به گزارش شبکه معالم، دکتر مهدی قاسمی، استاد ادیان مرکز تخصصی آخوندخراسانی در نشست «پاسخ دین به ابهامآفرینی الهیات فمینیسم» که به مناسبت هفته پژوهش برگزار شد، گفت: از نظر تاریخی سه موج جنبش فمینیسم عبارت است از: موج اول فمینیسم (از قرن ۱۸ تا ۱۹۶۰م) با اعتقاد به تقدم اهمیت انسان، جنبش سیاسی گسترده، دستیابی زنان به کارآموزی، آموزش و کار، بهبود وضعیت زنان متأهل در قوانین، حق برابر با مردان برای طلاق و متارکۀ قانونی، حق رأی زنان.
وی افزود: موج دوم (فمینیست مدرن) (از ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰م) با هدف مبارزۀ ایدئولوژیک با نَرمَداری(مردسالاری). این موج مدعی است که هدف زنان نباید این باشد که مثل مردان شوند (شعار تساوی گولزننده و بینتیجه است) بلکه آنان باید ایجاد زبان، حقوق و اسطورهشناسی نوین و ویژۀ زنان را هدف خود قرار دهند. شعارها: زنان بدون مردان؛ تصدی نقشهای اجتماعی مردانه و حضور در رستورانهای فمینیستی و بزمهای کاملاً زنانه؛ مبارزه برای جدایی روابط جنسی (به مثابۀ کارخانۀ تولید مثل و جوجهکشی)؛ ظهور جنبش آزادی زنان با هدف: احیای حقوق انسانی زن و تسلط او بر بدن و روابط جنسی.
موج سوم (از ۱۹۹۰ تا کنون: پُستفمینیست)
وی بیان داشت: جهان غرب به نقشهای سنتی و نهاد خانواده رویکردی نوین داشته، تا حدودی از حرکتهای تند فمینیستی موج دوم کاسته شد. پُستفمینیستها سعی میکنند برخلاف دورۀ قبل، با ظاهری زنانه و رفتاری ظریف، تمایز خود را از مردان به نمایش بگذارند زیرا حرکتهای تند زنمدارانه در دورۀ قبل باعث خشونت روزافزون در محیط کار و خانه و عدم امنیت جنسی خود زنان شده بود. از جمله بازنگریهای مهم این دوره (موج سوم) «احیای حق تَن و مادرانگی» است. مشاهیر: بتی فریدان؛ جمین گریر (نویسندۀ خواجه مؤنث) و «چین بتکه الشتن». نتیجۀ اندیشههای فمینیستی (فمینیسم لیبرال؛ فمینیسم مارکسیستی؛ فمینیسم رادیکال؛ فمینیسم روانکاوانه و فمینیسم سوسیالیستی): در مبارزه برای حقوق زنان است.
دکتر قاسمی در بخش دوم و در پاسخ به جریان فمینیزم گفت: ایدۀ اسلام دربارۀ زنان، «مادرانگی در سایۀ عفت و تقوا» است؛ چراکه اساساً آیین اسلام براساس تقوا و پارسایی است نه انسانمحوری. دراینصورت سخن از اومانیسم و مردسالاری یا زنمداری یا کودکمحوری بیهوده است. در آیه اول سوره نساء میخوانیم: «یَا أ یهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَارِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً» و همچنین نگاه به جنس مؤنث، نگاه موهبت و هدیۀ الهی است: «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ (شوری:۴۹)
وی گفت: در این آیه از دختر (مادر آینده) به عنوان هدیه یادشده که باعث خوشحالی و خرسندی انسانها میبایست شود. بدیهی است این تعبیر بهترین تعبیر ممکن برای دختر و نشانگر جایگاه حقیقی و واقعی آن است. در ادبیات معصومینع چنین تعابیری متداول است. چنانکه در سیره پیامبر اسلام آمده، حضرت در برخورد با دخترش حضرت فاطمه زهرا س همگان را به حیرت وا میداشتند و بر دست دخترخویش بوسه میزدند و میفرمودند: پدرش فدای او باد: (ام ابیها) کارکردهای خانواده در اسلام عبارت است از: الف) تنظیم رفتار جنسی؛ ب) تولید مثل؛ ج) حمایت و مراقبت؛ بازتعریف و ارزشگذاری بر نقش مادری؛ جامعهپذیری؛ ه) عاطفه و همراهی.
وی افزود: فمینیسم توانست زنان را از محیط خانواده به صحنه اجتماع بکشاند و آنان را در موقعیت به ظاهر برابر در محیط کار و دانش قرار دهد؛ اما نقشهای اصلی و ذاتی زن، همچون مادری و همسری را نادیده گرفت و سبب شد تا زن احترام مادری و کانون گرم خانوادگی را ـ که مهمترین ابزار زن برای مشارکت اجتماعی و تأثیر گذاری بر اعضای خانواده بود ـ از دست بدهد. مشکل نگرش برابریخواهی فمینیسم این است که با نادیدهانگاشتن تفاوتها، به انکار «هنر زنانگی» پرداخته است.