آخرین خبرها

چرا انتخابات پر هیجان را دوست دارند؟

به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام و المسلمین علی رحمانی، مدیر کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و رییس مرکز تخصصی آخوند خراسانی در یادداشتی با عنوان «چرا انتخابات پر هیجان را دوست دارند؟» به عوامل اثرگذار بر چرایی و چگونگی رسیدن به شرایط امروزین جامعه پرداخته است.

انتخابات پرهیجان یا گزینش خردمندانه! مسأله این نیست. زمانی انتخابات آگاهانه مطلوب است که پذیرفته شود؛ دانستن حق مردم است. اما امروزه هیجانات محض، طرفداران بیشتری دارد. اساسا تماشای هیجانات کنترل نشده، نه تنها ترفند تبلیغات و رسانه که راهبرد سیاست بازان است. باید پذیرفت که نتیجه انتخابات برای بسیاری از احزاب، فعالان سیاسی و طرفداران آنها، مهم تر از چگونگی آن شده است. چرا که قدرت وسوسه گر است؛ می تواند منابع پایدار برای احزاب یا اهالی سیاست ایجاد کند. برخی از آنان بودن در قدرت یا داشتن طرفدار بیشتر را بر هر چیزی ترجیح می دهند. برخی هم اعداد و ارقام مالی را دوست دارند، طرفداران نیز خود را تخلیه می کنند. تنها قسمت غم انگیز ماجرا پایان آن است که این طرفداران با نگون بختی دور شدن اسب قدرت را از خواسته های خود به نظاره می نشینند. این داستان تکراری است. حافظه های ضعیف تاریخی و وعده فریبنده وسوسه گران همیشه شعبده می کند.

چند عامل اثرگذار بر چرایی و چگونگی رسیدن به شرایط امروزین جامعه را باید بیشتر مورد توجه قرار داد:

  1. تباه کردن سرمایه اجتماعی

اندیشه های متعالی و روح های بزرگ جامعه را رشد می دهند. راهبری حتی گروهی کوچک به خرد و حکمت نیاز دارد. تکه تکه کردن اجزای جامعه پاشیدن غبار بر صورت عقلانیت است. وقتی رهبران گروه های سیاسی هم سو، بر طبل اختلاف بکوبند، عقبه مردمی خود را متحیر می سازند. تحیر بنیان آگاهی و تصمیم را در هم می ریزد. سیاست بازان از این شرایط استقبال می کنند؛ قطبی سازی محصول این مقدمات و خروجی این شرایط است. رقیبانی که در درون یک جبهه به اجماع نمی رسند یا دو قطبی ایجاد می کنند، شایسته تبعیت نیستند. آنان سرمایه اجتماعی را تباه می سازند.

 

  1. بی توجهی به اخلاق

در فعالیت های سیاسی نباید هدف، مهم تر از ارزش های اخلاقی قلمداد شود. اگر اندیشه «برتری هدف بر اخلاق» به سراغ جامعه ای آمد و پذیرفته شد، بهانه تراشی، توجیه گر هر اقدامی خواهد شد. اخلاق قربانی می شود و جامعه بدون اخلاق، دیگر جامعه ای انسانی نیست. نباید از کنار خطای اخلاقی به آسانی گذشت؛ حتی اگر در حساس ترین رویارویی سیاسی، منجر به پیروزی بر رقیب شود. لبخندی که به خطای اخلاقی ای زده می شود که موجب باخت رقیب شده است، رضایتی نابخردانه بر سقوط جامعه است. دروغ، فریب، تهمت، تکبر و رذائل اخلاقی در این شرایط رشد می کنند. اندیشه استثمار این گونه جوانه می زند و دیکتاتورها در درون این جامعه زاده می شوند.

جامعه ایرانی، آمال خود را در جامه پهلوانی به تصویر کشیده و حماسه های آن، اخلاق مدار و معنویت گرا است. مبادا بر این میراث تمدن آفرین، خاک پاشیده شود.

  1. غفلت از حضور و نفوذ دشمن

ملتی که دشمن دارد، اگر از آن غفلت کند، خود را ملامت خواهد کرد. «من نام لم ینم عنه» اگر غفلت کردید، دشمن از شما غفلت نخواهد کرد، ایران اسلامی، دشمنان دیرینی دارد که بالعیان یا با نفاق بر تجزیه و افول آن پا می فشارند با این وجود دلالت ها و اشارت های ولی الهی، مانع چپاول منابع میهن شده است.

که دشمن اگر چه بود خوار و خرد /  نبایدت او را به پی بر سپرد /  ندارم همی دشمن خرد خوار  /   بترسم همی از بد روزگار

انتخابات فرصتی برای تقویت انسجام ملی است. نباید آن را به تهدیدی برای توسعه نفوذ دشمن بدل کرد.

  1. ناسازگاری نخبگانی

ضایعه دیگر، نبود گفتگوی پایدار در جامعه است. فقدان گفتگو و تاب آوری در مقابل اندیشه مخالف با ورود فن آوری های نوین و شبکه های اجتماعی متن محور، تشدید شده است. بسیاری از گروه های نخبگانی در این شبکه ها، نمایشی از ناشکیبائی های مکررند. چرا نخبگان مشق وفاق و هم نوایی نمی کنند؟ گفتگو نیازمند امتداد است و تنها با زبان تحقق نمی یابد. می توان آن را با همدلی به سطح اندیشه ها وارد ساخت. اگر در فعالیت های انتخاباتی میان طرفداران احزاب و گروه ها، خشونت بروز می کند، منشأ آن را باید در لایه های قبل، میان رهبران حزبی، بلکه در میان نخبگان فکری جستجو کرد. تاب آوری در گفتگو و پذیرش مخالف، مهارتی اکتسابی است که باید چگونگی آن را اندیشمندان جامعه، حکیمانه آموزش دهند.

دیدگاهتان را بنویسید