دیدگاه های چندگانه فلسفه آفرینش و رابطه خدا با جهان

به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام والمسلمین حسن قدردان قراملکی، عضو هیئت علمی گروه پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی مسایل نوین کلامی با عنوان«راز خلقت، بازخوانی، رابطه خدا با عالم هستی» که  دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، گفت:  درباره فلسفه آفرینش و رابطه خدا با جهان دیدگاه های چندگانه وجود دارد.
وی با بیان اینکه یک دیدگاه نفی رابطه ی بین خدا و جهان است، تصریح کرد: بر اساس این دیدگاه بر این موضوع تأکید می شود که بین خدا و جهان رابطه ای نیست چرا که خدا و جهان از ازل بوده اند.
عضو هیئت علمی گروه پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به این مطلب که در این دیدگاه خدا و جهان در عرض هم بوده اند و هر دو ازلی هستند، اظهارکرد: در واقع هر دو موازی یکدیگر هستند و تلاقی ندارند.
وی با بیان اینکه برخی فلاسفه معروف از جمله ارسطو درباره اینکه خدا و جهان با هم رابطه ای ندارند گفته اند که آیا خداوند دنبال علت فاعلی بوده است، بیان داشت: از افلاطون نیز دو دیدگاه درباره خداوند وجود دارد.
حجت الاسلام والمسلمین قراملکی با بیان اینکه در دیدگاه اول افلاطون خداوند صنعت گراست، اظهارکرد: در این دیدگاه جهانی بوده است که خداوند به جهان صنع و صنعتی می بخشد و به همین دلیل گفته می شود که خدای افلاطون صنع است.
وی با بیان اینکه نظریه افلاطون درباره رابطه خدا و جهان در اسلام طرفدارانی ندارد، اظهارکرد: نظریه دوم درباره رابطه خدا و جهان، نظریه متکلمان است که ۷۰ درصد عالمان دینی مسیحی و مسلمان آن را پذیرفته اند که نظریه خلقت از عدم و خداوند بوده است.
عضو هیئت علمی گروه پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: اگر بگوییم رابطه متکمان درست است نظریه دوم متکلمان هم  که خداوند جهان را از عدم خلق کرده است قابل بررسی است  و رابطه خدا با جهان و فاعل و خالق با مفعول و مخلوق نیز نظریه دیگری است.
وی با بیان اینکه نظریه دیگر رابطه فاعل و مخلوق است، تصریح کرد:  در این رابطه خداوند جهان را از ابداع آفرید بدان معنا که جهان در ابتدا نبوده است.
حجت الاسلام والمسلمین قراملکی با اشاره به این مطلب که نظریه سوم، نظریه فلاسفه است که از نوع صدور می باشد، تصریح کرد:  در این نظریه آنها نمی گویند که خداوند فاعل جهان است بلکه می گویند خداوند علت تامه است.
وی ادامه داد: وقتی خداوند علت تامه بشود جهان هم معلول خداوند است، تصریح کرد:  در این نظریه، رابطه خداوند هم رابطه علت با خالق است که اگر نظریه متکلمان را بپذیریم که خداوند فاعل و جهان مفعول است این سوال پیش می آید که خداوند جهان را از کجا آفریده است.
این استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه اگر این سوال مطرح شود، متکلمان ما هم همین نظریه دوم را می گویند، خاطرنشان کرد: نظریه دوم این موضوع است که جهان نبوده است و خداوند جهان را آفریده است که جهان در نظریه دوم وجوه و سابقه ای ندارد.
وی با بیان اینکه در نظریه سوم فلاسفه می گویند که جهان سابقه حضوری داشته بدین معنا که جهان قبل از خلقت بوده است، اظهارکرد: در این تعریف جهان به دوگونه است که یکی وجود تفسیری است.
حجت والمسلمین قراملکی ادامه داد: در نظریه سوم ، رابطه خدا با جهان هستی علت و معلول وجود ندارد و به صورت تصویری است که مثال آن رابطه نفس با روح است که انسان در ذهن خودش صورت های ذهنی را ایجاد می کند که این صورت های ذهنی همان خداوند هستند.
عضو هیئت علمی گروه پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه وجود خداوند وحدت دارد و در عین حال توحید ذاتی داریم، تصریح کرد: در نظریه وجود وحدت ما یک وجود داریم و آنهم وجود مطلق خداوند است که بقیه ظهورات حق است و خداوندی است که متجلی شده است.

دیدگاهتان را بنویسید