به گزارش شبکه معالم، دکتر جعفر رحمانی، دانشیار جامعه المصطفی العالمیه، در دومین نشست تخصصی از دوره آموزش تفکرگرا و پژوهشمحور که از سوی مرکز تخصصی طوبی برگزار شد، به الگوهای نوین تدریس در آموزش تفکرگرا و پژوهشمحور پرداخت و کار معلم را نه آموزش، بلکه تسهیل جریان یادگیری و کمک کردن به یادگیری فراگیر دانست و گفت: در مبانی علم جدید کار معلم، رهبری یادگیری است و رهبر کسی است که چشم انداز ایجاد می کند. خلق چشمانداز به معنای ایجاد تصور از آینده است و این تصور از آینده منجر به یادگیری شده و تهییج کننده افراد برای یادگیری است. دومین اقدام مهم معلم در روش آموزش تفکرگرا، حل تعارضات و هدایت جریان است. معلم در روش های مرسوم آموزش کنونی زود خسته می شود زیرا به جای همه افراد تلاش می کند، در حالی که یادگیری کار کسی است که می خواهد تلمذ کند و فرد فراگیر باید فعال باشد.
وی خاطرنشان کرد: برای موفقیت در آموزش تفکرگرا و پژوهشمحور به چهار عنصر نیاز است: دانش، مهارت، نگرش و خلاقیت و نوآوری. در این روش علاوه بر روش تدریس به معنای فنی که به تعامل نظاممند با فراگیر کمک میکند، نیاز به تغییر ساخت ها و الگوها وجود دارد، زیرا بدون چنین تغییری پیاده سازی الگوی جدید ممکن نیست. در برخی روشهای قدیم آموزش، عموما معلم مخزن داده و اطلاعات بود و فراگیر، فردِ کوچکِ بدون اطلاعات و بی سوادی که معلم با ابزارهایی مانند تنبیههای سخت و تشویقهای بی معنی، به دنبال انتقال اطلاعات به او بود. این نگاه منجر به سیاهه نویسی و ناتوانی فراگیر می شود. دکتر رحمانی تاکید کرد؛ فراگیران در سطوح یادگیری مختلفی هستند و کسانی که در سطح یادگیری اول وحافظه ای هستند، در روش تدریس تفکرگرا به مشکل برمی خورند.
وی در ادامه سه عامل را باعث شکست روش تفکرگرا و پژوهشمحور دانست: اولین عامل، مقاومت در برابر شکست عادات است. معلم و فراگیر هر دو به ایفای نقش سنتی خود در روشهای آموزشی سابق عادت کردهاند. فراگیر در روش سنتی منفعل است و معلم نیز به انفعال فراگیر و فعال بودن خود عادت کرده است. شکست این عادت در هر دو طرف سخت و همراه با مقاومت است. دومین عامل زمانبر بودن روش آموزش تفکرگرا است. در این روش معلمی که کمیتگرا و زمانمند رفتار کند به مشکل جدی برمیخورد. سومین عامل در مدیریت مجموعه آموزشی است. در صورتی که مدیریت با این روش آشنا نباشد نسبت به پذیرش این روش مقاومت خواهد کرد.
دکتر رحمانی بیان داشت: در مقابل، موفقیت روش تفکرگرا وابسته به چند نکته است: روش تفکرگرا زمانی کاربردی است که فراگیر نگاه انتقادی و عمق دانش و توان به کارگیری آن را داشته باشد. به علاوه خود نظام آموزشی نیز باید پژوهش محور باشد و نگاه مدیریت باید از کمی بودن به سمت کیفی بودن تغییر یابد.
دانشیار جامعه المصطفی العالمیه در انتها به الگوها و روشهای آموزش تفکرگرا و پژوهش محور و مراحل آن اشاره نمود: روش کاوشگری، روش حل مساله، گردش علمی، پیمایشی، ایفای نقش، طوفان فکری و مستندسازی موفقیت و شکست، روشها و الگوهای حوزه آموزش تفکرگرا و پژوهش محور هستند. الگوی کلی این گونه آموزش در چند مرحله شکل میگیرد: اولین مرحله ایجاد مساله است. دانش پژوه باید مساله دار شود تا به سمت حل مساله حرکت کند. مرحله دوم شناخت مساله و محدود کردن آن با کمک از دانسته های فراگیر است. مرحله سوم ارائه اطلاعات در قالب معرفی موضوع و بیان اهداف و انتظارات است و پس از بیان مبانی نظری ، باید به معرفی منابع پرداخت و در نهایت برای پاسخگویی و راهنمایی فراگیر، در دسترس او بود.