علی رحمانی
علی رحمانی

طلاب نسبت به اهداف و ضرورت های رشته «فقه مقارن» بیگانه هستند

حجت‌الاسلام والمسلمین علی رحمانی، مدیر مرکز تخصصی آخوند خراسانی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی است. مرکزی که سال‌ها پیش اولین رشته اصول و فقه مقارن را در کشور راه‌اندازی کرده است، رشته‌ای که اکنون، سومین دوره خود را پشت سر می‌گذارد. با ایشان، از توفیقات و چالش‌های این رشته گفتیم.

ایده راه‌اندازی رشته فقه مقارن در دفتر تبلیغات مشهد چگونه شکل گرفت؟

رحمانی: شاید این بحث حدوداً به پنج سال قبل برگردد که دوستان درمجموعه دفتر مشهد مطالعاتی انجام داده بودند، نشان می‌داد که ما در سال‌های پیش رو با گفتگوی بین مذاهب بیشتر روبرو خواهیم بود. به همین خاطر سعی کردند رویکرد مقارن را در اکثر رشته‌های علوم اسلامی موردتوجه قرار دهند و سرفصل‌هایی بنویسند و برای تثبیت به شورای مدیریت حوزه بفرستند. ازجمله در حوزه فقه و کلام، این کار انجام گرفت که هر دو الحمدالله مصوب شد و فقه مقارن از سال ۱۳۹۰ در حال اجراست. نزدیک به سه دوره هم تا الآن طلاب علوم دینی را جذب کردیم و فارغ‌التحصیل شدند.

ما البته سطح سه را که در حوزه علمیه مشهد شروع کردیم، تجربیات ارزنده‌ای به دست آوردیم و فارغ‌التحصیلان ما افرادی بودند که بعد از فراغت از سطح سه، احساس می‌کردیم این‌ها در مقاطع بالاتر حوزه، از توانمندی بیشتری برخوردارند. این سبب شد تا برای طراحی سطح چهار در حوزه علمیه مشهد اقدام کنیم. دوران نگارش سرفصل‌ها و تنظیم خود رشته، تقریباً نزدیک به دو سال و نیم به انجام رسید، سپس آن را برای تصویب به شورای مدیریت حوزه علمیه خراسان فرستادیم که در فرایند تصویب‌خواهی الحمدالله اکثر مباحث تصویب شد. ان‌شاءالله اگر ابلاغ شود، به امید خدا در ترم بهمن، در سطح چهار هم از بین طلاب علوم دینی گزینش خواهیم کرد.

تمایزات این رشته با دروس مرسوم حوزه‌های علمیه در چه ماده‌هایی است؟

رحمانی: در مباحث اصولی و مباحث فقهی تفاوت‌هایی است. در مباحث اصولی تلاش شده که به اصول عامه اشاره شود و یک نحوه مقارنه‌ای بین اصول‌فقه شیعه و اصول‌فقه اهل‌سنت صورت گیرد. هم به لحاظ ماده درسی منبع و هم به لحاظ نوع مباحثی که در این کلاس‌ها به نحو مقارن و با رویکرد مقارن ارائه می‌شود، متفاوت است.

در فقه هم به همین صورت تلاش شده تا متون اصلی فقهی در فِرَق اسلامی موردتوجه قرار گیرد. سطح نگارش این‌ها، نوع ورود و خروج به مباحثشان و مسئله‌های مورد اختلاف، این‌ها نکاتی است که در حوزه علمیه زمانه ما موردتوجه نیست؛ اما تلاش کردیم به این نکته بیشتر توجه شود و طلاب علوم دینی در این قسمت، بنیه علمی خود را تقویت کنند.

مثلاً ما مباحثی را در باب مدخل فقه مقارن، اصول‌فقه مقارن، قواعد فقهی مقارن را بررسی می‌کنیم. در مباحث مستحدثات، مسائل مستحدثه را از منظر فقه مقارن بررسی می‌کنیم؛ و همین‌طور یک سری از دانش‌های دخیل در حوزه استنباط، مثل مباحث مربوط به حوزه حدیث‌شناسی که آن را هم به‌صورت مقارن برای طلبه‌ها مطرح می‌کنیم. چه در حوزه رجال و چه در مباحث درایه که به نحوه استنباط از منابع دینی کمک می‌کند، توجه کردیم. کارگاه‌های روش تحقیق هم داریم که در این قسمت تقریباً سعی بر این است که روش‌شناسی علوم اسلامی را با رویکرد مقارن و تطبیقی را تقویت کنیم.

آیاراه‌اندازی این رشته‌ها، مؤسسات و مراکز دیگر را هم به راه‌اندازی این رشته‌ها ترغیب کرده است؟

رحمانی: چون اصل این رشته‌ها هنوز خیلی در حوزه شناخته‌شده نیست و به‌خصوص در حوزه مشهد هم مراکز تخصصی در حال شکل‌گیری و تأسیس هستند و بسیاری از آن‌ها به لحاظ سنّی تازه‌تأسیس محسوب می‌شوند؛ لذا هنوز توجّه جدی‌ای به این مباحث دیده نمی‌شود. البته همه این مراکز هم به فقه و اصول نمی‌پردازند، بلکه برخی از آن‌ها، موضوع فعالیت خود را کلام و فلسفه قرار داده‌اند که تخصصا، خارج از محدوده فعالیت ما در اصول و فقه مقارن هستند. در مقابل مراکز فقهی‌ای که در حوزه مشهد وجود دارند، وجه امتیاز دفتر تبلیغات این بوده که سعی کرده با توجه به مسائلی که در سال‌های آینده احتمالاً جامعه ما با آن روبرو است برنامه‌ریزی کند، مثل همین نزاع‌های مذهبی که ما در منطقه می‌بینیم یا تغییر ترکیب جمعیتی خود ایران و توجه به مسائل اهل‌سنت باعث شده تا ما این رشته را تأسیس کنیم؛ لذا شاید نکاتی که ما درمجموع، برای تأسیس این رشته‌ها به آن‌ها رسیدیم، هنوز برای بقیه مراکز خیلی مطرح نباشد.

ولی نکته مهم این است که سرفصل‌های ما که در شورای مدیریت به تصویب رسیده، برای هر مرکز دیگری که بخواهد فقه مقارن را برگزار کند نیز ابلاغ خواهد شد.

آیا تولیدات علمی فارغ‌التحصیلان این رشته، تفاوت محسوسی با سایر طلاب هم داشته است؟

رحمانی: بله به‌عنوان گزینش عناوین برای پایان‌نامه‌ها که تأثیر خودش را نشان می‌دهد. توجه به مسائلی مثل فقه مقاصد، سیاق و حجیتش و امثال این‌ها، که در حوزه کمتر به آن توجه می‌شود و معمولا عناوینی نیست که انتخاب شود یا طلبه‌ها برای ورود به این قبیل عناوین توانمند باشند، از امتیازات این فارغ‌التحصیلان است. غالب کسانی که در رشته فقه مقارن در دفتر تبلیغات فارغ‌التحصیل شده اند، موضوعات پایان‌نامه‌های خود را مسائل مستحدث یا مهمی مثل مقاصد شریعت، دلالت سیاق و مانند آن قرار داده‌اند.

در طول سالیانی که از تأسیس این رشته در دفتر تبلیغلات اسلامی خراسان می‌گذرد، نقاط ضعف این رشته را در چه اموری می‌بینید؟

رحمانی: رشته‌ای که قاعدتاً باید مورد آموزش قرار گیرد، نیاز به متون درسی مناسب با اهداف رشته دارد. متون موجودی که الآن در حوزه‌های علمیه هست، چه در حوزه اصول، یا چه در حوزه فقه، به میزانی که بتواند دانش موجود در حوزه‌های علمیه شیعی یا سنی را منتقل بکند کافی نیست. مثلاً ما «الاصول‌العامه‌للفقه‌المقارن» مرحوم آقای حکیم را داریم که حدود نزدیک سی چهل سال قبل به نگارش رسیده است. آن چیزی که در این متن درج شده، با متون معاصر ما، متونی که مثل عبدالکریم‌زیدان نوشته و یا عبدالکریم‌نمله نوشته و امثال این‌ها تفاوت‌هایی دارد. به نظر می‌رسد که مناسب است کتاب‌هایی به‌روزتر و با توجه به دیدگاه‌های معاصران از اهل‌سنت به نگارش برسد؛ چنانکه در حوزه علمیه شیعه هم نسبت به مسائل و نظریه‌های اصولی، تغییر و تحول‌هایی اتفاق افتاده و متون جدیدی جایگزین متون پیشین شده است. حتی نسبت به متون موجود نیز نیاز داریم درس‌نامه‌هایی در باب شناسایی متون اصلی هم ما مباحثی داریم، نیاز داریم که درس‌نامه‌هایی در معرفی منابع و نحوه استخراج مسائل از آن‌ها، سبک نگارش آن‌ها، نوع دیدگاه مؤلفین و امثال این‌ها و این‌که چطور می‌توان از یک متن کهن مباحث فقهی را به دست آورد و استخراج کرد، نگاشته بشود.

نکته بعدی در باب اساتید است. ما کمتر استادی داریم که در حوزه‌های علمیه شیعه به‌صورت مقارن فعالیت کرده باشد. شاید بعد از صفویه تا الآن حوزه‌های علمیه شیعه، حوزه‌هایی بوده‌اند که فقط به مسائل شیعی ‌پرداخته و کمتر متعرض مباحث بین مذهبی می‌شده‌اند. طلبه‌های علوم دینی ما همین‌طور بوده‌اند. لذا متاسفانه کمتر استادی را می‌بینیم که در این قبیل مباحث ورود داشته باشد و ما بتوانیم به‌راحتی مبحثی را به او واگذار کنیم. بنابراین ازاین‌جهت هم در تنگنا هستیم.

عدم آشنایی خود طلبه‌ها هم با این رشته و اهدافش و شاید درگیری نسبت به بعضی از مباحث مذهبی و گاهی اوقات مقداری تعصب، باعث می‌شود که اقبالی نسبت به این قبیل مباحث نشان ندهند. البته ما سعی کردیم با تبلیغات و معرفی رشته و اهمیتش تقریباً برخی از این موانع را برطرف کنیم.

به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین نقطه‌ضعفی که در رشته فقه مقارن دیده می‌شود این است که طلاب ثمره‌ای را در این‌گونه مباحث نمی‌بینند. به‌هرحال، ادله، مبانی و حتی فتاوای آن‌ها، در فقه و مبانی‌شان در اصول برای ما کارساز و راهگشا نیست؛ لذا بحث کردنش را هم از جهت علمی ثمره‌دار نمی‌بینند. بله، از جهت اجتماعی و تقریبی شاید خوب باشد، ولی از جهت علمی، چون ثمره‌ای نمی‌بینند واردش نمی‌شوند. این مشکل را چطور ارزیابی می‌کنید؟

رحمانی: به نظر من، این نگاه و ارزیابی، نگاه کسی است که شاید مدتی این قبیل مباحث را بررسی کرده است؛ ولی برای طلاب علوم دینی که خیلی با اصول اهل‌سنت آشنایی ندارند معمولاً چنین ارزیابی‌هایی نیست. با فرض وجود چنین نگاهی نیز باید گفت: این نگاه، نگاه کاملی نیست. ما وقتی به مباحث فقه مقارن، چه اصول و چه فقه توجه کنیم، متوجه می‌شویم توسعه منابع استنباط و استدلال‌هایی که گاهی اوقات فریقین در پذیرش یا رد یک منبع ارائه می‌دهند باعث می‌شود تا یک متعلّم را توانمند سازد. اگر فرض کنیم در سال‌های آینده وارد یک گفتگوی علمی جدی‌تر بین مذاهب اسلامی خواهیم شد، به‌صرف این‌که ما فرض بگیریم ثمره‌ای برای آنچه اهل‌سنت گفته‌اند در مباحث ما وجود ندارد، آیا برای اینکه آن را رد کنیم کافی است یا اینکه نیاز است مباحث آن‌ها را ببینیم و استدلال‌هایشان را ملاحظه کنیم؟ همچنین در بین این مباحث، باید یاد بگیریم که چطور هم مخالف را تحمل کنیم و هم استدلالات او را نقد کنیم؛ علاوه بر این‌که گاهی اوقات آن‌ها هم مباحثی دارند که قابل‌تأمل است. مثلاً فقه مقاصد چیزی نیست که بتوان از کنارش به‌راحتی عبور کرد؛ یا مسئله سیاق که اهل سنت، بیشتر از شیعیان به آن توجه کرده‌اند نکته‌ای نیست که ما بتوانیم آن را کنار بگذاریم.

منبع: اجتهاد

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید