آخرین خبرها

مراد از مرجعیت علم قران تأثیر و بازتاب معرفتی آموزه‌ها در نظام هندسه و نظام علوم است

به گزارش شبکه معالم- حجت الاسلام و المسلمین بهروزی لک، دانشیار دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام در میزگرد تخصصی چیستی و قلمرو مرجعیت قرآن که از سوی گروه علوم قرآن و حدیث مرکز تخصصی آخوند خراسانی برگزار شد، گفت: آنچه که اهمیت دارد این است که ما یک فهم مشترکی از مرجعیت علمی برسیم. مراد از مرجعیت علمی این است که قران به عنوان یک منبع و یک آموزه وحیانی است. وقتی ما میگوییم قران کریم، اگر در مقام سبوط باشد آنچه که عندالله باشد محفوظ است اما وقتی که در مقام عمل می‌آید همین فهم‌های ما است. البته ما باید مواظب باشیم لغزشی به تاریخی شدن فهم قران کریم صورت نگیرد.

وی اظهار کرد: چون ما مبنا گرا هستیم یعنی همه بشر می‌توانند پیام را جزء وجاجاتی که جز حجاب‌هایی که شکل گرفته قران را بفهمند و یکسان هم بفهمند، جز حجاب‌هایی که صم بکم و عمی که می‌شوند. قران را که می‌گوییم مرادمان همین ما انزل الله است و فهم ما بر اساس فرمایشات معصومین و رسول باطنی ما که عقل مشترک بشری است می‌تواند قران را معنا ببخشد.

مراد از مرجعیت علمی آگاهی‌های سازمان‌یافته است

وی عنوان کرد: مطلق آگاهی مراد ما نیست. مطلق آگاهی که مکسب تصور و تصدیق باشد و همه اینجا مراد از مرجعیت علمی آگاهی‌های سازمان‌یافته است، آگاهی‌هایی که چند تا آگاهی را بتوانیم کنار هم قرار دهیم و بتوانیم رابطه این‌ها را تشخیص دهیم و با این‌ها مواجه با مجهول شویم و استنتاج کنیم.

وی افزود: چند ویژگی سازمان‌یافته رشته علمی می‌شوند. حالا رشته‌های علمی می‌توانند تک رشته، میان رشته  و چند رشته و … باشد. ما وقتی که از مرجعیت قران کریم در علوم صحبت می‌کنیم، علم یعنی آگاهی‌های سازمان‌یافته که سازمان‌یافتگی‌شان بستگی دارد که در مقام تحقق چگونه وجود دارند. یعنی قران در علم تک رشته اثر نخواهد داشت بلکه می‌تواند در علوم میان رشته و چند رشته مثل شیعه شناسی و مهدویت پژوهی که ما این‌ها را چند رشته می‌دانیم موضوع را مطالعه کنند.

وی افزود: نکته دیگر این است که در مرجعیت علمی موقوفه‌مان درجه یک است و یا درجه‌ دو؟ این مشکل و چالشی است که باید حل کنیم. ما که می‌خواهیم مرجعیت علمی را بحث و گفتگو بگذاریم دانشمان درجه یک و یا درجه‌دو است ؟

وی به تعریف درجه یک و درجه‌دو پرداخت و گفت: وقتی ما درجه یک می‌گوییم به لحاظ ارزش و چیزهای دیگر نیست بلکه به لحاظ رتبه است. یعنی اگر به یک موضع ذهنی یا عینی بپردازیم در درجه یک قرار گرفته‌ایم. هر وقت مطالعه خود را دوباره برای مطالعه دوم موضوع قراردادیم درجه یک و اگر خود درجه یک را داخل جعبه بگذاریم و این را مطالعه کنیم هر زمان که توالی مطالعه صورت گرفت می‌شود مطالعه، مطالعه  که موضوع درجه‌دو می‌شود.

حجت‌الاسلام بهروزی لک افزود: یعنی اگر جعبه ای باشد که من علم را داخلش بگذارم و از بیرون علم، آن را مطالعه کنم، آنگاه می‌توانم بگویم مطالعه درجه‌دو دارم. حالا فرض کنیم کل جعبه علوم است و قران هم از بیرون خارج علوم تصور شود، اگر بخواهیم تأثیری که خارج این علم بر این علم اثر می‌گذارد را بررسی کنیم، داریم اثرگذاری قران کریم بر مطالعه موضوعات رشته‌های مختلف را مطالعه می‌کنیم.

وی بیان کرد: درجه یک هنگامی است که من داخل جعبه هستم و آن را مطالعه می‌کنم و درجه‌دو هنگامی است که از این بیرون می‌آیم و یک عامل اثرگذار دیگری را می‌سنجم. هنگامی‌که این اتفاق بیفتد من دانش‌پژوه درجه‌دو هستم.

وی اظهار کرد: ما از مرجعیت علمی قران کریم صحبت می‌کنیم. همیشه لحاظ ما این تأثیرگذاری است و ما مرجعیت را مساوی تأثیر یک نظام آگاهی‌ها که به آیات تعبیر می‌کنیم می‌دانیم.

وی عنوان کرد: برای این کار ما باید مشخص کنیم چارچوب منتخب ما در علم دینی چیست؟ چرا علم دینی مطرح می‌شود؟ به هر حال باید چارچوب نظری مرجعیت علم دینی را بپذیریم و صحبت بز سر این است که علم دینی به چه معنا است؟ علم دینی را چگونه تولید کنیم؟ خود مطالعات علم دینی چند شکل داشته است.

باید یک دستگاهی الگویی در علم دینی داشته باشیم

عضو هیئت‌علمی و دانشیار علوم مطالعات سیاسی باقرالعلوم اظهار کرد: ما تا دستگاه نظری نداشته باشیم که بگوید پزشکی اسلامی و جامعه‌شناسی اسلامی به چه معنا است، ما این نمی‌توانیم تأثیر قران را بر علوم بسنجیم.

وی افزود: ما باید یک دستگاهی الگویی در علم دینی داشته باشیم که بتوانیم توضیح دهیم که قران کریم به عنوان اسم نقلمان چگونه می‌تواند در علوم ” آگاهی‌های سازمان‌یافته بشری” تأثیر گذارد.

وی بیان کرد: نکته دیگر این است که بعد از این فرض مقدمات ما اگر بخواهیم اثر قران را بسنجیم، کجا سنجیده می‌شود؟ و من معتقدم این کار اساساً درجه‌دو است و به نظرم اهداف را نمی‌توان جدا کرد چون وقتی ما می‌گوییم مبانی علوم یعنی مبانی معرفت‌شناختی، مبانی هستی شناختی، مبانی غایت شناختی و مبانی انسان‌شناختی داخل آن است و اگر بگوییم مبانی یعنی قران بر مبانی تأثیر بگذارد.

وی اظهار کرد: مبانی یعنی مبادی تصدیقی که قبل از علم وجود دارد. مبانی چیزهایی هستند که قبل از علم هستند، اصول موضوعه علم را شکل می‌دهند و علم بر اساس آن‌ها شکل می‌گیرد.

حجت‌الاسلام بهروزی لک گفت: آن‌هایی که کار درجه یک انجام می‌دهند، التفات به این مبانی ندارند ولی ناخواسته از آن استفاده می‌کنند و کسی التفات به این مبانی و علم پیدا می‌کند که در حالت درجه‌دو بایستد و کسی که درجه‌دو نایستد نمی‌تواند از علم خارج شود و این تأثیر را بسنجد. پس ما اگر بگوییم مبانی، مبانی هستی شناختی، معرفت‌شناختی و غایت شناختی این شکل می‌گیرد.

وی با اشاره به فلسفه علم عنوان کرد: فلسفه علم غالباً سه بحث کلیدی مبادی تصوری و تصدیقی علوم چه چیزهایی هستند؟ روش‌شناسی علوم و سوم تطورات را مطرح می‌کند و به کسی که این سه کار را انجام داد فیلسوف است.

وی اظهار کرد: در حوزه بیرونی و معرفتی ما مدیریت دانش مرجعیت علمی قران کریم درجه‌دو هستند، وقتی ما از مدیریت دانش صحبت می‌کنیم مرادمان این نیست که به آن دانش بپردازیم ولی باید از دانش بیرون بایستیم تا ببینیم نوع این دانش اصلاً چطور شکل می‌گیرد؟ چطور اشتراک و ترویج داده می‌شود؟ چطور به خدمت گرفته می‌شود و این می‌شود دانشی به نام مدیریت دانش که به عنوان یکی از رشته‌های مدیریتی و یا راهبری است.

آینده‌پژوهی مرجعیت قران کریم

وی بیان کرد: آینده‌پژوهی مرجعیت قران کریم هم می‌تواند در این حوزه درجه‌دو ما باشد و جامعه‌شناسی مرجعیت علمی قران کریم به ما می‌گوید چرا این محیط وهابی این‌گونه می‌فهمد و عوامل اثرگذار چیست؟

دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس  اظهار کرد: چیزی که من می‌خواهم پیشنهاد بدهم همین “به” است. حوزه درونی هر علم به جهتی بی‌معنی است، اما وقتی که از قران و اثر قران بر این‌ها می‌گوییم اینجا درجه‌دو ایستادید.

وی گفت: تأثیرگذاری و مرجعیت یکی در معرفتی است که چند لایه داشت که این‌ها همه درجه‌دو هستند و نکته دوم این است چیزهای فرهنگی یعنی قران وقتی به فرهنگ تبدیل می‌شود یک بار قران را به لحاظ معرفتی نگاه می‌کند و یک بار به لحاظ فرهنگ نگاه می‌کند.

وی با بیان اینکه فرهنگ از سنخ رفتار است و عادت هم در آن نهفته است؛ عنوان کرد: هر وقت ایده‌های قرانی به فرهنگ تبدیل شد می‌تواند آثارش سنجیده شود و نهایتاً حوزه فرهنگی، حوزه بیرونی معرفتی علوم و حوزه درونی علوم خود این هم درجه‌دو باشد.

وی بیان کرد: آن چیزی که ما می‌خواهیم به نتیجه مشخصی برسیم درجه اول و دوم بودن کار است و ما باید طراحی کنیم و دانشمندان علوم باید بروند درجه یک کار کنند.

دیدگاهتان را بنویسید