه زیاد باشد؛منفعل نباشد و علاقهمند باشد که یاد بگیرد و این یاد گرفتن و آموختن است که باعث رشد بیشتر جامعه اسلامی میشود و همانطور که میدانیم زکات علم نشر آن است و اینطور میشود که میتوانیم جامعهای رو به تعالی داشتهباشیم؛ همانطور که حضرت آقا به این نکته اذعان داشتند که یکی از عوامل موفقیتشان این بوده که در مقابله با دیگران منفعل نبودند و جنون آموختن داشتند و اهل مطالعه زیاد بودهاند ما باید نسبتبه مردم دلسوزی داشته باشید نه توقع داشته باشید. توقع رابطه ما با مردم را خراب میکند دلسوزی سبب رسیدن به کمال انقلابیگری میشود و از دیگر مواردی که روحانیون باید مورد توجه قرار دهند، این است که بهدنبال استقامت و تلاش و صفبندی و جبههبندی درست در مقابل دشمن باشند اگر افراد و روحانیت سعهی صدر داشته باشند و سینهی فراخ، قطعا در این زمینه موفق خواهند بود.
فرهنگ اصل در هر جامعه مدنی است
در انتها حجتالاسلام و المسلمین فلاح به این نکته اشاره کرد: در جامعه اسلامی و در همه جوامع فرهنگ، اصل است و الان دشمن میخواهد به وسیله اقتصاد برای کشورها بالاخص کشور ما بحران درست کند و این یک جنگ تمامعیار است و اگر ما دور از فرمان رهبری باشیم متأسفانه دچار کجفهمی خواهیم شد و وظیفه خود را بهخوبی نخواهیم شناخت و این نیاز به گفتمان سازی در بین نخبگان علمی دارد و در ادامه حجتالاسلاموالمسلمین فلاح به پاسخ برخی از سوالات پرداخت.