به گزارش شبکه معالم، دکتر ایمانی کیا در ابتدای بحث به تبیین مقدمه سه کلان نظریه زمان پرداخت و عنوان کردد: امروزه در متافیزیک معاصر سه ایدۀ کلان در مسألۀ زمان وجود دارند که عبارتند از: اکنونگرایی، ابدی گرایی،و نظریه بلوک فزاینده. اکنونگرایی این نظریه است که تنها زمان و هویات حال وجود دارند و خود را تنها متعهّد به آنها میداند. ابدیگرایی یعنی این که زمان و هویات گذشته، حال و آینده همه وجود دارند و واقعی هستند. طبق نظریۀ بلوک فزاینده تنها زمان و هویات گذشته و اکنون موجودند ولی آینده وجود ندارد.
وی افزود: در کنار این سه نظریه، ایدۀ نو دیگری توسط برخی وارد عرصه متافیزیک زمان گشته است که عبارت است از اکنونگرایی اولویتی که معتقد است: ۱٫ هویّات حال به صورت بنیادین موجودند، ۲٫ هویات زمان گذشته و آینده وجود دارند اما بر هویات زمان حال گراند میشوند.
ایمانی کیا سپس به تشریح این ایدۀ نو پرداخت و با بکارگیری مفهوم گراندینگ آن را تبیین کرد و اظهار داشت: گراندینگ هم مسأله ای جدید در متافیزیک است که به دنبال نحوۀ ابتنای امور مشتق بر امر/امور بنیادین است. همانگونه که شافر بیان میکند: گراندینگ جزء خانوادۀ نسبتها است و نسبتی primitive ، متعدی transitive، غیرانعکاسی irreflexive، نامتقارن asymmetricو از همه مهمتر نسبتی غیر علّی است. دامنۀ گراندینگ بسیار وسیع است به طوری که فکتها، فکتها را گراند میکنند، گزارههای صادق، گزارههای صادق دیگر را گراند میکنند و هویات، هویات دیگر را گراند می کنند و… به همین دلیل مفاهیمی که در تبیین ساختار متافیزیکی واقعیت مورد استفاده قرار میگیرند تحت گراندینگ این تبیین را انجام میدهند. به عنوان نمونه مفاهیم بنیادین (Fundamental) و مشتق (Derivative) اینگونه هستند. به این صورت که هنگامی که میگوییم x بنیادین است یعنی هیچ چیز x را گراند نمیکند و وقتی میگوییم x مشتق است یعنی چیزی x را گراند میکند. حال مفهوم گراندینگ خود تقسیماتی دارد که عبارتند از گراندینگ در زمانی و گراندینگ همزمانی به این صورت که: برخی چیزها به نحو درزمانی چیز دیگر را گراند میکنند و برخی امور هم به صورت همزمانی. مثلاً می گویند اگر تنها امر بنیادین خود جهان باشد آنگاه جهان به نحو درزمانی اجزاء خود را گراند میکند و مثال گراندینگ همزمانی مانند گراند شدن حفرههای پنیر توسط خود پنیر است.
دبیر گروه فلسفه علوم انسانی مجمع عالی حکمت اضافه کرد: طبق مسألۀ گراندینگ هویات هم بر دو نوعند. هویات بنیادین و هویات مشتق. هر کدام از از این دو یا به نحو درزمانی است و یا همزمانی که مجموعا چهار قسم می شوند. اکنون با توجه به این تفکیک اکنونگرایی اولویتی اینگونه صورت بندی میشود که اولاً تنها هویات اکنون به صورت بنیادین درزمانی وجود دارند و ثانیاً هیچ هویت اکنون مشتق درزمانی نیست و ثالثاً هویات گذشته/آینده بنیادین همزمانی و/یا مشتق همزمانی/درزمانی هستند. که مجموعاً چهار قسم میشوند.
این پژوهشگر فلسفه ادامه داد: در پاسخ به این پرسش که این هویات بنیادین چه هستند سه نظر وجود دارد. ۱٫ ویژگیهای زمانی(tensed properties) جهان که جان بیگلو پیشنهاد میدهد و تنها عمل صادق سازی را انجام میدهند، ۲٫ بنیادینهای همزمانی مانند ذرات بنیادین که کارشان تنها گراند کردن وجود مشتقهاست، ۳٫ ویژگیهای زمانی غیر بیگلویی که علاوه بر صادقسازی گزارههای مربوط به گذشته/آینده وجود هویات گذشته/آینده را هم گراند میکنند. با توجه به مشکلی که دو قسم اول دارند گزینۀ سوم بهترین گزینه است.
دکتر ایمانیکیا سپس به مقایسه تطبیقی میان اکنونگرایی اولویتی با سه کلان نظریه پرداخت و عنوان کرد: همانگونه که اکنونگرایان اولویتی ادعا میکنند در مسألۀ «در باب آنچه هست» اکنونگرایی اولویتی نزدیکتر به ابدیگرایی است و «در باب آنچه به نحو بنیادین وجود دارد» نزدیکتر به اکنونگرایی محض است.
وی درپایان به دو انگیزۀ مهم که پشتیبان اکنونگرایی اولویتی است پرداخت و خاطرنشان کرد: همانطور که سَم بارون میگوید: انگیزههای اکنونگرایی اولویتی همان انگیزههای اکنونگرایی محض هستند که خلاصۀ آن عبارتند از ۱٫ اشباع شهودات متعارف ما در باب زمان، ۲٫ ملاحظات کم مؤونگی و یا کمخرج در متافیزیک که اصلی معروف به اصل Quant از آن پشتیبانی میکند.
در پایان اساتید و دانشجویان و طلاب فلسفه پرسشهایی را مطرح کردند که ایمانیکیا به آنها پاسخ گفت.