ابعاد و فروع مرتبط با تحقیقات مسأله محور نباید به ساحت موضوعات تنزل یابد

به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام والمسلمین علی رحمانی، رییس مرکز تخصصی آخوند خراسانی در بیان اهمیت مؤلفه روش برای انجام پژوهش های مسأله محور گفت: روش به دلیل ارتباط مستقیمی که با حل مسأله دارد، مهم ترین مؤلفه در انجام پژوهش است. به روش از دو منظر نظری و عملی می توان نگریست. از بعد نظری مجموعه ای از ضوابط و قواعد است که باید اولا از آنها اطلاع یافته و ثانیا آن اطلاعات را بکار گرفت تا سطحی از مهارت تحقق پیدا کند. برای روشن تر شدن این موضوع، توجه به سه عامل فن، مهارت و روش در پژوهش ضروری است. فن و تکنیک، بکارگیری ابزار در جهت تسریع و بهنیه سازی پژوهش و فرایند آن است. مهارت، رفتار ناخودآگاه و مبتنی بر آموزش های نهادینه شده است. روش، طریقه حل مسأله و دست یابی به معرفت است که با نظر به بعد عملی آن، از قبیل مهارت به شمار می رود. در انجام پژوهش، مهارت های مختلفی مداخله کرده، مکمل روش محسوب می شوند و به واسطه آن به حل مسأله کمک می رسانند؛ با این وجود نباید آنها را به عنوان روش معرفی کرد. البته چنین برداشت نادرستی نسبت به برخی از مهارت ها وجود دارد.

وی افزود: از نحوه گرداوری داده ها مثل رجوع به اسناد و کتابخانه ها و نیز از پردازش اطلاعات تعبیر به روش شده است و تفاوت این دو از یکدیگر روشن است؛ اگرچه گردآوری داده ها به فن یا مهارت های غیر روشی نزدیکتر است اما به هر روی آنچه از واژه روش در تحقیق، اراده می شود، روش پردازش اطلاعات است. روش پردازش از مرحله توجه به ماهیت آغاز و با توصیف، تبیین، تحلیل، نقد و غیره ادامه می یابد. این فرایند، لایه های پژوهش را شکل داده و ابعاد مسأله را قابل تصور، اثبات پذیر و آشکار می سازد. بدون توجه به روش پردازش یا حل مسأله، نمی توان انتظار نتیجه ای برای تحقیق و پژوهش داشت.            

در باب روش تحقیق و نه روش شناسی، بهترین کتاب ها، کتابهایی هستند که مراحل و گام های مربوط به پردازش اطلاعات را متذکر می شوند

مدیر کل آموزش در پاسخ به این پرسش که آیا کتب روش تحقیق رایج در کشور را برای پژوهش های مسأله محور و علوم اسلامی و انسانی مناسب می دانید، گفت:کتاب های روش تحقیقی که با این عنوان به چاپ رسیده اند، قابل تقسیم به سه دسته اند. کتابهایی که بیشتر به فرم نگارش علمی توجه نموده و به تکنیک های قالب بندی می پردازند؛ کتابهایی که مراحل و گام های مربوط به پردازش اطلاعات را متذکر می شوند و کتابهایی که با نظر به موج سوم فلسفه علم، در باب مباحث مربوط به روش شناسی، آن را به روش تحقیق تقلیل می دهند.

وی ابراز داشت: در باب روش تحقیق و نه روش شناسی، بهترین قسم از این اقسام، دسته دوم است که به فرایندها می پردازد اگرچه این قسم با نقص هایی نیز مواجه است مثل، عام بودن بعضی از این کتاب ها که ناظر به تمام علوم اسلامی است و در آنها کمتر نگرش تخصصی مشاهده می شود، یا در برخی از این کتاب ها به دلیل بیان صرف قواعد و ضوابط تحقیق، نگاه انتزاعی و غیرکاربردی برجسته است. البته مسلم است که برای تبدیل شدن این قبیل کتاب ها به کتابی برای تحقیقات مسأله محور فاصله زیادی وجود دارد.      

در تحقیقات مسأله محور باید ابعاد و فروع مرتبط با مسأله بیان گردیده و پژوهش به ساحت موضوعات تنزل نیابد

حجت الاسلام و المسلمین رحمانی در بیان تجربیات خود در سالیان متمادی تحقیق و پژوهش در عرصه روش پژوهش گفت: مهم ترین مشکل بسیاری از پژوهش های مسأله محور این است که اگرچه در صدر آنها یک مسأله قرار گرفته اما با زیر عنوان های آن، تعاملی از جنس تعامل با پژوهش های موضوع محور می شود. پژوهش های موضوع محور برای تحقیقات دائرۀ المعارفی و مدخلی مناسب است و طبیعی است که در ساختار بندی این قبیل تحقیقات تنها موضوعات و مفاهیم مرتبط مطرح می شود؛ در حالیکه در تحقیقات مسأله محور باید ابعاد و فروع مرتبط با مسأله بیان گردیده و پژوهش به ساحت موضوعات تنزل نیابد، ولی متأسفانه در غالب موارد چنین اتفاقی می افتد. اغلب پایان نامه ها و رساله های تحصیلات عالی حوزه و تکمیلی دانشگاه به چنین آسیبی مبتلا است.  

وی بیان داشت: یکی از علل بروز این آسیب در شناسائی و جمع آوری داده ها نهفته است. پژوهشگر در مقابل خود انبوهی از اطلاعات اولیه را مشاهده می کند و در بسیاری از موارد، در انتخاب نمونه های بایسته از میان اطلاعات مرتبط دچار خطا می شود. بنابراین اولین لغزشی که خود را نشان می دهد گزینش عناوین کلی یا موضوع، بجای مسأله و توجه به ربط مفهومی بجای توجه به پیش فرض ها، برداشت ها، لوازم، تضادها و غیره است که به تبع این خطا، آسیب دیگری در مراتب پردازش اطلاعات یا روش حل مسأله به لحاظ منطقی بروز می کند که عدم ربط و گسست محتوائی است.

مشکل تقسیم رایج تحقیقات، به علمی – پژوهشی یا علمی – ترویجی

وی افزود: برخی از علل دیگر ناآگاهی نسبت به استفادۀ بجا از تعریف، مراتب و جایگاه آن، عدم توجه به گونه های توصیف، تبیین، تحلیل و غیره است که خود را به صورت خلط مراتب تعریف، تقدم تبیین بر توصیف، بی توجهی نسبت به توصیف های سازگار، کم توجهی به ارزش تبیین و اثبات یا ابطال مسأله و خلأ نگاه انتقادی نشان داده و سطوح دیگری از خطاها و لغزش های روشی را پدید می آورد. این آسیب ها برطرف نخواهد شد مگر آنکه تحقیق در مرحله ای با انتخاب صحیح و آگاهانه فنون و مهارت ها و در مرحله ای دیگر با گزینش بایسته روش در هر لایه،  قرین و همراه شود.      

مدیر کل آموزش در پایان گفت: به نظر می رسد که مشکل در تقسیم رایج تحقیقات به علمی – پژوهشی یا علمی – ترویجی نیست؛ بلکه در درک چرائی این تفکیک و تصویر حقیقت پژوهشی یا ترویجی بودن است. یک متن علمی ترویجی اگر به صورت استاندارد نوشته شود، نه تنها اهمیتی کمتر از نوشته علمی – پژوهشی ندارد بلکه چه بسا در ترازی برابر یا برتر از آن قرار گرفته و به عنوان منبعی برای تحقیقات پژوهشی، شمرده شود.

دیدگاهتان را بنویسید