دفتر تبلیغات اسلامی مشهد سومین دوره داستان نویسی را با حضور خانم اعظم عظیمی برگزار کرد. اعظم عظیمی نویسنده مجموعه داستان «همه چیز مثل اول است» و چندین کتاب داستانی فردی و گروهی دیگر است. وی از دانش آموختگان دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، طلبه سطح سه حوزه علمیه خراسان و دارای مدرک کارشناسی ارشد فلسفه و کلام از دانشگاه فردوسی مشهد است. متن پیش رو حاصل گفتگوی شبکه معالم با وی است.
توجه به ادبیات و هنر؛ شاخصه دفتر تبلیغات اسلامی
- اهدافی که باعث برگزاری دوره داستان نویسی در دفتر تبلیغات اسلامی شد، چه بود؟ و انگیزه مرکز از برگزاری این دوره چه بود؟
توجه ویژه به هنر و ادبیات، یکی از امتیازاتی است که دفتر تبلیغات اسلامی از گذشته تا به امروز داشته است. دفتر تبلیغات اسلامی نسبت به بقیه نهادهای حوزوی چندین گام در این زمینه جلوتر است و در این سالها داستان نویسی و بقیه هنرها مثل سینما، شعر و… برایش دغدغه بوده است. دورههایی که ما تشکیل دادیم نیز در راستای همین رویکرد بوده است.
هدف با ضرورت گره خورده است. توجه به هنر با اهداف تبلیغی حوزه گره خورده است. اگر حوزههای علمیه اهداف تبلیغی را دنبال میکنند لازم است که در قالبهای روزآمد و مدرن به این قضیه توجه کنند و به ذائقه مخاطب اهمیت بدهند. البته در اینکه هنر میتواند ابزار باشد یا نه نظرات متفاوت است، اما حتی اگر قائل باشیم که هنر نمیتواند ابزار باشد اما میتواند تأثیرات تبلیغی داشته باشد. چرا؟ چون هنر میتواند انعکاس روح هنرمند باشد. طلبه یا شخصی که جهان بینی، سلوک و سبک زندگی دینی دارد با نوشتن داستان، جهان بینی و سلوک و سبک زندگی خود را در داستانش انعکاس میدهد و در واقع روحش در داستان دمیده میشود.
توجه به هنر با اهداف تبلیغی حوزه گره خورده است
- برگزاری چنین دورههایی در مراکز حوزوی چه تأثیری میتواند بر افراد شرکت کننده و برگزارکنندگان داشته باشد؟
در زمینه تدریس هنر و ادبیات مهم است که مدرس شما دارای چه نوع جهانبینی و چه نوع اعتقاداتی است. کسانی که در مرحله استادی فن هستند از نگاه سطحی به داستان و عناصرش فراتر رفته اند و به فلسفه این ها توجه دارند. در این مرحله است که دسته بندیها شکل میگیرد و افراد بر اساس اعتقادات شان از هم متمایز می شوند. دیدگاه و جهان بینی مدرس بر روی محتوایی که به هنرجو تدریس میکند تأثیر میگذارد. مثلا اینکه شخصیت را چه طور تعریف کند و عوامل مؤثر بر شخصیت را چه چیزهایی بداند، این که شخصیت را یک موجود مختار یا نه، تحت غلبه تقدیر از پیش تعیین شده بداند، این که آیا شخصیت ها نگاه روشنی به زندگی داشته باشند و توان حل مسایل خود را داشته باشند یا انسانهایی پوچ اندیش و عاجز باشند و خیلی از مسایل دیگر.
هدفگذاری و پشتکار؛ دو عامل مهم در موفقیت یک نویسنده
- در زمینه نویسندگی و داستان که یکی از راههای نشر معارف اسلامی میباشد، چه توصیهای به هنرجویان به خصوص طلاب جوان دارید؟
تجربیات بنده کم و ناقص است اما دو پیشنهاد به هنرجویان دارم. اول اینکه در مسیر خود هدفمند باشند، یعنی بدانند الان که میخواهند در این کلاسها شرکت کنند قرار است به کجا برسند و اهداف کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت برای خودشان تعریف کنند. این طور نباشد که کلاسها تبدیل به اوقاتی برای وقت گذرانی بشود. باید برای عمر و زمان خودشان ارزش قایل باشند. حتی در داستان نویسی برای خودشان رویاهایی در نظر بگیرند، چون همین رویاها است که اهداف ما را تعیین میکنند و به ما همت و انگیزه میدهند تا تلاش کنیم.
توصیه دوم این است که اگر به این نتیجه رسیدند که استعداد و توان این کار را دارند به هیچ وجه مأیوس نشوند. نویسندگی یک فرایند زمان بر است و احتیاج به تلاش و تمرین دارد. ممکن است بعضیها که خودشان در این مسیر به هر دلیلی موفق نبوده اند انگیزه شما را سلب کنند. اما شما باید با این فضای یأس و ناامیدی مقابله کنید. ما تجربه خوبی از حلقه ادبیات داستانی خواهران در دفتر تبلیغات داریم. در آن زمان که ما شروع به فعالیت کردیم دوستانی بودند که به آیندهای که ما برایش تلاش میکردیم امیدوار نبودند. اما ما تسلیم آن فضا نشدیم و تلاش خودمان را کردیم و در حال حاضر میبینیم که اعضای فعال و پرتلاش جمع ما یکی یکی وارد عرصه های حرفه ای ادبیات شده اند. خانم ماهر اولین مجموعه داستانشان به تازگی چاپ شده است و چند کتاب در نوبت چاپ دارند. خانم جعفری نیز مشغول همکاری با مراکز حرفه ای هستند. خانم عسگری نیا مجموعه داستان چاپ کردند و توانستند تحصیلاتشان را در مقطع ارشد فلسفه هنر ادامه بدهند. بنده نیز توانستهام چند جلد کتاب فردی و گروهی چاپ کنم و کتاب هایی نیز در نوبت چاپ دارم. در آن مقطعی که ما شروع کردیم هیچ کس پیش بینی چنین فضایی را نداشت و چاپ کتاب را امری محال میدانستند.
ضرورت حمایت از دانش آموختگان ادبی در قالب انجمن داستان نویسی
- مراکز علمی حوزوی در گذشته به قالب شعر که قالب رایج ادبی بود توجه ویژه داشتند. اما اکنون به نظر می رسد که می توانند به داستان که یکی از تاثیرگذارترین و پرمخاطبترین قالبهای موجود است توجه کنند، دفتر تبلیغات اسلامی خراسان در قبال این مسئله باید چه اقدامی انجام بدهد؟ شما چه پیشنهادی برای ادامه کار دارید؟
مسئله اول بحث آموزش هست که افراد علاقهمند را جذب کرده و آموزشهای لازم در زمینه داستان نویسی داده شود. چه خوب خواهد بود اگر این آموزش ها در سطوح مختلف از مقدماتی تا پیشرفته و تخصصی چهارچوب بندی شود. به این ترتیب طلاب مستعد را از سطح مقدماتی به سطوح عالی داستان نویسی سوق بدهند. در مرحله بعد در قالب انجمن داستان نویسی از آنها حمایت کنند. در ادامه راه هم آنها را به عنوان نیروهایی که میتوانند مولد باشند برای تولید هنر دینی و داستان دینی رها نکنند. در واقع حفظ کردن این جمعها و ارتقای آنها خیلی مهم است.
- به نظر شما بهترین خروجی برای این دوره چه چیزی میتواند باشد؟ یعنی هم افراد شرکت کننده انگیزه فعالیت و ادامه کار در چنین بسترهایی داشته باشند و هم ارزش افزودهای برای مرکز داشته باشند؟
داستان نویسی یک فعالیت زود بازده نیست، مگر اینکه شخصی مستعد و از قبل اهل مطالعه باشد و این کلاس داستان نویسی صرفاً این جنبه را داشته باشد که معلومات ناخودآگاه فرد را تبدیل به معلومات خودآگاه کند و ان ها را دسته بندی و سازماندهی کند. ولی به صورت معمول این طور نیست که فرد با گذراندن یک دوره کارگاهی مقدماتی یا پیشرفته توانایی نوشتن داستان قابل چاپ را داشته باشد، و این اشکال نیست زیرا در این مرحله تنها قصد ما آشنایی با عناصر است. باید این یافتهها به تدریج درونی شود تا فرد بتواند شروع به نوشتن داستان هایی حرفه ای کند. به نظر بنده باید هم مجموعه برگزار کننده در این زمینه صبور باشند و هم افرادی که آموزش میبینند. در این صورت است که کم کم می توانیم خروجی ها را ببینیم.