تاریخ پر افتخار شیعه نیازی به مناقب ساختگی ندارد / در قرون اول تا سوم هیچ تعریف دقیق و روشنی از مفهوم سنت وجود نداشته

شبکه معالم ـ دکتر پاکتچی اظهار داشت: وقتی ما قائل به تک منشأ بودن قرآن و سنت باشیم باب تدوین سنت بسته می  شود.

به گزارش شبکه معالم، دکتر احمد پاکتچی، رییس پژوهشکده دانشنامه نگاری و عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، در دومین روز از نخستین مدرسه تخصصی حدیث بحث خود را با این سوال که« منظور ما از تاریخ، کدام تاریخ است» آغاز و در ادامه به دو نوع تاریخ اشاره و گفت: ما دو نوع تاریخ شناخته شده داریم که بحث و گفت و گوهای زیادی درباره آنها وجود دارد.

یکی تاریخ روایی که منظور از آن، تاریخی است که شکل داستان پیدا کرده و ناظر به تاریخ تدوین حدیث است . در این نوع از تاریخ شاید نقل­های مختلف تاریخی در جزئیات تفاوتهایی باهم داشته باشند اما بن مایه داستان یکی است. و دیگری تاریخ کلامی است؛ تاریخ کلامی، تاریخی است که تصمیم خود را گرفته که چه چیزهایی را می­خواهد ثابت کند.

وی در ادامه به انتقاد از تاریخ روایی پرداخت و گفت: این نوع تاریخ از نگاه تاریخ شناسان و علم تاریخ به شدت مورد انتقاد است. چون ما این روند تاریخی را به صورت تحمیلی و از بیرون وارد تاریخ می‌کنیم و آنچه که ما در اختیار داریم گزارشهایی هستند که باید به آنها با نگاه تحلیلی نگریست نه با نگاه روایی و هنری.

دکتر پاکتچی در تبیین تاریخ کلامی گفت: این نوع از تاریخ  قرار است فقط دفاعی مورخانه از نتایج از پیش معلوم شده داشته باشد.

وی پس از ذکر این مقدمه به برشماری مشکلات پیش رو در تدوین تاریخ سنت پرداخت و گفت: یکی از مشکلات ما در حوزه تاریخ تدوین، نوع مراجعه ما به تاریخ است. مراجعه ما غالبا از نوع مراجعه کلامی است؛  یعنی ما با یک پیش فرضهایی رفته ایم سراغ گزارش های تاریخی و سعی کرده­ایم بر اساس آنها تاریخ سنت نبوی و تاریخ تدوین آن  را استخراج کنیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) ضمن تقدیر از زحمات داشنمندان علوم اسلامی گفت: البته منظور از این حرف زیر سوال بردن زحمات دانشمندان و پژوهشگران نیست بلکه صرفا در مقا بیان یک سنت پژوهشی هزار ساله هستیم.

وی در ادامه با انتقاد از تحریف­های وارد شده در سنت، خاطرنشان کرد: تاریخ شیعه اثنی عشری آن قدر پر افتخار و قابل مباهات است که لازم نیست مناقب بر بسته ای را وارد آن کنیم.

دکتر پاکتچی یکی دیگر از مشکلات پیش رو در تدوین تاریخ سنت را بهینه انگاشتن فرضیات ذهنی دانست و گفت: ما یک سری مسائل را به عنوان وضعیت مطلوب پیش فرض قرار می­دهیم و بعد تلاش می کنیم آن را اثبات کنیم در حالی که خیلی از این مسائل فرهنگی و تاریخی هستند و ما هیچ دلیلی بر قطعیت آنها نداریم. به طور مثال مکتوب بودن سنت را به عنوان یک وضعیت بهینه در نظر گرفته ایم و می­گوییم مگر می شود پیامبر و یا امام اصحابش را امر نکند به مکتوب کردن مسائل به این مهمی؟ این فقط یک نمونه است وگرنه در مسائل زیادی ما این گونه برخورد می کنیم.

وی افزود: مشکل دیگری که وجود دارد این است که ما در قرون اول تا سوم تعریف واضح و روشنی از سنت نداریم. در حال حاضر این مفهوم برای ما روشن است اما آن موقع واقعا روشن نبوده. سوالی که مطرح می شود این است که واقعا کسانی که در آن موقع زندگی می­کردند چه تعریفی از سنت داشتند؟ چه درکی از آن داشتند؟ مثلا وقتی یک عده ای خود را «اهل السنه» معرفی می­کردند چه درکی از سنت داشتند که کسی هم به خاطر ادعای این عنوان به آنها اعتراضی  نمی کرده؟

عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه به راه حل پیشنهادی خود اشاره کرد و گفت: بنده برای حل مسأله، بحث «تاریخ انگاره» را در نظر گرفته­ام. چون ما در تاریخ یک مفهوم داریم که آن را متفکرین ایجاد می­کنند و یک انگاره داریم که آن را کسی ایجاد نمی­کند بلکه یک تصور شناور در سطح اجتماعی و به صورت بین الاذهانی و سیال است. و دائما دچار قبض و بسط می­شود و در معرض حوادث است.

وی با شاره به دو راهی مفهوم و انگاره گفت: ما گاهی به صورت یک مفهوم با سنت کار داریم و گاهی به صورت یک انگاره. در طول تاریخ یک درک ارتکازی از سنت بین رجالیون وجود داشته و از نگاه خودشان مصادیق سنت را معین می‌کردند اما به طور جدی هیچ تعریف شفاف و مرزبندی شده از سنت وجود نداشته و تعریف روشن از سنت در قرن های بعدی اتفاق افتاده است.

دکتر پاکتچی در ادامه این راه حل افزود: در این چالش باید برویم سراغ کفه­ی انگاره و نه مفهوم. بیشترین گرفتاری ما در کفه­ی انگاره است. دلیل آن هم این است که بخش اصلی تدوین تاریخ سنت قبل از تحریف مفهوم سنت اتفاق افتاده است. یعنی ابتدا اولین جوامع حدیثی در شیعه و اهل سنت پدید آمده و بعد در کتب اصولی و مصطلح الحدیث، سنت را تعریف کرده اند.

وی در ادامه به مشکل دیگری بر سر راه تدوین سنت اشاره کرد و بیان داشت: ما باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا سنت عبارتست از گفتار و رفتار پیامبر؟ یا قوانین وضع شده از جانب پیامبر؟ غالبا ما این تفاوتها را مبنای پژوهش قرار نمی دهیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع)  گفت: درکی که در قرن اول وجود داشته این بوده که تفاوت می گذاشتند بین (ما سَنَّه رسول الله) و (هذا ما فَعَله رسول الله) اما ما بین این دو خیلی تفاوتی نگذاشتیم و حساس نشدیم. بعد از اینکه اینها را مساوی گرفتیم در مقام اجتهاد و استنباط به مشکل برخوردیم و برای رفع مشکل مجبور شدیم بحث امر مولوی و امر ارشادی را مطرح کنیم و وارد مسائل شأن معصوم شویم.

وی ادامه داد: ابهام دیگر این است که وحیانی بودن سنت به چه معناست؟ اجتهاد پیامبر به چه معنا بوده و چه گستره ای داشته؟ وی  اشاره ای به فرق پیامبر مجتهد با سایر مجتهدین کرد و گفت: شخص پیامبر (ص) لازم الاتباع است و رأیش حتما به واقع اصابت می کند اما سایر مجتهدین را ما به عنوان مقلَّد انتخاب کرده ایم و رأیشان ممکن است خطا یا صواب باشد.

دکتر پاکتچی تاکید کرد: در کنار بحث اجتهاد پیامبر، نکته دیگر منبع وحی است. اگر تلقی ما از سنت نبوی این باشد که سنت همان چیزی است که توسط وحی به دست ما می­رسد در این صورت هیچ فرقی بین قرآن و سنت وجود ندارد. وقتی ما قائل به تک منشأ بودن قرآن و سنت باشیم باب تدوین سنت بسته می  شود.

وی  آخرین فراز خود را به این سؤال اختصاص داد که « چه زمانهایی پیامبر در مقام حاکم حکم کرده و چه زمانهایی در مقام ابلاغ یک حکم شرعی بوده؟ چقدر می توان شئون معنوی پیامبر را از شئون حکومتی جدا کرد؟ »

دکتر پاکتچی در پایان خاطر نشان کرد: همه این مشکلات و ابهامات در مسیر کسی که می  ­خواهد تاریخ تدوین سنت نبوی را در بیاورد هست و تا تکلیف خود را با این مسائل روشن نکند راه به جایی نمی­برد.

وی در پایان به مدت سی دقیقه به سؤالات دانش­پژوهان پاسخ داد.

دیدگاهتان را بنویسید