شبکه معالم ـ آیت الله شیخ محمد سند اظهار داشت: صحت مضمونی که رکن الارکان اعتبار حدیث نزد قدما است، اجتهادی و اجتهادپرور است.
به گزارش شبکه معالم، آیت الله شیخ محمد سند، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه نجف، در نخستین بخش از نشست مجازی حدیثشناسی مقارن، به تبیین مبحث عرضه روایات بر سنت پرداخت و گفت: عرضه روایات بر سنت قطعی و سنت بینه، یا عرضه کردن روایات بر محکمات کتاب قرآن، مبتنی بر دو مبنا است، این دو مبنا عبارت است از صحت مضمون و صحت طریق. شیخ مفید و شیخ مرتضی و ابنبراج و ابن حمزه و ابن زهره و ابنادریس و حتی محقق حلی و خود شیخ طوسی هم این مبنا را قبول دارند -گرچه شیخ طوسی در “عده” می فرماید که منحصر به این مبنا نیست- و قائل هستند که صحت، تکیه گاهش خود مضمون است نه طریق روات حدیث.
وی افزود: شیخ طوسی در تهذیب و استبصار و شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه مرادشان از صحت همین صحت مضمون است. اصلا هیچگاه صحت در نزد آنان وصف طریق نبوده است.در میان رجالیون هم خود نجاشی و غضائری نیز صحت را به وصف مضمون میدانند. البته صحت طریق و بررسی روات حدیث بی تاثیر و بی فایده نیست، اما در عین حال عمده محور و رکن الارکان اعتبار حدیث نزد قدما صحت طریق نیست بلکه مضمون است.
آیت الله سند بیان داشت: صحت مضمون در رتبه اول و صحت کتاب در رتبه دوم، و صحت طریق رتبه سوم است. در مقابل، اخباریون صحت را صحت طریق و صدور خیال کرده اند. مبنای سید بن طاوس این است که صحت، دایر مدار طریق است نه مضمون، و ایشان صحت را روی طریق برده است. این تعویض و تحول وصف صحت از مضمون به طریق ، فقط در نزد امامیه نیست بلکه در کتب عامه هم هست. همزمان با احمد بن طاوس این اتفاق در اهل سنت هم افتاده است. این پدیده علمی بسیار حساس و تاثیرگذار است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد : صحت مضمون اجتهادی است و مخصوص فقیه و مجتهد، اما صحت طریق، صحت روایی و اخباری است و مربوط به روات است. البته گرایش روایی محترم است و جای اعتبار دارد، اما همانطور که در آیه نفر آمده است : “لولا نفر …لیتفقهوا” یعنی غایت روایت “تفهم” است که کار فقیه است نه روات. علما و فقها می توانند بسنجند این حدیث معتبر است یا خیر؟ یا در خود آیه نبا میفرماید: “ان جائکم فاسق بنبا…” اشاره دارد به بررسی مضمون. یعنی روایت فاسق را کنار نگذارید، مضمونش را بنگرید که آیا دلالت بر صحت مضمون دارد یا خیر؟ این عین مضمون آیه نفر است. این صحت مضمون ، قانونی و قانون مند بودن مضمون را ثابت می کند.
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه نجف گفت: این روند دگرگونی صحت از مضمون به روات، از احمدبن طاوس شروع شده، گرچه علامه حلی هم در اکثر کتاب هایش خیلی این روش را تکیه نکرده ولی کم و بیش همین روش را دارد. سپس شهید ثانی بیشتر تکیه کرده، مقدس اردبیلی همین طور، تا رسید به آقای خویی که تکیه ایشان بر این روش از همه شدیدتر است. خیلی از تلامیذ آقای خویی نیز بیشتر روی این مبنا پافشاری کرده اند.
دوئیت این دو روش بسیار مهم است و آثار بسیاری برای تکیه و ترویج این مبانی است.
وی در ادامه به روش اصولیون انسدادی در سنجش مضمون اشاره نمود و افزود: اصولیان انسدادی اعتبار کل تراث حدیثی را از جهت صدور مفروغ عنه میدانند. روش ایشان این است که مضمون را باید سنجید. باید از درون مضمون این روایت ها، یک منظومه علم دینی استخراج کرد. انسدادی ها روش اجتهاد را پی می گیرند و کل تراث حدیث را ملزم هستند، منتهی ظنون را دستهبندی می کنند، اما خود را ملزم میدانند که این منظومه را چینشی اجتهادی دهند.
آیت الله سند در انتها به نکاتی پیرامون مبحث عرضه روایات بر سنت پرداخت و افزود: هرکدام از این دو روش صحت مضمون و روش صحت الطریق، نتیجه بسیار خطیری دارد و کاربرد و تولیدات بسیاری دارد. روش مضمون اجتهادپرور است و روش طریق و روات سطح نگر است. البته این به این معنا نیست که علم رجال اهمیت ندارد. فایده علم رجال همانطور که نجاشی تذکر داده، بسیار ضروری است، علم رجال نقش به سزایی در هویت دین و هویت تراث دینی دارد، بار عقایدی دارد ، بار تفسیری و بار روشمند کردن علوم دینی دارد. این بازدهی علم رجال بالاتر از این است که صرفا منحصر به رد و قبول روات باشد.