به گزارش شبکه معالم، دومین پنل از مجموعه پنل های هشتمین همایش بین المللی فلسفه دین معاصر«تنوع ادیان» با عنوان «الهیات و تنوع ادیان» و با حضور دکتر مهدی حسن زاده، دانشیار گروه ادیان و عرفان، دانشگاه فردوسی مشهد ، دکتر غلام رضا ذکیانی، دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی ، دکتر قدرت الله قربانی، دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه خوارزمی برگزار شد.
مواجهه با موقعیت تکثر دینی: الهیات نوارتدوکس
به گزارش شبکه معالم، دکتر مهدی حسن زاده، دانشیار گروه ادیان و عرفان، دانشگاه فردوسی مشهد گفت: چالشی که مدرنیته خصوصاً در غرب برای دین پدید آورده، الهیات را نیز به صحنه کشانده است. پیش از عصر مدرن، انسانها از لحاظ دینداری همچون ماهی در تنگ آب با خیالی آسوده زندگی میکردند و باورهای دینی برای ایشان مقبولیت بالایی داشت.
وی افزود: مدرنیته با عوامل ذاتی خود مثل شهرنشینی، وسایل ارتباط جمعی و آموزش همگانی جهانبینیهای متعدد دینی را در معرض دید افراد، حتی در دورترین نقاط قرار داد و از این رو، موجهنمایی و قطعیت اعتقادات دینی رو به کاهش نهاد. بهلحاظ الهیاتی، در چنین موقعیتی چه گزینههایی برای تفکر وجود دارد؟ بهعبارت دیگر، اگر دینی بخواهد خودش را در چنین موقعیتی حفظ کند، به صورتی که از نظر انسانها نیز مقبول باشد، چه امکانات و راههایی وجود دارد؟ بهنظر میرسد برای تفکر دینی در موقعیتی کثرتگرایانه سه گزینۀ اساسی خود را نشان میدهد: الهیات نوارتدوکس، الهیات سکولار و الهیات لیبرال. کارل بارت (۱۹۶۸ـ ۱۸۸۶) متکلم پروتستان اوایل قرن بیستم، یکی از بانفوذترین نمایندگان الهیات نوارتدوکس است.
دانشیار گروه ادیان و عرفان، دانشگاه فردوسی مشهد بیان داشت: در حالی که در قرن هجدهم، یعنی دورۀ شکوفایی عقل، هرگونه توسل به مرجعیت مطلق گزارههای وحیانی نوعی توهین به عقل محسوب میشد، نزد بارت کلمۀ خدا از هر چیزی بالاتر بوده و اعلام داشت که در کتاب مقدس انسان خدا را جستوجو نمیکند بلکه خدا به دنبال انسان است. در برابر تفکر الهیات لیبرال که بارت خود زمانی بدان پایبند بود و نیز در برابر تفکر مبتنی بر عقل، وی اینگونه میاندیشید که ما نباید با مفاهیم و قالبهای ذهن خود، خدا را محدود کنیم بلکه باید اجازه داد او خودش را بر ما مکشوف سازد؛ از دید وی ما باید خدا را با خدا بشناسیم نه به خودمان.
وی خاطرنشان کرد: انسانها به این اعتبار که انساناند از شناخت او ناتوان بوده و حق ندارند در مورد او چیزی ادعا کنند. بهطور خلاصه، از نگاه بارت و بهطور کلی از نظرگاه الهیات نوارتدوکس، هرگونه تفکر الهیاتی مستلزم تأکید دوباره بر کلمۀ خدا و سنت دینی پس از یک دورۀ فترت است.
دکتر حسن زاده اضافه کرد: با توجه به موقعیت کثرتگرایانه که در آن متولیان بهدنبال تقویت دین در عرصۀ عین و ذهن هستند، الهیات نوارتدوکس و از جمله رویکرد کارل بارت میتواند بهعنوان یک مدل در کنار سایر مدلها مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
تنوع ادیان و کثرتگرایی دینی
دکتر غلام رضا ذکیانی، دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی گفت: در این مقاله بحث کثرتگرایی دینی را از دو جهت کلی مورد بررسی قرار میدهیم: دروندینی و بروندینی. از جهت دروندینی، ابتداء خود بحث را به قرآن کریم عرضه کرده و نشان میدهیم که کثرتگرایی دینی مورد تأیید قرآن کریم قرار گرفته است؛ و سپس تاریخ اختلافات فقهی و اصولی را بهصورت موردی مطالعه کرده و نشان میدهیم خوانشهای متعدد و حتی متعارض فقهی، از سوی فقهاء مورد پذیرش واقع شده است.
وی ادامه داد: از جهت بروندینی، با تحلیل معرفتشناختی نشان میدهیم که کثرتگرایی بهطور عام در فهم انسانی و بهطور خاص در فهم دینی نه تنها ممکن بلکه مطلوب نیز هست. در انتهاء، با استفاده از الگوی فقهاء در تحلیل و توجیه اختلافات فقهی و حتی کلامی، به ارائۀ الگویی مشابه آن در حوزۀ معرفتشناسی بهطور عام و معرفت دینی بهطور خاص میپردازیم.
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی بیان کرد: در تبیین الگوی فقهاء، ابتداء به سراغ رویکرد اصولیِ علت پذیرش أمارات و اصول عملیه (استصحاب، برائت، احتیاط، تخییر و …) از سوی اصولیون میرویم و پس از تحلیل این رویکرد، نشان میدهیم عین همین محدودیتهای روشی در رسیدن به حاق واقع که در فقه (حکمت عملی) وجود دارد در علم و فلسفه (حکمت نظری) نیز حاکم است، اگر در فقه به دلیل این محدودیتها ناچاریم از یقین بالمعنی الاخص (قضیه صادق قطعی و زوال ناپذیر) دست برداریم و به اقتضای ضرورتهای عملی (روشی) دست به دامن أمارات و اصول عملیه شویم و حتی در کلام، اهل تصویب یا تخطئه باشیم.
وی نتیجه گرفت: بنابراین در اصل معرفتشناسی در حوزۀ معارف نظری هم به دلیل وجود همان محدودیتهای روشی، ناگزیریم به یقین بالمعنی الاعم (قضایای احتمالی با یقین نفسی) بسنده کنیم یعنی هم چنانکه در حکمت عملی، به روش ظنی اکتفاء میکنیم و آن را مسقط تکلیف میدانیم و در نتیجه به خوانشهای مختلف و بلکه متضاد از فقه تن میدهیم، در حکمت نظری نیز ناگزیریم به روش ظنی و یقین روانشناختی اکتفاء کنیم و در نتیجه به خوانشهای مختلف و بلکه متضاد از حقیقت تن دهیم و این چیزی نیست جز همان کثرتگرایی معرفتی هم در حوزۀ دین و هم در حوزۀ علم و فلسفه.
تنوع ادیان و مسئلۀ دیگری دینی
دکتر قدرت الله قربانی، دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه خوارزمی گفت: تنوع ادیان، واقعیت عینی و انکارناپذیر است. ما نیز در درون چنین واقعیتی زندگی میکنیم. لازمۀ چنین زیستی دستیابی به فهمی همدلانه از «خود» و «دیگری» است. چنین فهمی بر بازشناسی متغیرهای مهمی چون اشتراکات و اختلافات انسانی، اخلاقی، فرهنگی و دینیِ خودی و دیگری مبتنی است.
وی افزود: بهلحاظ نظری، از پرسشهای پیشروی بازشناسی زیست ما در جهان متنوع دینی، پرسش از حقانیت و نجات و تفاوتهای آن در سنتهای مختلف دینی است. یعنی عطف توجه به دیگری دینی، مسئلۀ حقانیت نگاه دینی خودی و دیگری را مطرح میسازد و اینکه راه نجات و رستگاریِ کدامیک معتبر و اصیل است. پذیرش واقعیت تنوع ادیان، بهلحاظ عملی، ضرورت عینی همزیستی مسالتآمیز، تکیه بر اخلاق جهانی و توسل به منطق گفتوگو را پیشروی ما قرار میدهد.
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه خوارزمی بیان داشت: نتیجۀ نظری و عملی توجه به مسئلۀ تنوع ادیان، بهرسمیّتشناختن وجودی دیگری دینی و پایبندی به لوازم عملی و واقعی آن، یعنی صلح، مدارا و مشارکت متقابل، و التزام به لوازم نظری آن یعنی دوری از نگرش انحصاری به سنت دینی خود و پذیرش حقانیت و امکان نجات برای دیگری دینی به درجات متفاوت تشکیکی است.
وی اضافه کرد: نتیجۀ نظری، منطقی و الهیاتی مربوط به سنت دینی خود نیز میتواند یافتن افقهای تازه برای بازشناسی نکات ارزشمند نگرش دینی خود و بازیابی روحیۀ اصلاح در آن دسته از باورهای دینی سنت خودی است که نیازمند بازسازیاند. خلاصه اینکه، تنوع ادیان و نگاه واقعبینانه به آن بدون پیشفرضهای هدایتشده، موجب گشودگی افق نگاه، مشارکت با دیگرانِ دینی در گسترش صلح و همزیستی جهانی، فهم همدلانه از سنت دینی همدیگر، بسط اخلاق جهانی و موجب توسعۀ لطف و محبت الهی میان همه بندگان خدا میشود.